رئیس حوزه هنری با تاکید بر اینکه خرید کتابخانه جرج جرداق میتواند از سوی نهادی چون کتابخانه ملی پیگیری شود از خاطرات خود از این نویسنده مسیحی گفت.
محسن مومنی، رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در گفتگو با مهر درباره اینکه آیا این نهاد میتواند برای خرید کتابخانه شخصی «جرج جرداق» که وی قصد فروش آن را دارد، اقدام کند، گفت: کتابخانه او غالبا کتابهایی به زبان فرانسوی و حوزههای تخصصی فلسفه و تاریخ را شامل میشود؛ در حالی که کتابخانه حوزه هنری و در کل، فعالیت ما در حوزه ادبیات داستانی، هنر، دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است و مخاطب هم به دنبال چنین کتابهایی در کتابخانه حوزه هنری است.
وی ادامه داد: فکر میکنم کتابخانه ملی بهترین نهادی است که میتواند در این زمینه اقدام کند؛ چرا که هم بودجه بیشتری در اختیار دارد، هم مخاطب بیشتری برای چنین کتابهایی بدانجا مراجعه میکند. البته کتابخانه دانشگاه تهران نیز از جمله نهادهایی است که مخاطب غیرفارسیزبان و یا کسانی که به زبان فرانسه آشنایی دارند و به دنبال کتابهای تخصصی هستند، دارد.
رئیس حوزه هنری با اشاره به اینکه اگر لازم باشد نهاد متبوعش میتواند در یک کار گروهی برای خرید این کتابخانه از سوی کشورمان اقدام کند، بیان کرد: اگر بخشی از کتابهای این کتابخانه در حوزه هنر باشد، میتوانیم برای خرید آنها همکاری کنیم.
مومنی همچنین تاکید کرد: تا آنجا که میدانم، کتابخانه جرج جرداق بسیار پر کتاب است و همانطور که میدانید قیمت کتاب در خارج از ایران با قیمتهای ما قابل مقایسه نیست و خرید چنین کتابخانهای به طور یکجا نیاز به بودجه زیادی دارد و به همین دلیل نهادی چون کتابخانه ملی بهترین گزینه برای اقدام است.
وی که پیش از این دیدارهایی با جرج جرداق داشته است، درباره عشق این نویسنده مسیحی به امیر مومنان (ع) گفت: جرج جرداق در روستایی به نام مرجعیون در جنوب لبنان به دنیا آمده و بزرگ شده که در آن روستا عشق به حضرت علی (ع) در بین مردم وجود دارد و مردم آن از قدیم به امیر مومنان ارادت داشته و دارند.
این نویسنده خاطرهای از جرداق را اینگونه نقل کرد: جرج جرداق تعریف میکرد که پدرش که سنگتراش بود، به دلیل نذری که داشت سنگی را بر سردر خانهشان نهاده بود که بر آن حک کرده بود «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار».
مومنی در پایان اشاره کرد: عشق به حضرت امیر (ع) در خانواده جرداق وجود داشته و وی نیز از طریق برادرش فواد با نهجالبلاغه آشنا میشود تا جایی که بعدها میگوید در نهجالبلاغه غرق شده است.