مهدی تحویلیان از بینندگان «تابناک» در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشته است:
با توجه به اينكه اكثر افرادي كه در زمينه طب مكمل فعاليت ميكنند مانند دكتر حبان، دكتر ديپك چوپرا، دكتر راجان سانكران، دكتر نورمن شيلي، لوئيزهي، خوزه سيلوا، اندروويل، ميشل اودول، َبتي شاين و ... ، و همچنين مكاتب طب كل نگر (هوميوپاتي، طب چيني و ..) همگي بر ضرورت تغيير در نگرشهاي بيمار تاكيد دارند، در ايران سيستمي به نام فرادرماني ظهور يافته است كه تنها شرط تحقق درمان را تسليم بودن بيمار (عدم تغيير در نگرشهاي بيمار) ميداند! (انسان از منظري ديگر صفحه 91)
متاسفانه شرط ياد شده در فرا درماني، در تضاد شديد با فلسفه طب مكمل مي باشد و به نظر محققین نميتواند درماني پويا و پايدار را موجب شود زیرا تسلیم زاییده تقدیر است نه تغییر!!
مروج فرادرماني كه در هيچ يك از وب سايتها، وبلاگها ، مصاحبهها، مقالات، كتب، facebook و ... چيزي از بيوگرافي خود ارائه نداده و كسي اطلاع چنداني از تحصيلات ايشان ندارد، در همه جا (کتب، مقالات و ... ) سابقه و پيشينه اين روش را حدود سه دهه بيان كرده و آن را ثمره دريافتها ( الهامات)خود ميداند، در مصاحبه با روزنامه همشهري، فرآيند درمان در اين روش را از دايره بررسي علمي خارج دانسته و از آن تحت عنوان حلقه مفقوده فرادرماني ياد ميكند (همشهري تاريخ 24/12/88 (
سوال جالبي كه در اينجا ميتوان مطرح كرد، اين است كه چرا ايشان در اين سه دهه، در مورد مكانيسم بهبودي در اين روش، هيچگونه دريافت و الهامي نداشتهاند !؟
چگونه دريافتها و الهاماتي كه منجر به پايهگذاري مكاتبي مانند فرادرماني، فراپزشکی، كنترل ذهن و ... شده است در بيان اصليترين و ضروريترين مسئله يعني مكانيسم فرايند درمان هیچ پاسخي براي گفتن ندارند؟
ظاهراً ایشان حتی از اصل "از چیزی که نمی دانی پیروی نکن" نیز بی اطلاع اند!!
مدعی فرا درمانی درمان در اين سيستم را اين چنين تعريف مينمايد:
درمان در اين مكتب «از طريق اتصال به شبكه شعور كيهاني صورت ميگيرد» (انسان از منظري ديگر ص 20)
درمان در اين روش «توسط هوشي بسيار برتر از هوش انسان هدايت ميشود» (انسان از منظري ديگر ص 88)
حلقه وحدت حلقه فيض الهي است (انسان از منظري ديگر صفحه 88)
با تشكيل حلقه ، بلافاصله فيض الهي در آن به جريان افتاده و .... (انسان از منظري ديگر صفحه 84)
حلقهها همان رحمت عام الهي است (انسان از منظري ديگر صفحه 25)
اين اتصال و برخورداري از مدد آن ، فيض و رحمت عام الهي بوده كه بدون استثناء شامل حال همگان است (انسان از منظري ديگر ، صفحه 21)
از طرف ديگر بنا به گفته هاي مروج اين سيستم ، 25% بيماران از اين سيستم نتيجه نميگيرند.
