آن روي سکه ليبي دوران قذافي

اما آيا به راستي همه زندگي و ثمره حکومت معمر قذافي همين بود؟ آيا مي توان او را تنها در لباسهاي عجيبش، سخنانش که گاه به طنز مي ماند، کتاب سبزش که ملغمه اي ضد و نقيض بود و يا ساختار حکومتش خلاصه کرد؟ آيا سکه قذافي روي ديگري هم داشت؟
کد خبر: ۲۰۷۱۶۶
|
۰۹ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۸ 30 November 2011
|
35936 بازدید
چند هفته پس از کشته شدن معمر قذافي، رهبر سابق ليبي در شهر "سرت" جايي که قرار بود طبق رويايش، اولين پايتخت "ايالات متحده آفريقا" باشد، سيف الاسلام، پسرش در شهري بياباني در جنوب کشور بازداشت شد و داستان قذافي و ليبي به صفحه‌هاي آخر خود رسيد.

به گزارش ايسنا شبكه خبري بي.بي.سي در نوشتاري با عنوان "دوران قذافي، آن روي سكه" آورده است:

"اکنون بايد منتظر انتشار دهها عنوان کتاب و روايت در خصوص اسرار و شيوه زندگي ديکتاتوري باشيم که 42 سال "امپراطور بيابان‌ها" بود. کتاب‌هايي در باره سياه چاله‌ها و گورهاي بي نام و نشان گرفته تا شعرهاي سوزناک وعاشقانه.

اما آيا به راستي همه زندگي و ثمره حکومت معمر قذافي همين بود؟ آيا مي توان او را تنها در لباسهاي عجيبش، سخنانش که گاه به طنز مي ماند، کتاب سبزش که ملغمه اي ضد و نقيض بود و يا ساختار حکومتش خلاصه کرد؟ آيا سکه قذافي روي ديگري هم داشت؟

براي پي بردن به اين پرسش بايد نگاهي ديگر داشت به قذافي و ليبي. به آنچه که ليبي پيش از حکومت سرهنگ بود و به کشوري که او بيش از چهار دهه بر آن حکمراني کرد.

روزهاي تاريک ليبي

ليبي معاصر تا سال 1914 که توسط ارتش ايتاليا به اشغال درآمد، بخشي از امپراطوري عثماني بود. زندگي مردمانش هم چندان پيچيده نبود، آنهايي که در ساحل درياي مديترانه زندگي مي کردند از طريق کشاورزي و يا از راه دزدي دريايي زندگي مي کردند و زندگي براي آنهايي که در بيابانها بودند نيز آنگونه بود که پدرانشان زنده ماندن در صحاري بزرگ ليبي را آموخته بودند.

ليبي تا سال 1951 که استقلال خود را با مبارزات مردمي و شکست ايتاليا به دست آورد عمدتا تحت نفوذ ايتاليا بوده است. نتايج استعمار ايتاليا براي ليبيايي ها عميقا درد آور و متاثر کننده بود. بيش از يک سوم جمعيت اين کشور در جنگ‌هاي ايتاليا و يا بر اثرسوء تغذيه جان خود را از دست دادند. تنها در"سرنائيکا" (برقه) يکي از اردوگاههايي که ارتش ايتاليا در غرب ليبي برپا داشته بود، بيش از نيمي از ساکنان و اسراي اردوگاه يعني بيش از 50 هزار تن جان خود را از دست دادند.

آنچه از سالهاي استعمار ايتاليا در ليبي برجاي ماند، تنها شمار مردگان نبود، درآمد سالانه بسيار پائين، بي سوادي گسترده از ديگر ثمره‌هاي استعمار بود. فقر و تاثير شديد استعمار در اين کشور تا به آنجا بود که تا سالها بعد نيز عمده ترين کالاي صادراتي کشور را آهن پاره‌هاي حاصل از جنگ‌هاي ارتش ايتاليا تشکيل مي داد.

زماني که ليبي از استعمار ايتاليا آزاد شد تنها معدودي از مردم اين کشور تحصيلات دانشگاهي داشتند.

سال 1955 بود که نفت ليبي کشف شد و "ملک ادريس يکم" که با حمايت و نفوذ انگليسي‌ها شاه ليبي شده بود کشور را در ميان شرکت‌هاي نفتي تقسيم کرد. مثل بسياري ديگر از کشورهاي صادر کننده نفت در آن دوران، درآمد ليبي از سهم نفت بسيار ناچيز بود و همان ميزان عايدي هم در ميان طبقه‌اي کوچک از اطرافيان شاه تقسيم مي شد و اين طبقه را روز به روز غني تر و غرق در فساد مي کرد.

