پرسه مرد شياد در صرافي ها

مرد ناشناس (خريدار دلار) پول را از من گرفت. از كيفش يك ماشين حساب كوچكي در آورد و ابتدا خودش را مشغول كار كردن با ماشين حساب نشان داد. سپس به من پشت كرد و تلفن همراهش درآورد تا با آن تماس بگيرد. لحظاتي بعد به بهانه اينكه تلفن همراهش آنتن نمي‌دهد از مغازه خارج شد. هرچه صبر كردم نيامد.
کد خبر: ۱۸۱۴۲۲
|
۱۳ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۹ 04 August 2011
|
3796 بازدید
تهران امروز: كلاهبرداري كه با جا زدن خود به عنوان دلال ارز پول مردم را مي‌دزديد تحت تعقيب قرار گرفت. به گزارش تهران امروز خرداد ماه امسال مردي به دادسراي‌ناحيه 12 تهران آمده و با طرح شكايتي گفت: براي تهيه ارز براي مسافرت به خارج از كشور به خيابان فردوسي رفتم. جلوي در صرافي كه رسيدم، يك نفر پرسيد: «ارز مي‌خواهي؟» در پاسخ‌اش، گفتم: «بله» با جوابم، مداركم را با دو ميليون و ششصد هزار تومان پول گرفت. وارد صرافي كه شديم شروع به صحبت و احوالپرسي با صاحب صرافي كرد. ماشين حساب كوچكي از جيبش درآورد و مشغول حساب كردن با آن شد. در ادامه با پشت كردن به من، شروع به صحبت با تلفن همراهش كرد. با بهانه اينكه تلفنش آنتن نمي‌دهد از مغازه خارج شد. ديگر مراجعت نكرد. چون اين مرد با صاحب صرافي گرم گرفت حتماً‌ او را مي‌شناسد لذا من از صاحب مغازه شكايت دارم.

با تحقيقات مقدماتي از مرد مالباخته و در ادامه تحقيقات كارآگاهان به صرافي مورد نظر به خيابان فردوسي رفتند. مرد صاحب صرافي در جواب كارآگاهان گفت: «من به عنوان سياست كاري‌ام و جذب مشتري موظفم با خوشرويي با مشتري‌ها برخورد كنم و اين دليلي نمي‌شود كه من همه آنها را مي‌شناسم. من اعتبار ده‌ها ساله‌ام را با اين جور كارها زير سوال نمي‌برم.»

كارآگاهان پايگاه هفتم با توجه به اينكه صرافي مجهز به دوربين مداربسته بود با تهيه يك حلقه فيلم از اين صرافي و براي ادامه بررسي‌هاي خود جهت شناسايي و دستگيري مرد كلاهبردار آنجا را ترك كردند.

در چهارم تير ماه و در پرونده مشابه ديگري مرد 67 ساله‌اي با مراجعه به دادسراي ناحيه 12 با طرح شكايتي گفت: براي فروش دو هزاردلار آمريكا به ميدان فردوسي رفتم. شخصي كه خود را خريدار دلار معرفي مي‌كرد مرا به صد متر پايين‌تر از ميدان فردوسي و به يك صرافي در خيابان فردوسي هدايت كرد. داخل صرافي طوري با مغازه‌دار صحبت مي‌كرد كه تصور كردم با هم دوست هستند.

مرد ناشناس (خريدار دلار) پول را از من گرفت. از كيفش يك ماشين حساب كوچكي در آورد و ابتدا خودش را مشغول كار كردن با ماشين حساب نشان داد. سپس به من پشت كرد و تلفن همراهش درآورد تا با آن تماس بگيرد. لحظاتي بعد به بهانه اينكه تلفن همراهش آنتن نمي‌دهد از مغازه خارج شد. هرچه صبر كردم نيامد. دنبالش به بيرون از مغازه رفتم اما هرچه در آن اطراف گشتم خبري از او نبود. به داخل صرافي برگشتم و از مردي كه داخل صرافي كار مي‌كرد و مرد ناشناس با وي صحبت كرده بود، سراغ مرد ناشناس را گرفتم. در جوابم گفت: «من او را نمي‌شناسم و فقط به عنوان يك مشتري پاسخش را مي‌دادم، من فكر مي‌كردم كه شما دو نفر يكديگر را مي‌شناسيد.» با گفته‌هاي مغازه‌دار تازه فهميدم كه مرد ناشناس يك شياد كلاهبردار است.»

با دستور بازپرس پرونده، كارآگاهان مبارزه با كلاهبرداري پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ مامور رسيدگي تخصصي به اين پرونده شدند. كارآگاهان در همان ابتدا به صرافي مورد نظر رفتند و تحقيقات خود را از مرد صاحب صرافي آغاز كردند. اين مرد در جواب كارآگاهان گفت: «وقتي كه پيرمرد با آن مرد وارد صرافي شدند از نوع صحبت آنان فكر كردم كه با هم آشنا هستند.»

از آنجايي كه اين صرافي نيز مجهز به دوربين مداربسته بود، كارآگاهان با تهيه و بازبيني تصاوير زمان كلاهبرداري، دريافتند كه مرد كلاهبردار همان متهم تحت تعقيب در پرونده نخست است. با تهيه اين تصاوير و تداوم بررسي‌هاي قبلي از جمله اينكه احتمال آشنايي كسبه، به ويژه صرافي‌هاي خيابان فردوسي با اين مرد ناشناس، همچنين در اختيار قراردادن تصاوير وي به برخي از صرافي‌ها، كليه اقدامات تاكنون در اين باره نتيجه‌اي نداشته است. از اين رو بازپرس پرونده با درخواست افسر پرونده مبني بر انتشار بدون پوشش تصاوير متهم تحت تعقيب موافقت نموده است.

پليس آگاهي تهران از شهرونداني كه از مشخصات و هويت واقعي متهم تحت تعقيب اطلاعي دارند و همچنين شهرونداني كه از اين فرد تحت تعقيب شكايتي دارند دعوت كرده است تا جهت طرح شكايت يا پيگيري لازم به پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ واقع در خيابان

15 خرداد ،ميدان ارگ يا شعبه چهاردهم بازپرسي دادسراي ناحيه 12 تهران مراجعه كنند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