پارادوکس جالبی که در اینجا مطرح است این است که اين رحمت عام الهي كه بنا به گفته آقاي طاهري ، بدون استثناء شامل حال همه انسانها ميگردد، چرا در عمل شامل 25% از افراد نميگردد؟ چرا این فيض آنلاین الهي نمی تواند به 25% از افراد برسد ؟
پارادوکس دیگر این که چطور شبكهاي كه به گفته مروج آن داراي هوشي بسيار برتر از هوش انسان است قادر به غلبه بر بیماری های 25% از بيماران نميباشد؟
مروج فرادرماني در ابتداي كتاب خود اشاره به رسالت مهم خود ميكند (عرفاني كيهاني، ص 4)
باز سوال ديگري در اينجا پيش مي آيد: ايشان كه رسالتي براي خود برگزيدهاند اصلاً در اين سه دهه كجا تشريف داشتند؟؟ چرا در طول اين سه دهه اقدام به ارائه مقالات تحقيقي- درماني در نشريات معتبر علمي (نشريات داراي ISI و...) نكردهاند؟ به كدام كنفرانس علمي پزشكي بین المللی دنيا مقاله ارائه دادهاند؟ مقاله آن كجاست؟ بنا به گفتة مروج این سیستم ،فرآیند درمان در فرادرماني از بررسي علمي خارج است ، پس چرا ايشان اينقدر پيگير ارائه اين مطالب به محيطهاي آكادميك و دانشگاهي هستند؟ ظاهراً ايشان نميدانند دانشگاه محل ارائه و طرح مباحث مستدل علمی است نه مطالب غیر علمی !!
ارائه مفاهیم فلسفی و اخلاقی ، به معنای رسیدن به فرآیند شفا و سلامتی نیست !!
اصلاً ايشان چرا اينقدر مصر هستند كه اين دوپينگ معنوي خود را به عموم مردم ارائه دهند؟؟
ايشان در مناظرهاي که چندی پیش دریکی از سایت ها منتشر شده بود صحبت از ثبت دانشگاهي این رشته در دو دانشگاه کانادا و انگلستان مينمايند ولي جالب است كه نام اين دو دانشگاه را اصلاً اعلام نميكنند!! كدام دانشگاه؟ كدام رشته دانشگاهي؟ كارشناسان درماني وزارت بهداشت و ارگانهاي رسمي كدام كشور دنيا اقدامات ايشان را تأييد ميكنند؟
ظاهراً ايشان معركهگيريهاي خود در برخي مراكز آموزشي كشور را، رشته دانشگاهي تصور كرده و در صدد تعميم آن به تمام دنيا هستند!
ايشان اتصال در فرادرماني را اينچنين تعريف مينمايند: منظور از اتصال در فرادرماني، برقراري نوعي ارتباط است كه هيچ تعريف دقيقي ندارد… (انسان از منظري ديگر ، ص 82).
از طرف ديگر ايشان از فرآيند بيرون ريزي در جريان اتصال سخن ميگويند (انسان از منظري ديگر، ص 18 و 19).
جالب است، ايشان كه اصلاً مكانيسم اين پديده را نميدانند و حتي پس از گذشت سه دهه نميتوانند اتصال را تعريف كنند به چه استنادي و با چه معياري اين روند را بيرونريزي مينامند؟؟
این تظاهرات شبه درمانی نه تنها بيرونريزي نیست ، بلكه می تواند تغيير تصوير بيماري (تغییر علایم بیماری) ،تشدید بيماري((aggravation ،تغيير شكل بيماري، عميقتر شدن بيماري، تغییر شکل بروز اختلالات و يا حتي بدتر شدن بيماري باشد!!
بيرونريزي در هوميوپاتي از قوانين هرينگ (Hering’s laws)پيروي ميكند و معیارهای خاص خود را دارد .
تغییر نشانه ها و علایم بیماری از طریق القاء برخی تاثیرات در هاله حیاتی می تواند منجر به بروز تصویر متفاوتی از بیماری گردد (تصویر غیر معمول یا Atypical ) که نه تنها به نفع بیمار نیست بلکه گاهی آسیب های شدیدی به بیمار می زند.
از هر طرف که رفتم بر وحشتم بیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت
مشکل اصلی این سیستم خطر ایجاد اختلال در هاله حیاتی است ، چیزی که مشابه آن بر اثر استفاده غلط از برخی روش های طب جایگزین می تواند پدید آید و نتیجه آن القاء یک وضعیت ناسالم به بیمار است .
مشابه تداخل یک داروی غلط با وضعیت غالب بیمار در طب کلاسیک
و یا مشابه استفاده مکرر از یک داروی غلط در زمان طولانی در طب هومیوپاتی، که می تواند منجر به تداخل میازم ها (پیچیدگی میازم های بیماری زا) گردد.
