سالهاي سال است كه قليان در كشور ما، بخشي از حاشيه تفريحات مردم را شامل شده و صرف نظر از ماهيت سالم يا غير سالم فرهنگي آن، كسي له يا عليه آن کاري در دولتهاي پیش و پس از انقلاب نداشته است.
به گزارش «تابناك»، نخستين دولتي كه با تصويب بخشنامه، رسما هيأت دولت را وارد مبحث قليان و ممنوعيت آن نمود، دولت نهم بود كه از همان زمان، اين مسأله به بحثي داغ در جامعه منجر شد و به عرصه سياستهاي فرهنگي كشور سمت و سو یافت.
هرچند سياست ممنوعيت در سالهاي نخست ابلاغ، با جديت بيشتري اجرا ميشد، اندك زماني بعد، حالت برخورد كجدار و مريز به خود گرفت تا اينكه در پاييز 1390 و در نيمه راه عمر دولت دهم با مصوبه هيأت دولت دوباره به صورت رسمي و در برابر بهت ناظران، استعمال آن در قهوهخانهها و رستورانهاي سنتي و دیگر اماكن عمومي آزاد شد.
قليان مقوله فرهنگي؛ تاريخي و يا بهداشتي
در اين ميان، بايد توجه داشت كه نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان طلايهدار حكومت دینی در عصر معاصر، از صبغه فرهنگي بالايي در هويت و پايههاي مشروعيت خود برخوردار است. در چنين حكومتي ضروری است كه براي موضوعات فرهنگي، بهتر و بيشتر و به صورت ايجابي انديشيده و راهكارهايي برآمده از فرهنگ اصيل ملي و اسلامي در اختيار مردم گذارده شود تا اينكه همواره مسئولين فرهنگي كشور در فضاي جواز يا عدم جواز يك نوع تفريح خاص و يا يك مسأله فرهنگي بیندیشند و رفتار كنند.
مسئوليني كه تنها ممنوع ساختن و مجددا پس از بروز مشكلات يا آشكار شدن امكان نداشتن اجراي ممنوعيت دوباره رفع ممنوعيت را به خوبي ميدانند، چه راهكارها و مدلهايي براي تفريح سالم جوانان ايراني ابداع يا پيشنهاد نمودهاند؟
مگر نه اينكه بیشتر مصرف كنندگان قليان در قهوهخانهها و رستورانهاي سنتي كشور كه در اين سالهاي ممنوعيت نيز جز ملت مشتریهاي پر و پا قرص بودهاند (!) از نسل میانسال و جوانند و البته بنا بر همه پژوهشهاي اجتماعي با هدف تفريح به اين اماكن ميروند؟
پس قليان در كشور ما مقولهای بهداشتي از نوع اعتياد نيست كه با آن برخورد تند و حذفي كنيم و يا يك ميراث تاريخي در حال فراموشي كه در نگهداریاش بكوشيم؛ قليان يك خلأ فرهنگي از تفريحات سالم را پر كرده كه مسئولين فرهنگي كشور در همه سالهاي گذشته در وجود اين خلل ـ اگر نه تنها مقصر ـ اما قطعا بسیار مؤثرند.
قليان حامل كدام فرهنگ؟
اما اي كاش همين تهديد فرهنگي يا قليان را هم آنقدر توان مديريت داشتيم كه از جنبههاي مثبت فرهنگي تاريخياش بهره ببريم!
مگر نه اين است كه در عهد قجر و پیش از آن، قهوهخانهها كه محل عرضه چاي و قليان و البته نهار روزانه مردم، مسافران و بازاريان بود، اماكني كاملا فرهنگي كه در آن مردم ضمن صرف غذا يا استفاده از قليان به دیدن اجراي زنده برنامههاي نقالي و شاهنامه خواني به عنوان سفيري از فرهنگ غني ملي و يا پردهخواني سختیهای اهل بيت و افتخارات و رشادتهاي رسول اكرم (ص) و حضرت علي (ع) به عنوان سفرايي از فرهنگ غني اسلامي، آن هم آميخته با بوميترين و مليترين انواع هنر از نوع نقاشي گويندگي و خوانندگي و اجراي نمايش میپرداختند؟!
اما امروز با گذري بر بسیاری از همين رستورانهاي به ظاهر سنتي ـ كه تنها براي حفظ ارتباط بين فضاي رستوران و نام سنتي يكي دو تخت هم در گوشه و كنار تجهيز كردهاند ـ ميتوانيد پس از نشستن بر صندليهاي فرفوژه و پشت ميزهاي تمام شيشه اي پايه فلزي فضاهايي را تجربه كنيد كه هرچند شرح آن در اين مجال روا نيست؛ اما قطعا نه اسلامي است و نه ايراني!
و البته درباره خود كافي شاپهاي عرضه كننده قليان هم كه بهتر است سازمانهاي ذيربط اعلام نظر كنند.
برخورد قوره قضائيه و شكستن رأي ديوان عالي توسط دولت؛ تنها به خاطر قليان!
