برق طلا آخرین خاطره دزد ژولیده

دقایقی مکث کردم و دیدم در حال دزدی طلاهایمان است. به آرامی بلند شدم و پشت سرش ایستادم. وقتی می‌خواست در خانه را باز كند و برود، از پشت سر به او حمله کردم. همزمان داد و فریاد به راه انداختم.
کد خبر: ۱۷۸۹۶۹
|
۰۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۷ 24 July 2011
|
3694 بازدید
قدس: دزد ژولیده هنوز به خاطر برق طلا ذوق نکرده بود که خود را در محاصره مردان خشمگین دید.

این مرد شیشه‌ای در پارک‌های تهران سرقت می‌کرد و در شب بدشانسی‌اش خیلی اتفاقی وارد خانه‌ای شده بود. ساعت 5 بامداد دوشنبه 27 تیرماه سال‌جاری ساکنان ساختمانی در خیابان عبدا...‌زاده حوالی بلوار کشاورز تهران با فریادهای مرد همسایه از خواب پریده و از خانه‌هایشان بیرون دویدند.

در پاگرد طبقه دوم بود که مردان خواب‌آلود دیدند همسایه‌شان دستان مردی ژولیده را محکم چسبیده و با فریاد «دزد، دزد» از آنها برای جلوگیری از فرار مرد ناشناس کمک می‌خواهد. مرد تبهکار که امیدوار بود از دست صاحبخانه فرار کند وقتی در حلقه محاصره مردان خشمگین افتاد چاره‌ای جز تسلیم ندید و دیگر برای فرار تکاپو نکرد.

دقایقی بعد با گزارش پلیس 110 تیمی از ماموران کلانتری 148 انقلاب خود را به ساختمان پرهیاهو رساندند و دزد ژولیده را تحویل گرفتند. مرد صاحبخانه که ترس نیز در چهره‌اش دیده می شد با دیدن ماموران گفت: خواب بودم که ناگهان صدایی شنیدم. با ترس چشم‌هایم را باز کردم. سایه مردانه در تاریکی اتاق‌ها وحشت به جانم انداخت.

دقایقی مکث کردم و دیدم در حال دزدی طلاهایمان است. به آرامی بلند شدم و پشت سرش ایستادم. وقتی می‌خواست در خانه را باز كند و برود، از پشت سر به او حمله کردم. همزمان داد و فریاد به راه انداختم. دزد خانه‌ام چون لاغر بود و زور بازوی زیادی نداشت نتوانست حریف من شود و چون همسایه‌هایم سریع خودشان را به راه‌پله‌ها رساندند توانستیم او را دستگیر کنیم. طلاها و پول‌های دزدی هنوز در دستانش بود که پس گرفتیم.

با ادعاهای این مرد، دزد ژولیده که 37 سال دارد تحت تجسس گرفته شد و در حالی که از وی یک کیف مردانه متعلق به مرد دیگری به دست آمده بود ادعا کرد دله‌دزد است و اتفاقی وارد آن خانه شده و دست به سرقت زده است.

«پیمان» گفت: در حال پرسه‌زنی در پارک لاله بودم که دیدم مرد جوانی در پارک خوابیده و حواسش به کیف نیست، آرام به او نزدیک شدم و در چشم‌برهم‌زدنی کیفش را سرقت کرده و پا به فرار گذاشتم. هنوز در هیجان فرار بودم که در خیابان عبدالله‌زاده دیدم در ساختمانی باز مانده، داخل همه خواب بودند، موبایل و لپ‌‌تاپش را ابتدا برداشتم سپس در اتاق خواب طلاها را سرقت کردم، هنوز از خانه خارج نشده بودم که سایه مرد عصبانی را پشت سرم احساس کردم، خواستم فرار کنم که وی مرا دودستی چسبید و با فریادهایش همسایه‌ها را خبر کرد. بنا بر این گزارش، دزد ژولیده پس از این اعترافات برای اینکه گستردگی اقدامات تبهکارانه‌اش روشن شود در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

گفت‌وگو با دزد ژولیده

مرد جوان ظاهری ژولیده و به‌هم ریخته دارد، وقتی حرف می‌زند لرزش صدایش نشان از عدم تعادل دارد.

چرا اینقدر ژولیده‌ای؟
از یک کارتن‌خواب و بی‌خانمان چه انتظاری دارید؟

یعنی خانه‌ای نداری؟
دارم، خانواده‌ام را هم خیلی دوست دارم اما دزدی و اعتیادم مرا سرگردان کرده است.

اعتیاد به چه؟
الان اکثرا اعتیاد به شیشه دارند، ارزان با راه استفاده آسان!

تا حالا زندان افتاده‌ای؟
به خاطر مواد، جعل اسناد و دزدی چند بار زندان افتاده‌ام.

چه دزدی‌هایی؟
بیشتر دله‌دزدی می‌کنم. در پارک‌ها، کیف مسافرانی که خوابیده‌اند را می‌دزدم.

اما این بار خانه‌رو بود؟
خیلی اتفاقی بود! اما اگر فرار می‌کردم با آن طلاها می‌توانستم مدتی آسوده‌خاطر باشم.

وارد خانه شدی، نترسیدی؟
من همیشه با ترس زندگی می‌کنم.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