قدس: آب خوردن یک تبهکار قدیمی در ساختمان کارخانه معروف،60 میلیون تومان پول بادآورده را پیش رویش گذاشت.
بعدازظهر 15 خردادماه سالجاری رانندهای که برای خرید، خودرویش را چند دقیقهای ترک کرده بود، پس از بازگشت و مراجعه متوجه به سرقت رفتن کیف دستیاش از داخل خودرو شد و پلیس را در جریان گذاشت.
خیلی زود ماموران کلانتری 125 یوسفآباد خود را به محل سرقت رساندند مالباخته خود را رئیس امور مالی یکی از شرکتهای معروف ایران معرفی کرد و اظهار داشت داخل کیفش 3 میلیون و 700 هزار تومان پول نقد و کارت عابربانکم با موجودی 53 میلیون تومان و مدارک و اسناد امور مالی شرکت قرار داشت که همگی توسط دزدان به سرقت رفته است.
با دستور دادیار پرونده، تیمی از پایگاه سوم پلیس آگاهی وارد عمل شد و کارآگاهان در نخستین اقدام بررسیهای خود را بر کارت عابربانک متمرکز کردند و پیبردند در کمتر از 24 ساعت همه موجودی کارت برداشت و با پولهای دزدی 110 سکه طلا و 3 تخته فرش و وسایل دیگری خریداری شده است.
کارآگاهان که میدیدند دزد کارت میلیونی در رشت اقدام به استفاده از آن کرده است به این شهر شمالی اعزام شدند و با کنترل و بازدید دوربینهای طلافروشی و فرشفروشی عکس دزدان را که یک زن و مرد بودند به دست آوردند.
در ادامه پس از چند روز هنگامی که این زن و مرد برای فروش تعدادی از سکهها به بازار طلای رشت رفته بودند، یکی از مغازهداران که عکس آنان را از طریق پلیس در اختیار داشت آنها را شناسایی و ماموران گشت را باخبر کرد.
وقتی مامور میخواست مرد مرموز را بازرسی کند، وی با مجروح کردن پلیس قصد فرار داشت که توسط رهگذران و حجرهداران دستگیر شد و در این هیاهو زن تبهکار توانست فرار کند.
«علیرضا» 33 ساله در بازجوییها ادعا کرد: چند روز پیش یکی از دوستانم به نام «بهمن» به من گفت که حدود 50 میلیون تومان ارث از یکی از اقوامش به وی رسیده و چون میترسید که همسرش این پول را از وی بگیرد، کارت عابربانکش را به من داد و خواست برایش سکه طلا بخرم.
وی با اصرار به اینکه اطلاعی از دزدی بودن کارت عابربانک ندارد نشانی خانه بهمن را در اختیار کارآگاهان قرار داد و آنان در یک عملیات غافلگیرانه وی را دستگیر کردند.
سرقت عجیببهمن که سرباز وظیفه بود به افسر بازجو گفت: از پادگان چند روزی مرخصی گرفتم و قصد داشتم به شهرمان سفر کنم. به دلیل اینکه پول نداشتم به محل کار برادرم مراجعه کردم و در بازگشت تشنه بودم و در برابر یکی از کارخانههای معروف ایستادم و از مامور حراست آب خواستم.
چون همیشه علاقه زیادی به لباس افسری داشتم به خاطر همین درجه ستواندومی زده بودم و وقتی مامور حراست به من اعتماد کرد، داخل ساختمان رفتم. در طبقه سوم از آبسردکن آب خوردم و دیدم در اتاق مالی باز است و یک کیف روی میز قرار دارد.
وسوسه شدم و کیف را برداشتم و سریع به پایانه غرب رفتم و با یک تاکسی بینشهری به سمت رشت آمدم. در میان راه کیف را باز کردم و دیدم که رمز کارت کنار آن نوشته شده است و زمانی که برای خوردن شام توقف کردم از عابربانک موجودی گرفتم و متوجه شدم 53 میلیون تومان داخل آن پول است و چون میترسیدم به تنهایی از کارت استفاده کنم، موضوع را با یک راننده تاکسی که همان علیرضا است، در میان گذاشتم و کارت را به او دادم و راننده نیز قول داد پس از برداشت همه پولها نیمی از آن را به من دهد.
با اعترافات بهمن و همچنین قبول کردن اتهام از سوی علیرضا، کارآگاهان از خانه وی بازرسی کردند و موفق به کشف 60 سکه طلا و مدارک و اسناد مالباخته شدند.
در اقدام بعدی کارآگاهان پیبردند علیرضا سابقه 5 بار سرقت، جعل و زورگیری دارد و بهمن نیز 10 بار به خاطر جرائم مشابه بازداشت شده است.
سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکراستقامتی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران در اینباره گفت: هر دو تبهکار دارای سوابق کیفری زیادی هستند و کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت لوازم داخل خودرو در حال رسیدگی تخصصی به این پرونده هستند.
سرهنگ اتفاقی در ادامه توصیه کرد: از نوشتن رمز عابربانک روی جلد کارت به طور جدی پرهیز شود و حتیالامکان رمز آن در معرض دید دیگران قرار نگیرد و رمز عابربانک به ذهن سپرده شود تا در صورت گم شدن یا دزدیده شدن کارت، موجودی آن به سرقت نرود.