شرق: جواني كه در جريان يك رقابت عشقي، متهم به قتل شده بهزودي در دادگاه كيفري استان فارس پاي ميز محاكمه ميرود.
چندي قبل ماموران پليس آگاهي شيراز از مرگ مشكوك جواني 21 ساله به نام پارسا باخبر شدند. متوفي ساعتي قبل به دليل اصابت ضربهاي مهلك به سرش به بيمارستان منتقل شده، اما شدت ضربه به حدي بود كه روي تخت بيمارستان جان باخته بود.
با مرگ پارسا كارآگاهان پليس آگاهي براي رازگشايي از پشت پرده اين حادثه به تكاپو افتادند. بررسيهاي اوليه نشان ميداد پسر جوان از مدتها قبل به دختري به نام سارا علاقهمند بود و براي ازدواج با او با جوان ديگري رقابت داشت.
به اين ترتيب رقابت عشقي به عنوان يكي از انگيزههاي قتل پارسا مطرح شد و با پيگيري آن، ماموران به اطلاعات بيشتري دست يافتند. برادر مقتول آخرين نفري بود كه او را پيش از مرگ ديده بود.
او در اينباره به ماموران گفت: من و برادرم در خانه بوديم. ساعتي پيش از حادثه تلفن همراه او زنگ خورد. پارسا در اين تماس تلفني از كسي كه در آن سوي خط بود آدرس گرفت و با عجله از خانه خارج شد.
وقتي از او در اينباره سوال كردم جواب روشني نداد و گفت ميخواهد اختلافش را با يكي از دوستانش حل كند. ساعتي بعد از آنكه برادرم از خانه بيرون رفت از بيمارستان با من تماس گرفتند و گفتند حادثه تلخي براي پارسا اتفاق افتاده است.
اظهارات برادر پارسا ظن پليس را درباره كشتهشدن او به دست رقيب عشقياش تقويت كرد. در چنين شرايطي افسران پليس با تجسسهاي پردامنه خود، اين جوان را كه شهرام نام داشت شناسايي و بازداشت كردند.
جوان 23ساله در بازجوييهاي مقدماتي اتهام قتل پارسا را پذيرفت، اما مدعي شد مرگ او فقط يك اتفاق است و وي قصد نداشته پارسا را بكشد.
متهم به قتل در تشريح اين ماجرا گفت: من از مدتها قبل به دختري به نام سارا علاقه داشتم. به همين دليل تلاش كردم با او طرح دوستي بريزم، اما تلاشهايم فايدهاي نداشت. وقتي چند مرتبه او را تعقيب كردم فهميدم پاي پارسا در ميان است و سارا ميخواهد با او ازدواج كند. فهميدن اين موضوع باعث شد خشم و نفرت تمام وجودم را فرا بگيرد. از همان روز از پارسا كينه به دل گرفتم و منتظر فرصتي شدم تا از او انتقام بگيرم.
بعد از اين ماجرا ديگر هيچچيز برايم مهم نبود. چند روز در كنج خانه كز كرده بودم و به دنبال راهي بودم. تا اينكه تصميم گرفتم در اينباره با پارسا گفتوگو كنم. به همين دليل با ترفندي شماره تلفن او را به دست آوردم و با او تماس گرفتم تا رودررو با يكديگر گفتوگو كنيم. وقتي پارسا به محل قرار آمد تلاش كردم آرام باشم. از پارسا خواستم تا از ازدواج با سارا منصرف شود. اما او گفت هرگز اين كار را نميكند. به اين ترتيب با او درگير شدم و در يك لحظه با يك شيشه نوشابه كه آنجا بود ضربهاي به سرش زدم.
در يك لحظه خون از سر پارسا فواره زد و من كه دست و پايم را گم كرده بودم او را در همان حال رها كردم و گريختم. فكر نميكردم يك گفتوگوي ساده به قتل منجر شود. من فقط ميخواستم رقيبم را از ازدواج با دختر مورد علاقهام منصرف كنم و نميخواستم او را بكشم.
بر اساس اين گزارش پس از اعترافات اين جوان براي او كيفرخواست صادر شد و او كه هماكنون در بازداشت به سر ميبرد، قرار است بهزودي در دادگاه كيفري استان فارس در جايگاه متهم بايستد و در برابر اتهام قتل عمد از خود دفاع كند.