ديگر نكته قلياني و دودافزا اين كه در روز چهاردهم آبان ماه، ديوان عدالت اداري در مصوبه ای، نامه سال 86 وزارت كشور را باطل و عرضه قلیان با هر نوع تنباکو در قهوهخانهها را ممنوع کرد؛ اما هيأت دولت در 25 آبان طي مصوبه اي ديگر در كميسون امور اجتماعي و دولت الكترونيك قهوهخانهها را از موارد اماكن عمومي شامل ماده ۷ آیین نامه اجرایی قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات خارج كرد و از اين پس عرضه قليان و مواد دخاني و استعمال آن در قهوهخانهها آزاد است، تا بار دیگر رياست ديوان عدالت اداري در سخناني رفتار دولت را غير قانوني خواند.
از آنجا كه اين کار به پيشنهاد وزارت بهداشت بررسي و پس از تصويب توسط معاون اول رييس جمهور ابلاغ شده ضمن تشكر ويژه از خانم دكتر وحيد دستجردي و جناب اقاي محمد رضا رحيمي، بايد پرسيد آيا مسألهاي در حد جواز داشتن یا نداشتن قليان ـ كه البته با گذري ساده به قهوهخانههاي جنوب تهران به راحتي ميتوان ضريب نفود اعمال آن را نيز دريافت ـ جاي ورود نهادهاي عالي كشور در حد ديوان عالي عدالت اداري است تا حكم آن از سوی هيأت دولت نقض شود و سپس منتظر واكنش بعدي از سوي قوه قضائيه باشيم؟!
آيا قواي سهگانه كشور مسئوليتهاي خطير و واجبتري براي رسيدگي در عرصه فرهنگ ندارند و يا قدرت خلاقيت و نوآوري و عملكرد ايجابي اينقدر در كشور ما پايين آمده كه به جاي معرفي يك جايگزين و يا ايجاد اماكن تفريحي جذابتري نسبت به محلهاي عرضه قليان در اين چند سال كشاكش ممنوعيت و آزادسازي قليان دست آخر بايد در مصوبه هيأت دولت آن هم به پيشنهاد وزارت بهداشت رسما استعمال عمومي قليان آزاد سازي شود.
استدال قوه قضاييه و دولت هر دو از لحاظهايي درست و همزمان از نگاهي ديگر نادرست هستند؛ هم در فضاي محدود تفريحات سالم براي جوانان حذف يك تفريح بسيار فراگير، ميتواند مضراتي گسترده داشته باشد و هم قليان به عنوان يك تفريح داراي مضرات شديد بهداشتي از موارد ضرر رساندن فرد به خود است؛ اما آيا هر دوي نهادهاي قضايي و اجرايي كشور، از جايگاه حاكميتي خود به عنوان بخشي از نظام اسلامي تلاشي هم در ايجاد جايگزينهايي براي قليان کردهاند و اگر اين دو نهاد، تنها وظيفه ممنوع يا آزاد سازي را دارند، وظيفه خطير الگوسازي و ايجاد تفريحات سالم بر عهده كيست؟
چرا بايد پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي جوان ايراني آنقدر در انتخاب نوع و مكان تفريح خود از بين انتخابهاي محدود و انگشتشمار پيش رو عاجز باشد كه پس از ممنوعيت قليان نيز كاهشي در آمار واردات و مصرف آن در كشور ديده نشود؟
تا جايي كه يك نماينده مجلس با اشاره به پیشینه پانصد ساله قليان از اقدامات گذشته دولت در ممنوع سازي و سپس آزادسازي آن انتقاد كرده و بر حفظ اين هويت تاريخي! بدون دخالتهاي دولتي تأكيد کند.
قفل قليان شكست!
پيشينه قليان؛ در قليان هم نوآوري نكردهايم!
ابداع قليان را مورخان به ايرانيان نسبت ميدهند؛ هرچند اين روزها در تمام جهان كاربرد دارد، در بيشتر كشورها به همين نام ايرانياش خوانده ميشود.
بنا بر دانشنامه ایرانیکا، تاریخ دقیق نخستین استفاده از قلیان در ایران مشخص نیست. با این حال، بنا به نوشته سیریل الگود «نخستین بار ابوالفتح گیلانی (متوفی ۱۵۸۸) پزشک ایرانی دربار اکبر اول، سلطان مغول هند بود که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور داد تا آن را خالصتر و سرد کند و از این طریق، قلیان را که در شبه قاره به حقّه معروف است، ابداع کرد.»
در عین حال، یک رباعی از اهلی شیرازی (متوفی ۱۵۳۵) به استفاده از قلیان اشاره مینماید و از این روی، پیشینه استفاده از قلیان را میتوان به حداقل به دوران شاه طهماسب یکم صفوی بازگرداند و روایت ابوالفتح گیلانی را میتوان شاهدی بر معرفی قلیان، که در ایران مورد استفاده بوده است، در شبه قاره هند دانست.
اما كشورهاي ديگر ابداعاتي هم درباره شكل و ساخت قليان كردهاند و ما طبق معمول در نوآوري در اين بداع ملي خود نيز پيش قراول نبودهايم.
قليان هندي
قليان مصري
و آخرين نوآوري را هم مثل هميشه چينيها كردهاند. اين قليان USB دار نيازي به ذغال ندارد و با حرارتي كه از اتصال USB به آداپتور ايجاد ميشود، كار ميكند.