سراب عشق آتشین، به جدایی ختم شد

باور کنيد براي طلاق لحظه شماري مي کنم درست مثل همان موقعي که براي رسيدن به مرد روياهايم سر از پا نمي شناختم و لحظه شماري مي کردم.
کد خبر: ۲۰۱۶۶۳
|
۱۲ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۹ 03 November 2011
|
8357 بازدید
|
خراسان: عقلم را به کلي باخته بودم و جز او به هيچ کس ديگري نمي توانستم فکر کنم. من و «عادل» در راه مدرسه با هم آشنا شديم و يک سال پس از اين دوستي خياباني در حالي که ۱۶ سال بيشتر نداشتم وقتي با مخالفت خانواده ام براي اين ازدواج روبه رو شدم دست به خودکشي زدم و تا يک قدمي مرگ پيش رفتم.

«مريم» در دايره اجتماعي کلانتري سناباد مشهد افزود: پدرم به شرطي موافقت خود را با اين ازدواج اعلام کرد که چند سال در دوران عقد بمانيم تا آمادگي هاي لازم براي تشکيل زندگي مشترک را پيدا کنيم. به اين ترتيب به عقد پسر مورد علاقه ام در آمدم، اما از همان روزهاي اول دوران نامزدي متوجه شدم عادل تعادل روحي و رواني ندارد. من در مدت کوتاهي فهميدم او به مواد مخدر صنعتي معتاد است و همان موقع بود که تصميم به جدايي گرفتم.

«مريم» قطرات اشک را از روي گونه هايش پاک کرد و افزود: افسوس در شرايطي قرار گرفتم که تصميم گيري برايم خيلي مشکل شد چرا که باردار شده بودم و به ناچار با برگزاري مراسمي بسيار ساده زندگي مشترک خود را با اين مرد معتاد آغاز کردم. بيچاره پدرم که برايم سنگ تمام گذاشته تمام خرج و مخارج زندگيمان را تا به امروز پرداخت کرده است. او که خيلي نگران آينده من و فرزندم است چندين و چند بار از عادل قول گرفته است که اگر اعتيادش به مواد مخدر را کنار بگذارد، برايش تاکسي و خانه مي خرد. متاسفانه شوهرم بارها و بارها قول مردانه داد که اعتيادش را ترک کند اما او که اعتماد به نفس خود را از دست داده خيلي زود يادش مي رود چه قراري با پدرم گذاشته است.

من دوران بارداري بسيار سختي را پشت سر گذاشتم و چون چند بار عادل مرا به طرز وحشيانه اي کتک زده بود، مي ترسيدم بلايي به سر بچه ام بيايد اما خوشبختانه فرزندم صحيح و سالم به دنيا آمد.با تولد پسرمان، عادل جوگير شد و جلوي همه اعضاي خانواده قول داد که به خاطر فرزندمان ترک اعتياد کند. در اين شرايط پدرم براي او خودرو خريد تا پاداش کار نکرده اش را دريافت کند و براي رهايي از باتلاق اعتياد مصمم تر بتواند تصميم بگيرد. ولي باز هم نتيجه اي نگرفتيم و مدتي است که حال شوهرم خيلي وخيم شده است.او که تحمل شنيدن صداي فرزندمان را ندارد شب تا صبح با چاقويي در دست بالاي سر ما مي نشيند و من و بچه بي گناهم را تهديد به مرگ مي کند. ديگر خسته شده ام و نمي توانم به اين زندگي نکبت بار ادامه بدهم. آمده ام مهريه ام را ببخشم و جان خودم و بچه ام را نجات بدهم.

باور کنيد براي طلاق لحظه شماري مي کنم درست مثل همان موقعي که براي رسيدن به مرد روياهايم سر از پا نمي شناختم و لحظه شماري مي کردم.اميدوارم دختران جواني که قصه تلخ و عبرت آموز زندگي ام را مي خوانند متوجه شده باشند که خيلي سخت است شناسنامه يک زن در سن ۱۷ سالگي با مهر طلاق سياه شود و همراه يک نوزاد سه ماهه به خانه پدرش بر گردد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۲
آخه ازدواج با دوستی خیابانی غیر از این ثمری هم داره؟ در حالی که با یک انتخاب عاقلانه که مورد توافق والدین هم بود می تونست زندگی لذت بخشی داشته باشه
پاسخ ها
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۲
شعار نده برادر.
این یه واقیته.
به هر حال این عادل شوهر هرکی میشد کار به همینجا میکشید.
اونطرفه ماجرا رو نگاه کن تا واقعیت تلخ رو ببینی..
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۲
خوب چرا میخواد مهریه ش رو ببخشه؟
شاهد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۲
علت اصلي همه فسادها كتاب نخواندن و ماهواره تماشاكردن هاست كه باعث بي احترامي بچه ها به والدينشون شده.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۴
چرا مردم به داماد معتاد رو مي‌دن؟ چرا خرج خونشو ميدن؟ چرا براش ماشين مي‌خرن؟ اينجوري پر رو مي‌شه و به كارهاش ادامه مي‌ده. از اول بايد پرتش مي‌كردن بيرون و طلاق دخترشون رو مي‌گرفتن.
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیت دلار
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات