شرق: دومين جلسه محاكمه زن و مردي كه متهم هستند با همدستي هم شوهر زن را به قتل رسانده و جسدش را از بين بردهاند، برگزارشد.
در جلسه اول محاكمه نماينده دادستان تهران كيفرخواست را خواند و گفت: حامد و زيبا يك سال قبل شوهر جوان زن به نام رضا را به قتل رسانده و جسد او را سر به نيست و سپس با هم ازدواج كردند.
نماينده دادستان تاكيد كرد: با اينكه جسد مقتول هرگز پيدا نشد اما جرم متهمان براي دادسرا محرز است. در آن جلسه حامد اتهام قتل را قبول كرد اما زيبا گفت بيگناه است. پس از آن قضات تصميم گرفتند پيش از صدور راي جلسه ديگري را نيز برگزار كنند.
حامد اين بار نيز با اتهام مباشرت در قتل، رابطه نامشروع و جنايت بر ميت در جايگاه حاضر شد و با قبول قتل گفت: «من رضا را كشتم اما نميدانم جسدش چه شده است. از وقتي با رضا آشنا شده بودم او معتاد بود، خيلي سعي كردم كمكش كنم. مغازه گرفتم تا با هم كار كنيم و سودي به من بدهد، اما او ميگفت مغازه ضرر ميدهد؛ البته علتش اين بود كه رضا هرچه پول درميآورد خرج شيشه و كراك ميكرد. او زندگي را براي خودش و همسرش تلخ كرده بود. با خودم ميگفتم بيشتر از اين نبايد دخالت كنم. البته ديگر او را نصيحت نميكردم تا اينكه روز حادثه به من گفت 300هزارتومان پول لازم دارد.
ما در مورد اين موضوع با هم درگير شديم و من او را به عقب هل دادم و يك ضربه چاقو هم زدم و رضا كشته شد. نميدانستم بايد با جسدش چه كنم.
متهم ادامه داد: در كارگاه را بستم و بعد به خانه رفتم، حمام كردم و مقداري كيسه خريدم و منتظر تاريكي شب شدم. وقتي هوا تاريك شد به كارگاه رفتم، دست و پاي رضا را قطع كردم و داخل كيسه گذاشتم و به خارج از شهر منتقل كردم. چند روز بعد موضوع را به زيبا گفتم. برايش خانهاي اجاره كردم و او را به صورت صيغهاي به عقد خودم درآوردم.
من قبل از اينكه زيبا را صيغه كنم هيچ رابطهاي با او نداشتم و او هم در جريان قتل نبود. حامد درباره جنازه نيز گفت: جايي كه فكر ميكردم جسد را انداختهام به پليس نشان دادم اما آنها نتوانستند جنازه را پيدا كنند. من واقعا نميدانم چه بلايي سر جسد آمده است.
سپس متهم رديف دوم در جايگاه حاضر شد و گفت: اتهامم را قبول ندارم، من در قتل شوهرم هيچ نقشي نداشتم و بعد از مرگش بود كه فهميدم چه اتفاقي افتاده و چون سرپناهي نداشتم وقتي حامد به من پيشنهاد كرد با او ازدواج كنم قبول كردم.
ما قبل از اين ماجرا رابطهاي با هم نداشتيم و فقط با هم صحبت ميكرديم.
اين زن درباره اينكه جسد شوهرش كجاست، گفت: من از اين ماجرا خبري ندارم و پليس هم نتوانسته جسد شوهرم را پيدا كند؛ البته حامد جايي را به ماموران نشان داده بود كه مقداري استخوان هم پيدا شد، اما وقتي آزمايش كردند مشخص شد استخوانها متعلق به چند حيوان است.
بنا بر اين گزارش، در پايان هيات قضات براي صدور راي وارد شور شدند.