پس از اعتراضات فراوان بيماراني كه با اين سيستم مدتي تسكين يافته و مجدداً درگير پروسه بيماري شدند ، مدعي فرادرماني پس از مشورت با استادش!! سرفصلي را تحت عنوان «دلايل بازگشت بيماري اختياري» ارائه نمود. (انسان از منظری ديگر صفحه 143)
دلایلی مانند : شک و تردید ، انکار و ناسپاسی ، کتمان و نسبت دادن درمان به جایی غیر از شبکه شعور کیهانی !
عجب اين نيست كه اعجاز مسيحا داری عجب اين است كه بيمار تو بيمارتر است
این دلایل شبیه دستورات رئیس قبیله است !!
ارائه اين دلايل (دلایل بازگشت بیماری)، علي اكبري (مدعي نيرودرماني) را تداعی می کند، او نيز صريحاً ميگفت: اگر كسي توسط نيروي من درمان نشد، نگويد علي اكبري من را درمان نكرد، بلكه بگويد: خدا نخواست!
پس از حضور علي اكبري در عرصه هنر ، مدعي فرادرماني نيز اقدام به خواندن ترانهاي به نام ترانه رحماني نموده است. اميد است در آيندهاي نه چندان دور شاهد پخش اين ترانه از pmc باشيم!
علي اكبري كارهاي خود را بالاتر از علم ميدانست، طاهري نيز سيستم سراسر خطا و اشتباه خود را شعور الهي ميداند!
اهدا دکترای افتخاری از سوی دانشگاه طب سنتی ارمنستان به مروج فرادرمانی ،که طرفداران ایشان ، آن را سومین دانشگاه طب مکمل دنیا می دانند نیز از بررسی علمی خارج است !!
زیرا دانشگاه طب سنتی ارمنستان دانشگاه بسیار کوچکی است وهیچ منبع علمی ،Link ویا Reference علمی ، این دانشگاه را دارای رتبه سوم( ( Ranking درطب مکمل معرفی نمی نماید!!
همچنین در سایتی به نام 4icu.org که 10200 دانشگاه دنیا را از نظر علمی رتبه بندی کرده است.
حتی هیچ نامی از دانشگاه طب سنتی ارمنستان دیده نمی شود !!!!
از طرف دیگر این دکترا نیزافتخاری است وهیچ ارزش علمی ندارد!
مروج فرادرمانی، مشكلات بوجود آمده بر سر راه اين سيستم را، ناشي ازدخالتها ومقابله های مافياي دارويي و ... ميداند (ظاهراً این مسائل نیز به ایشان الهام شده است !)، حال آنکه مافياي دارويي در رقابت و مقابله با دیگر روشهاي درماني غيردارويي (طب سوزني، هوميوپاتي، استئوپاتي، كايروپراكتيك و ...) نيز ميباشد و چيزي كه باعث دوام اين رشتهها در طي قرون و اعصار مختلف در برابر مافياي دارويي شده است نظاممندي دروني این روش ها ، ارائه شواهد باليني و كارآزماييهاي باليني مدرن (Clinical trial) و نهايتاً اثربخشي اين روشها در درمان بيماريهاي مورد مطالعه است (چيزي كه اصلاً در فرادرماني وجود ندارد)
پروتكل درماني نیز ، متاثر ازعواملي مانند: سطح بهداشت و آموزش عمومي، اصلاح الگوي تغذيه، دارو، جراحي، ورزش، بهبود شرايط كار و ... ميباشد. بنابراين دارو، فقط يكي از عوامل مورد استفاده و موثر در فرآيند درمان است.
سلامتي صرفاً با استفاده از دارو بدست نميآيد، بيماري نیز فقط با استفاده از دارو درمان نميگردد.
