مرد جوان که دار و ندارش را فروخته بود تا برای ماموریت فوقسری به کانادا برود پرده از توطئه یک وکیل برداشت.
به نوشته وطن امروز؛ 2 مرد تبهکار با همدستی وکیل در قالب باندی بانفوذ به طعمه خود وعده داده بودند در یک وزارتخانه مشغول به کار خواهد شد. مدتی پیش مردی که خیلی آشفته و ناراحت بود به دادسرای شهرری رفت و وقتی پیشروی بازپرس ایستاد، گفت: «کارمند یک شرکت دولتی بودم تا اینکه یکی از همکارانم ادعا کرد میتواند ترتیبی اتخاذ کند که من در یکی از وزارتخانهها استخدام شوم و برای انجام ماموریتهای فوقسری به کانادا بروم، چون شنیده بودم پسرعمویش در آن وزارتخانه است، پذیرفتم و وی گفت که مشخصات من و خودش را به پسرعمویش داده است».
این مرد که «علی» نام دارد در ادامه گفت: «پیشنهاد خوبی بود و به وی اطمینان دادم هر کاری برای استخدام در این وزارتخانه لازم باشد انجام میدهم.
وی نیز وکیلی را به من معرفی کرد و قرار شد همکارم با کمک وکیل دادگستری کارهای استخدامی و عزیمت مرا انجام دهد. چند روز پس از معرفی وکیل، همکارم که «محسن» نام دارد با من تماس گرفت و خواست 9 میلیون و 400 هزار تومان به حسابش واریز کنم. سپس وکیل به من گفت که به غیر از خودم و خانوادهام میتوانم 2 نفر دیگر را به وی معرفی کنم، من نیز برادر و برادرزنم را برای اعزام به کانادا معرفی کردم.
چند روز بعد دوباره وکیل با من تماس گرفت و خواست 25 میلیون تومان دیگر به وی بپردازم. با فروش وسایل خانهام پول را تهیه کردم و در اختیار وکیل قرار دادم. وی نیز به من گفت کارهای استخدامم در حال انجام است و تا 5-4 ماه دیگر به کانادا خواهیم رفت. وی برای اطمینان از اینکه پشیمان نشوم یک چک 110 میلیونی نیز از من گرفت».
این مرد که در دام 2 شیاد گرفتار شده بود در ادامه به بازپرس پرونده گفت: «یک روز یکی از همکارانم با من تماس گرفت و خواست برای امتحانات ویژهای به جنوب کشور بروم و به همین خاطر همراه وی و وکیل عازم بوشهر شده و وارد یک خانه مخروبه شدیم که سیستم کامپیوتری داشت. وقتی با دستگاه کار کردند به من گفتند که عضو سایت شدهام و باید کارهای رفتنم را انجام دهد».
این مرد در ادامه گفت: «گواهی تحصیلی دخترم را از مدرسه گرفتم و جز چند چمدان که وسایل مورد نیازمان بودند همه اسباب و اثاثیه خانه را برای فروش گذاشتیم. وکیلم به من گفت باید برای چند روز همراه خانوادهام به تبریز بروم و در یک هتل اقامت کنم. یک هفته در تبریز ماندیم و دوباره وکیل با من تماس گرفت و گفت باید 7 میلیون دیگر در اختیار آنها قرار دهیم. با این درخواست وکیل به فکر فرورفتم و تصمیم گرفتم به تهران بازگردم، وقتی تحقیق کردم متوجه شدم این وزارتخانه اصلا نیرو استخدام نمیکند.
وقتی موضوع را با آنها در میان گذاشتم و خواستم پولهایی که پرداخت کردهام پس دهند وکیل به من گفت نهتنها به تو نمیدهیم بلکه اگر تصمیم به شکایت داشته باشی چک 110 میلیونیات را به اجرا میگذاریم. به تهدیدات این 2 شیاد توجهی نکردم، آنان زندگیام را تباه کرده بودند، تصمیم گرفتم به دادسرا بیایم و به طرح شکایت بپردازم». با ادعای مالباخته، بازپرس پرونده دستور دستگیری این 2 مرد را صادر کرد و وکیل و همکار مرد مالباخته تحت پیگرد قضایی قرار گرفتند تا اینکه 15 اردیبهشتماه سالجاری مرد وکیل دستگیر شد.
پلیس با بازجویی از این وکیل توانست همدستش به نام «حسین» را نیز ردیابی کرده و همانروز به دام اندازد. او نیز همه اتهاماتش را پذیرفت و گفت تا به حال بیش از 40 میلیون تومان با همدستی همین وکیل از همکارم گرفتهایم و قصد داشتیم پیش از اینکه وی نزد پلیس و دادگاه بیاید ایران را ترک کنیم. در برابر این اعترافات، مرد وکیل گفت: «من بیگناهم، مالباخته تنها به من وکالت داده بود تا برایش پاسپورت بگیرم و من تنها پول دریافت گذرنامهاش را گرفتهام»