علاوه بر اين ملک ادريس به آمريکا و انگليس اجازه داد تا پايگاههاي نظامي خود و از آن جمله پايگاه بزرگ "ويلوس" متعلق به ارتش آمريکا را در ليبي برپا دارند. از همين پايگاهها بود که در جريان بحران کانال سوئز و جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل، آمريکا براي کمک به اسرائيل عليه جبهه عربي استفاده کرد. موضوعي که براي ناسيوناليست‌هاي عرب و از جمله بخشي از افسران ليبي که با تحسين به "جمال عبدالناصر" و کودتاي افسران مصري عليه آخرين پادشاه مصر مي نگريستند، سخت گران آمد.

پيش به سوي انقلاب

1969 سالي بود که گروهي از همين افسران تحت عنوان "سازمان افسران آزاد وحدت خواه" در کودتايي آرام و بدون خونريزي به نظام سلطنتي پايان دادند و معمر قذافي 27 ساله لقب رهبر انقلاب را برازنده خود ديد." آزادي، سوسياليسم، وحدت" نيز شعار ليبي تازه شد.

معمر قذافي، رهبر سابق ليبي

با برچيده شدن حکومت سلطنتي، پايگاههاي نظامي خارجي نيز بسته شدند و انقلابيون به سرعت از شرکت‌هاي نفتي خواستار دريافت سهم بيشتري از درآمدها شدند.

با ثروت ناشي از نفت سيستم آموزش و پرورش تغيير کرد، مخارج آموزش کارگران و کارشناسان را دولت برعهده گرفت و سالانه صدها جوان ليبيايي براي تحصيلات عالي روانه دانشگاه‌هاي برتر اروپا شدند.

سيستم آموزش تازه کمک کرد تا ليبيايي ها در عرض چند سال، استخراج نفت را نيز خود در دست بگيرند.

قذافي دلارهاي سبز حاصل طلاي سياه را نه تنها براي جاه طلبي‌هاي نظامي و بذل و بخشش‌هاي سياست خارجي خود هزينه مي کرد که چهره ليبي را نيز با سرعتي باور نکردني تغيير داد و دست به صنعتي کردن کشور زد.

در نتيجه همين سياست‌هاي اقتصادي بود که در سالهاي اخير صادرات نفت تنها تشکيل دهنده 30 درصد درآمد ناخالص ملي کشور شده بود.

ليبي در سال‌هاي 2000 تا 2010 داراي رشد اقتصادي خيره کننده‌اي بود. نظام بهداشتي و خدمات اجتماعي که در ليبي به اجرا گذاشته شد در سراسر قاره سياه بي همتا بود.

در صحراهاي خشک و بي آب و علف، شهرهائي مدرن سر برآوردند. با استفاده از کارشناسان و شرکتهاي غربي سيستم آبرساني بزرگي ايجاد شد که آب از سفره‌هاي زير زميني صحراي بزرگ آفريقا استخراج و به شهرهاي ساحلي شمال کشور منتقل مي شد. قذافي، خود اين سيستم آبرساني را شگفتي هشتم جهان خواند.

آيا نتيجه پايان چهار دهه حکومت قذافي به شکوفايي اقتصادي، دموکراسي، عدالت اجتماعي و از اينها مهمتر امنيت خواهد انجاميد؟

بي سوادي اندک و سطح بهداشت در وضعيت خوبي قرار داشت. برخلاف کشورهاي همسايه و آفريقايي از کودکان گرسنه که در خيابانها پرسه مي زنند، خبري نبود و چيزي در حدود يک ميليون کارگر خارجي نيز در اين کشور مشغول به کار بودند.

پرداخت حقوق بيکاري و ارائه وام‌هاي بانکي با سود نزديک به صفر درصد، براي بسياري از مردمان سراسر قاره آفريقا رويايي دور به شمار مي رفت.

قذافي نه تنها توانست قبايل قدرتمند، پر نفوذ و متعدد ليبي را متحد کند که ليبي را پرچمدار وحدت قاره سياه کرد.

اينها مواردي هستند که در تاريخ ليبي ثبت شده است. گرچه بسياري دوست دارند تنها به آينده بينديشند اما پرسش اصلي اين روزها آينده انقلاب ليبي است. آيا نتيجه پايان چهار دهه حکومت قذافي و فروريختن ديوارهاي "باب العزيزيه" به شکوفايي اقتصادي، دموکراسي، عدالت اجتماعي و از اينها مهمتر امنيت خواهد انجاميد؟ يا آنکه همچون تجربه برخي انقلاب ها و انقلابيون ناکام در دستيابي به اهداف خود مردم ليبي نيز روزي حسرت ثبات، امنيت و اقتصاد دوران قذافي را خواهند خورد؟ بي شک پاسخ به اين پرسش را بايد در تلاش حاکمان و مردمان امروزي ليبي در برقراري يک سيستم متناسب با مختصات خاص اين کشور قبيله‌اي و پراکنده و البته گذشت زمان و در آينده جستجو کرد.



اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