سرویس ورزشی ـ سردار با اعتماد به نفس بالا و با آرامش خاطر و مطمئن روی خط برنامه نود آمد، شاید تصور او این بود که عادل فردوسی پور هم همانند برخی مجریان آنچنان از مهمانش تعریف میکند و میکوشد، نقاط مثبت مهمانان را برجسته کند که خیلی زود متوجه تفاوت فاحش برنامه نود و عادل فردوسی پور با بقیه برنامهها شد.
عادل از همان آغاز که وارد بحث و گفتوگو با آقای رویانیان شد، از هیچ مسأله جزیی به سادگی عبور نکرد و همان آغاز که سردار به اشتباه امیر حاج رضایی را مهندس خطاب کرد، فردوسی پور بحث و مجادله را برد، چرا که مشخص شد سردار با نیات خیلی مثبت و نگاهی مردم دوستانه وارد این موضوع شده است.
خدمت آقای رویانیان عزیز باید عرض کنیم که عرصه ورزش و به ویژه فوتبال با آنجاهایی که وی افتخار حضور داشته و کارهای مثبت فراوانی انجام داده است، تفاوتهای فاحشی دارد که مهمترین آنها، پاسخگو بودن به تمامی افرادی است که با فوتبال سروکار دارند.
سردار باید به همه اینها پاسخگو باشد و جمله اینکه شما کاری نداشته باشید، من درستش میکنم، اینجا کاربرد چندانی ندارد و باید ضمن درست کردن پاسخگو هم باشد.
او باید بداند که هر چه با مردم و رسانهها روراستتر باشد، موفقتر خواهد بود و جهت عکس قضیه هم صادق است.
سردار میتواند با نگاهی گذرا به پرونده کاری حبیب کاشانی عوامل برکناری و یا کنار رفتن وی از پرسپولیس را با یک حساب سرانگشتی متوجه شود. کاشانی به خیال خود در پایان فصل گذشته، خواست هم مردم را راضی نگه دارد و به نوعی بگوید به خلق الله که دایی خودش نخواست که ادامه دهد و از طرفی راه ورود استیلی را فراهم و هموار کند.
همین عوامل باعث شد مردم به رغم همه عواملی که روی سکوها بسیج شده بودند، علیه کاشانی و استیلی موضع بگیرند و از همان روز نخست، علی دایی را مانند پتکی محکم بر سر استیلی بکوبند.
سردار عزیز، اینها را گفتیم تا خدمت شما باز هم عرض کنیم که در فوتبال هیچ موضوعی بهتر از روراست بودن با مردم و با این هواداران وجود ندارد و شما که در صداقت و صراحت و تعهدتان هیچ شکی نیست، اگر میخواهید در این فوتبال موفق باشید، بهتر است از همین روزهای نخست باب درستی و روراستی را با مردم و هواداران پرسپولیس باز کنید.
این ماهیت برنامه نود است که مدیران و مربیان و مسئولین را به چالش میکشد و در این چند ساله عادل فردوسی پور ثابت کرده که با هیچ کس رودربایستی ندارد و بسیار صریح و رک و پوست کنده کارش را انجام میدهد؛ هر چند گاه شیطنتهای خاص خود را دارد.
صداقت، کاربلدی،مهارت،شناخت کامل از روحیات طرف مورد مناظره یا مصاحبه و مجادله و از همه مهمتر سلامت کاری از وی و برنامه نود یک مجموعه بسیار جذاب و پر بیننده ساخته که سیاسیون و دیگر بخشها بارها خواستار راهاندازی چنین برنامهای در بخشها دیگر جامعه شده اند.
وقتی سه ملیون نفر پیامک به برنامه نود میدهند، یعنی به طور میانگین سی میلیون بیننده این برنامه را میبینند و با آن ارتباط برقرار کرده است.
خلاصه اینکه در ادامه برنامه نود استیلی هم مکمل رویانیان شد تا کفه ترازو بیشتر و بیشتر باز هم به نفع عادل و نود سنگینی کند و ای کاش، استیلی خود را وارد این بازی نمیکرد که در حقیقت برنامه نود در حمایت از استیلی بود، اما او آمد خود را سپر بلای پروین و رویانیان کند و همینجا بود که حمیدخان تیر خلاص را به سوی خودش شلیک کرد.
حالا دیگر حمید استیلی نه پایگاه رسانهای و مردمی دارد و نه پایگاه مدیریتی که مشخص شد، او به زودی باید در انتظار گودبای پارتی خود باشد.
به هر حال، برنامه نود و عادل فردوسی پور هم باید یک معیاری برای خود تعریف کنند که چوب خط آن بنا بر کار کارشناسی و درستی و صداقت و به دور از طرفداری و جهتگیریهای خاص و باند و باند بازیها باشد و خیلی رک و روراست توی دل موضوع بروند، در آن صورت قطار نود را توقف ناپذیر میشود؛ هر چند که سنگ و کلوخ تا دلتان بخواهد به آن زده شود... .