از طرف ديگر به گفتة محققين «بزرگترين پيشرفتهاي بدست آمده در زمينة سلامت جسماني در قرن بيستم، حاصل ارتقاء سطح بهداشت بوده است نه حاصل داروهاي جديد يا فنون جراحي نو» (آيورودا معاصر –هری شارما ،کریستوفر کلارک)
فارغ از تمامي اين مباحث، سوال جالبي كه در اينجا ميتوان مطرح نمود اين است كه سيستمي كه بنا به گفتة مروج آن توسط هوشي بسيار برتر از هوش انسان هدايت ميشود و همچنين بعد زمان و مكان نيز بر آن حاكم نيست (انسان از منظري ديگر، ص 19 و 20) چرا در عمل قادر به حل مشكلات خود و پيروزي بر مافياي دارويي نيست ؟ اصلاً چرا این فیض آنلاین الهی شامل مافیای دارویی نمی شود؟
متأسفانه بيان مطالبي مانند مافياي دارو و ... نشانه اين است كه اين فرد اصلاً تصوير كامل بيماري و درمان را نميشناسد!!
ظاهراً با ادامه ناکامی های فرادرمانی ، می توان ازمروج فرادرمانی انتظار الهامات تازه ای را داشت الهاماتی مانند: مافياي استرس، مافياي آلودگي هوا، مافیای بی سوادی، مافیای سیگار، مافیای فشار خون، مافیای سکته ، مافياي مرگ و .....
ايشان دخالتهاي خود را در امر درمان، فراتر از دانش روز دانسته و از آن تحت عناويني مانند: فرادرماني، فراپزشكي، كنترل ذهن و ... ياد ميكنند (معرکه در معرکه با کمی مخلفات معنوی)
به راستی ايشان در اين سالها ، چقدر فيزيولوژي، آناتومي، پاتولوژي و ... خواندهاند كه به راحتي اقدام به تجويز فرادرماني براي بيماران مينمايند؟
ظاهراً همان طور که سابقه این روش درمانی مربوط به سه دهه پیش است ، نظریات مروج آن نيز مشابه تفکرات همان سه دهه پيش است: دنياي بي ابزاري! ، تسلیم ، انواع مرگ، تعريف علم!، درك حضور، مزد اشتياق و ...
او مروج نوعی عقب ماندگی مدرن است که شامل ارائه و اشاعه باورهای خرافی و بی بنیاد و نگرشهای نادرست به بیمار ،بیماری و درمان است و با سوء استفاده از فرایند بیرون ریزی هومیوپاتی ،می تواند موجب بی اعتباری طب مکمل در جامعه ما گردد.
ظاهراً مروج فرادرمانی ، دریافت هایی از استاد خود داشته است و به منظور عدم پاسخگويي در مورد استادش و همچنين عدم اطلاع از مكانيسم اين روش ، آن را بعنوان عرفان مطرح كرده است
به هر حال ، عنوان "طب مکمل ایرانی" برای روشی که به معیارها و روشهای طب رایج (درمان علامتی) استناد می کند به راستی نا مربوط بوده ، و بهتر است به جای آن از عبارت فریب درمانی استفاده شود!!
«تابناک» مطالب اختصاصی و گردآوری شده توسط خوانندگان محترم را در قالب جدیدی با عنوان « نگاه شما» منتشر خواهد کرد.
مخاطبان محترم می توانند مطالب دلخواه خود را در موضوعات مختلف، به آدرس negaheshoma@tabnak.ir ارسال نمایند.
مخاطبان محترم برای ارسال مطالب خود باید چند نکته را در نظر داشته باشند:
1. این قالب جدید برای ارائه و معرفی «نگاه بییندگان به تمام موضوعات» می باشد.
2.مطالب اختصاصی یا گردآوری شده می تواند در قالب: ایده ، فیلم، عکس، گزارش تحلیلی، گزارش خبری، کاریکاتور و... باشد.
3. مطالب ارسال شده حتی الامکان با ذکر نام و نام خانوادگی فرستنده باشد.
4. موارد ارسالی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین جاری نداشته باشد.
5. مطالب ارسالی به زبان و فونت فارسی باشد.
6.مطالب ارسال شده حتی الامکان حاوی اطلاعات دقیق باشد.
مشخصات فنی
1. از ارسال تصاویر در متن فایلهای word خودداری شود.
2. حجم فایل تصویری ارسالی( به صورت gif یا jpg ) بیشتر از 5 مگابایت نباشد.
3. حداکثر حجم فایل صوتی یا ویدیو پنجاه مگابایت باشد. (نوع فایل: wmv, flv, wav, mp3, wma)