شرق: مردي كه متهم است همسرش را كشته و جسد او را در يك چمدان رها كرده، بعد از گذشت هفت سال از وقوع جنايت براي سومينبار محاكمه ميشود.
ماموران پليس ساوجبلاغ 18آبان سال 83 حين گشتزني چمداني را پيدا كردند و متوجه جسد زني شدند كه عريان در داخل يك چمدان رها شده بود. مقدار زيادي جواهرات و كيف زنانه هم در جيبهاي آن چمدان قرار داشت.
ماموران در بررسيهاي خود پي بردند، سه روز قبل از كشف جنازه، مشخصات زني به عنوان فرد مفقودشده به ماموران داده شده است كه به نظر ميرسد جسد متعلق به او باشد. ماموران شوهر مقتول را احضار كردند تا جنازه را شناسايي كند. او بعد از اينكه در پزشكيقانوني اعلام كرد جسد متعلق به زن 26سالهاش سهيلاست، به اين بهانه كه نميتواند فرزندش را تنها بگذارد براي پيگيري قتل همسرش ديگر به اداره پليس نرفت.
اين رفتار شوهر سهيلا باعث شد ماموران او را بازداشت كنند، چراكه فكر ميكردند او اطلاعاتي دارد كه ميتواند در كشف حقيقت كمك كند. با بازداشت حسين، او مورد بازجويي قرار گرفت و بعد از چند روز به قتل همسرش اعتراف كرد.
او گفت: شب حادثه من به خانه رفتم و ديدم همسرم با مردي غريبه در خانه است. آنها را در وضعيت بدي ديدم. زنم بلافاصله مرد غريبه را به داخل حمام فرستاد. ما دو نفر با هم درگير شديم و من زنم را كتك زدم. بعد سهيلا به من قول داد كه ديگر اين كارها را نكند و مرد غريبه هم فرار كرد. از آن روز حال بدي داشتم و نميتوانستم عادي زندگي كنم. چند روز بعد شيشه كشيدم و تصميم گرفتم زنم را بكشم. من براي اينكه جرات قتل داشته باشم مواد مخدر مصرف كردم.
متهم ادامهداد: بعد از اينكه پسرم خوابيد، به سراغ زنم رفتم و او را خفه كردم؛ بعد جسد را داخل چمدان گذاشتم و در گوشهاي از اتوبان رها كردم. حسين در تحقيقات بعدي گفت: بعد از اينكه سهيلا را كشتم با باجناقم تماس گرفتم و به او گفتم چه اتفاقي افتاده است. او از خانهاش يك چمدان آورد و جسد را داخل آن گذاشتيم و بعد در گوشهاي از اتوبان آن را رها كردم.
گفتههاي حسین توسط باجناقش رد شد، اما پسر هفتساله سهيلا ادعا كرد كه پدرش را حين قتل مادرش ديده است. او گفت: آن شب بيدار شدم و ديدم مادرم خفه شده و پدرم بالاي سر او ايستاده است. پدرم از من خواست به كسي چيزي نگويم من هم به خاطر او سكوت كردم.
با تكميل تحقيقات، پرونده به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و متهم در دفاع از خودش گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من نمكي هستم و از صبح تا شب كار ميكنم، اگر يك روز سركار نميرفتم پول نداشتم كه زندگي كنم. به همين دليل هم بعد از پيداشدن جسد سهيلا به كلانتري نميرفتم، من اصلا كاري نكردم پسرم هم تحتتاثير خانواده مادرش من را متهم ميكند.
او مدعي شد اعترافات قبلياش به خاطر القائات پليس بود. با اين حال دادگاه ادعاهاي متهم را قبول نكرد و حكم بر قصاص او داد، ولي ديوان عالي كشور راي صادره را با محتويات پرونده مطابق ندانست و آن را نقض كرد. به اين ترتيب پرونده دوباره به شعبه همعرض دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. متهم يكبار ديگر در شعبه 74 مورد محاكمه گرفت و باز هم قتل را انكار كرد.
اينبار حسين از اتهام قتل عمد تبرئه شد، چراكه همسايهها در تحقيقات محلي گفتهبودند، مقتول را بارها با وضعيت نامناسب ديده و شاهد بودند سهيلا بعد از خروج شوهرش، از خانه بيرون ميرفت و فرزندش را تنها ميگذاشت و با همسايهها هم صحبتي نميكرد. اين گفتهها دليلي بود كه شعبه 74 به آن استناد و اعلام كرد احتمال اينكه اين زن به دست شخص ديگري كشتهشدهباشد، وجود دارد.
قضات همچنين بر پرداخت ديه از بيتالمال حكم دادند. پس از آن، پرونده يكبار ديگر به ديوان عالي كشور فرستاده شد و قضات با نقض حكم عنوان كردند متهم بايد براي اثبات بيگناهي خودش قسم بخورد. سپس پرونده به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد تا دوباره مورد بررسي قرار گيرد.
در جلسهاي كه ديروز برگزار شد، باتوجه به اينكه اوليايدم حاضر نشدند قسم بخورند كه حسين عامل قتل دخترشان است، قضات متهم را موظف به قسمخوردن كردند. اين مرد بعد از انجام مراحل قانوني، مراسم قسامه را اجرا كرد و 50 بار قسم خورد كه در قتل زنش نقشي نداشتهاست.
بنا بر اين گزارش بعد از پايان مراسم هيات قضات شعبه 113 براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.