شرق: مردي كه متهم است همسر صيغهاي خود را به قتل رسانده، در جلسه محاكمهاش مدعي شد اعترافاتش در بازجوييها دروغ بوده و او هيچ نقشي در جنايت ندارد.
در ابتداي جلسه محاكمه اين مرد 30ساله كه پيش از اين گفته بود همسرش را با روسري خفه كرده است، روشن، نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح كيفرخواست گفت: 24 دي سال گذشته ماموران جسد زني به نام مهناز را در آرايشگاهي حوالي خيابان پيروزي پيدا كردند. جسد توسط متهم به نام عباس پيدا شد. متهم كه در ابتدا خود را برادر مقتول معرفي ميكرد، گفت چون نگران خواهرش شده، با او تماس گرفته و در نهايت جسد او را در آرايشگاه محل كارش پيدا كرده است.
پليس تحقيقات گستردهاي را در اين خصوص انجام داد. ماموران متوجه شدند عباس هيچ نسبتي با مقتول ندارد و مهناز دختري جوان بود كه در يك آرايشگاه كار ميكرد و روز حادثه هم در آرايشگاه تنها بود.
پليس دوست مهناز را مورد بازجويي قرار داد. او گفت: عباس و مهناز با هم رابطه داشتند و آنطور كه مهناز در مورد اين مرد صحبت كرده بود، آنها هيچ نسبت فاميلي با هم نداشتند. بنابراين عباس يكبار ديگر مورد بازجويي قرار گرفت.
او گفت: من و مهناز با هم رابطه داشتيم، اما چون ميترسيدم گير بيفتم، به همين خاطر واقعيت را نگفتم و خودم را به عنوان برادر او معرفي كردم در واقع او به عنوان مسافر سوار ماشين من شد و من از او خواستم بيشتر با هم رابطه داشته باشيم، او هم قبول كرد و رابطه ما گسترش پيدا كرد.
روز حادثه با مهناز صحبت كردم و از او خواستم تا به ديدنم بيايد مهناز عصباني و ناراحت بود قبول نكرد و گفت كاري دارد. بعد از چند ساعت دوباره با او تماس گرفتم تا حالش را بپرسم، تلفن آرايشگاه را جواب نداد. به موبايلش زنگ زدم باز جواب نداد. ميدانستم آرايشگاه تعطيل شده است و هيچكس نيست بنابراين نگران شدم مقابل آرايشگاه رفتم و زنگ زدم باز هم كسي جواب نداد به يكي از همكارانش تلفن كردم و از او خواستم به مقابل آرايشگاه بيايد. وقتي آمد، با هم وارد آرايشگاه شديم و جسد مهناز را پيدا كرديم.
نماينده دادستان تهران ادامه داد: متهم در بازجوييها دوباره به قتل مهناز اعتراف كرد و گفت: من و مهناز مدتي بود با هم رابطه داشتيم و با خواندن صيغه محرميت او همسر من شده بود، اما من نميتوانستم روي مهناز تسلط داشته باشم. او كمتر به خانه من ميآمد. مدتي بود به او مشكوك شده بودم. هرچه از مهناز درباره رفتارهايش توضيح ميخواستم، توجهي نميكرد و ميگفت زندگياش به خودش مربوط است. بعد از كمي تحقيقات متوجه شدم او با مردي به نام كريم هم رابطه دارد. از مهناز خواستم در مورد اين رابطه به من توضيح دهد، چون به حرفم گوش نكرد، عصباني شدم و به آرايشگاه رفتم. كسي آنجا نبود و مهناز هم داشت از آرايشگاه خارج ميشد.
به اصرار من به آرايشگاه برگشت و در آنجا دوباره از او خواستم در مورد رابطهاش با كريم توضيح دهد؛ چون مقاومت كرد، عصباني شدم و او را كشتم. من روسري مهناز را دور گردنش پيچيدم و او را خفه كردم، بعد از آرايشگاه خارج شدم و براي اينكه خودم را تبرئه كنم، به دوست مهناز زنگ زدم و گفتم مهناز جواب نميدهد و خواستم بيايد تا با هم وارد آرايشگاه شويم.
نماينده دادستان تهران ادامه داد: بررسيهاي بازپرس نشان داد متهم همسري داشت كه از او جدا شده است. او يكبار به اتهام آتشزدن خانه پدرزنش بازداشت شدهبود و سابقه شرارت هم دارد. بنابراين به عنوان نماينده دادستان تهران درخواست دارم متهم به اتهام قتل مهناز، رابطه نامشروع و سرقت اموال او محاكمه و مجازات قانوني در مورد او اعمال شود.
بعد از نماينده دادستان تهران، اوليايدم مقتول در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور حكم قانوني را كردند. سپس متهم قتل را رد كرد و گفت: اتهامم را قبول ندارم هرآنچه گفتهام، تحت فشار بود. من مهناز را نكشتم. او با افراد ديگري هم رابطه داشت و شايد آنها باعث مرگش شدهاند. با پايان يافتن جلسه محاكمه هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.