فرار زن جوان برای حفظ پاکدامنی

همسرم به خوردن قرص هاي روان گردان نيز روي آورده است و با توهمات پليدي که پس از مصرف اين قرص ها پيدا مي کند خانه ما را پاتوق دوستان بي سر و پايش کرده است و قصد دارد با توسل به زور و حتي تهديد به مرگ مرا در اختيار دوستانش قرار دهد و ...
کد خبر: ۱۹۴۶۱۴
|
۱۲ مهر ۱۳۹۰ - ۰۹:۲۵ 04 October 2011
|
9091 بازدید
خراسان: آشنايي ما از يک رابطه خياباني آغاز شد و با لج بازي و سماجت به يک ازدواج نافرجام رسيد اما از همان روزهاي اول زندگي مشترکمان فهميدم که اشتباه بزرگي کرده ام و نبايد به خاطر چنين مرد بي اعتبار و بوالهوسي با خانواده خود در مي افتادم. امروز هم کارم به جايي رسيده که ديگر دوست ندارم ريخت و قيافه اش را ببينم و نسبت به او نفرت پيدا کرده ام.

زن جوان قطره هاي اشک را از روي گونه هايش پاک کرد و در دايره اجتماعي کلانتري ۴۰ مشهد گفت: ۴ سال قبل در مسير مدرسه با نصير آشنا شدم. ما مدتي به طور تلفني با هم رابطه داشتيم تا اين که او فيلم هاي شرم آوري را به دستم داد و خلوت تنهايي خود را با تماشاي اين تصاوير کثيف پر کردم. من که براي رسيدن به پسر مورد علاقه ام بي تاب بودم از او خواستم هر چه زودتر براي ازدواج اقدام کند. اما روزي که نصير و خانواده اش به خواستگاري ام آمدند پدر و مادرم با توجه به خواسته و لجاجتي که داشتم به ناچار با اين ازدواج موافقت کردند و ما زندگي مشترک خود را زير يک سقف آغاز کرديم.

شوهرم به تماشاي فيلم هاي مبتذل و مستهجن اعتياد دارد و يکي از مشتريان پر و پا قرص برنامه هاي شبکه هاي ماهواره اي است. من پس از ازدواج متوجه شدم که او قبلا با چند زن رابطه داشته است ولي سعي کردم زندگي ام را حفظ و او را اصلاح کنم.

زن جوان با صداي بغض گرفته اي افزود: متاسفانه هر چه بيشتر تلاش کردم کمتر نتيجه گرفتم چون همسرم به خوردن قرص هاي روان گردان نيز روي آورده است و با توهمات پليدي که پس از مصرف اين قرص ها پيدا مي کند خانه ما را پاتوق دوستان بي سر و پايش کرده است و قصد دارد با توسل به زور و حتي تهديد به مرگ مرا در اختيار دوستانش قرار دهد و ...

هر چه بدبختي تا اين جا به سرم آمده کافي است و اگر به قيمت جانم نيز تمام شود حاضر نخواهم بود تن به فساد اخلاقي بدهم. دقيقا سه روز قبل او يکي از دوستانش را به خانه آورده بود و من که احساس خطر مي کردم فرار کردم و چند ساعت بعد به خانه برگشتم. وقتي با نصير روبه رو شدم او مرا مورد ضرب و جرح قرار داد و من با بچه ۲ ساله ام سه روز داخل خانه زنداني بوديم. آن روز از پنجره فرار کردم و بي هدف از شهر خودمان به مشهد آمدم. حيران و سرگردان شده بودم و نمي دانستم بايد به کجا بروم و با ديدن خودرو گشتي پليس، از ماموران کمک خواستم.

من از تمام دختران جوان خواهش مي کنم در انتخاب همسر و شريک زندگي خود دقت کنند؛ به قول معروف سالي که نکوست از بهارش پيداست.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