خراسان: جوان ۳۰ ساله اي که به دليل اختلافات خانوادگي همسر اولش را طلاق داده و همسر دوم خود را نيز کشته بود، صبح روز گذشته صحنه جنايت هولناک خود را در حضور مقام قضايي و کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي بازسازي کرد.
کشف جسد سوخته زن جوانماجراي افشاي اين جنايت هولناک از آن جا آغاز شد که نوزدهم خردادماه گذشته شهروندان با مشاهده جسد سوخته يک زن در منطقه ويراني، موضوع را به مرکز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ اطلاع دادند.
دقايقي بعد ماموران انتظامي شهرستان طرقبه و شانديز به محل رفتند و به بررسي در اين باره پرداختند. جسد سوخته مجهول الهويه مربوط به زني حدود ۲۵ ساله بود که در محل ديگري به قتل رسيده و جسدش در محل کشف رها شده بود.
به دستور مقام قضايي جسد براي انجام معاينات و تعيين علت مرگ به پزشکي قانوني مشهد حمل و تحقيقات پليس براي شناسايي هويت جسد آغاز شد.
بررسي پرونده هاي افراد فقداني در پليس آگاهي خراسان رضوي نشان داد که مشخصات جسد سوخته با پرونده زني که چند روز قبل گم شده و پدر وي موضوع را به پليس آگاهي گزارش کرده بود، مطابقت دارد. بدين ترتيب هويت مقتول به نام «م. س» مشخص و تلاش پليس با بازجويي از وابستگان و نزديکان مقتول براي دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت هولناک آغاز شد.
کارآگاهان پليس آگاهي طرقبه و شانديز با انجام مجموعه اي از فعاليت هاي اطلاعاتي و پليسي به اختلافات خانوادگي مقتول و همسرش پي بردند و اين جوان ۳۰ ساله را به اتهام قتل عمدي تحت بازجويي قرار دادند.
اين جوان که در ابتدا منکر ارتکاب قتل بود وقتي در برابر شواهد و دلايل مستند قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و قتل همسرش را به گردن گرفت.
او گفت: همسرش را در منزل اجاره اي خود در مشهد خفه کرده و سپس جسد را در محل کشف به آتش کشيده است.با توجه به اين که محل ارتکاب جرم در مشهد بود، اين پرونده به مجتمع قضايي شهيدقدوسي مشهد ارسال و تحقيقات قضايي توسط قاضي علي اکبر صفائيان (قاضي ويژه قتل عمد) ادامه يافت.
تنها متهم اين پرونده وقتي در برابر مقام قضايي قرار گرفت، به تشريح جزئيات اين جنايت هولناک پرداخت و با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
ساعت ۷ صبح روز گذشته «محمد» (متهم به قتل) تحت الحفظ ماموران انتظامي به محل ارتکاب جنايت در حاشيه ميدان بار سپاد مشهد هدايت شد.
منزل اجاره اي که او همسرش را در آن کشته بود در پيلوت يک آپارتمان بود. کارآگاه حسن نژاد در آغاز بازسازي صحنه جنايت و در تشريح اين حادثه گفت: جسد سوخته زني در تاريخ 90.3.19 در محدوده ويراني در اطراف مشهد کشف شد که در ادامه رسيدگي به اين پرونده کارآگاهان پليس آگاهي طرقبه و شانديز همسر مقتول را به اتهام قتل دستگير کردند که وي در مراحل اوليه بازجويي و همچنين پس از انتقال به پليس آگاهي خراسان رضوي به صراحت ارتکاب قتل را پذيرفت.
سپس قاضي صفائيان از متهم خواست تا چگونگي حادثه را در برابر دوربين قوه قضاييه توضيح دهد. متهم با خونسردي کامل گفت: ما در گذشته در قم زندگي مي کرديم و پس از آن به مشهد آمديم اما همواره با همسرم به دليل برخي مسائل خاص خانوادگي اختلاف داشتيم و حرکات و رفتار او مرا عذاب مي داد طوري که برخي مواقع وقتي معده ام درد مي گرفت و يا چشمانم قرمز مي شد احساس مي کردم او چيزي به من خورانده است.
وي اضافه کرد: اين اختلافات هر روز شديدتر مي شد تا اين که صبح روز حادثه وقتي در کنار ديوار آشپزخانه بود جواب سربالا به من داد. من که ديگر توان کنترل خودم را نداشتم ضربه اي با مشت به گيج گاه او زدم و در يک لحظه او را به داخل حمام که در کنار آشپزخانه است کشاندم و روي زمين انداختم سپس زيرپوش را برداشتم و دور گردنش پيچيدم و آن قدر فشار دادم تا جان داد.
بعد از آن هم به سر کوچه رفتم و از مغازه يک کيسه خريدم و جسد او را داخل آن قرار دادم و از منزل بيرون رفتم، شب هنگام خودروي پرايد برادرم را از او گرفتم و جسد او را به محل کشف در منطقه ويراني بردم و با ريختن بنزين بر روي جسد آن را به آتش کشيدم.
متهم به قتل در ادامه اعترافات تکان دهنده خود اضافه کرد: وقتي برگشتم به اعضاي خانواده ام گفتم که نمي دانم همسرم کجا رفته که هنوز برنگشته است. پس از آن به همراه مادر و ديگر بستگانم به دنبال همسرم مي گشتيم تا اين که ماموران مرا دستگير کردند.
وي در پاسخ به سوال مقام قضايي که پرسيد شما که با يکديگر اختلاف داشتيد چرا او را طلاق ندادي؟ به نامه اي که بر روي اپن آشپزخانه بود اشاره کرد و گفت: من براي او نامه نوشتم و نصيحت کردم که بايد همديگر را دوست داشته باشيم و کارهاي خوب را سرلوحه زندگي اش قرار بدهد اما او گوش نمي کرد. با ضميمه شدن اين نامه به پرونده، بازسازي صحنه جنايت به دستور قاضي صفائيان خاتمه يافت و متهم پس از آن که دوباره حلقه هاي قانون بر دستانش گره خورد روانه زندان شد.
«محمد» گفت: با همسر اولم ۳ سال زندگي کردم اما به دليل اختلافات خانوادگي او را طلاق دادم پس از آن نيز توسط يکي از بستگانم در يکي از شهرهاي خراسان رضوي با همسر دومم (مقتول) آشنا شدم و او را به عقد خود درآوردم که پس از يک سال با هم ازدواج کرديم.
وي گفت: حدود ۷ يا ۸ ماه از ازدواج ما گذشته بود که اين حادثه رخ داد. وي که تا مقطع راهنمايي تحصيل کرده است افزود: همسر اولم از بستگانم بود اما دامنه اختلافات ما آن قدر زياد شد که از يکديگر جدا شديم. مالک واحد آپارتماني که يک ماه قبل از جنايت، منزل خود را به متهم اجاره داده بود نيز گفت: او وقتي براي اجاره منزل آمد اصلا فکر نمي کردم روزي يک قاتل از کار درآيد، من تا همين چند روز قبل هم اطلاعي از ماجرا نداشتم همه مي گفتند او را به جرم مظنونيت گرفته اند.