این روزها، اقدامات دشمنانه غرب علیه ایران روز به روز ابعاد جدیدی مییابد؛ فشار آمریکا و اتحادیه اروپا برای همراهی با تحریمها و کاش روابط با ایران بر شرکای آسیایی ایران بیشتر میشود. برخی از کشورهای فرصتطلب تلاش دارند از آب گل آلود مواجهه غرب با جمهوری اسلامی، ماهی منافع خود را صید کنند... حال پرسش اینجاست که وزارت خارجه ما در این شرایط حساس به چه کاری مشغول است؟
به گزارش «تابناک»، فاز جدید تلاشهای غرب برای اعمال فشار بر ایران که با وقوع انفجارها در هند و تایلند آغاز شد، اکنون به مرحله حساسی رسیده است. در این میان، هرچند تلاش مقامات غربی و صهیونیستی برای استفاده از این موقعیت برای بر هم زدن روابط هند با ایران به نتیجه دلخواه نرسید، گویا تایلند سود خود را در همراهی با غرب و دامن زدن به جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران دیده است.
بلافاصله پس از وقوع انفجارها در بانکوک، اخباری از دست داشتن «اتباع ایرانی» در این انفجارها منتشر شد، ولی ماجرا از این هم فراتر رفت: نخست اعلام شد که انفجارها، مقامات رژیم صهیونیستی را هدف گرفته بودند. سپس پلیس تایلند با اعلام اینکه متهمان گذرنامه ایرانی داشتهاند، از دخالت رسمی جمهوری اسلامی ایران در این واقعه سخن گفتند و سرانجام دولت تایلند اعلام کرد، در روند کنونی صدور ویزا برای اتباع ایرانی بازنگری خواهد کرد، سفر ایرانیان به این کشور را محدود میکند و حتی برای سفر مقامات ایران نیز محدودیت ایجاد خواهد کرد و... .
در این میان، جای خالی یک موضعگیری جدی از سوی وزارت امور خارجه به شدت به چشم میخورد. اصولاً شاید اگر از همان آغاز موضع جمهوری اسلامی ایران در قالب بیانیهای رسمی از سوی وزارت خارجه و نه اظهارات و بیانیههای پراکنده اعلام شده بود، کار به اینجا نمیرسید. بیگمان، مردم از دستگاه سیاست خارجی کشور انتظار دارند، کار جدیتری انجام دهد؛ کاری که حتی میتواند فراخواندن سفیر تایلند و اعلام اعتراض رسمی باشد.
چرا وزارت امور خارجه که در مواردی، حتی در مورد کشورهای دوست و همسایه مواضع و اقدامات جدی گرفته، حال که مستقیم پای منافع ملی کشور در میان است، سکوت کرده و اعتراضی نمی کند؟ گویا در وهله نخست، انگشت اتهام بیش از هر چیز به سوی ساختار ناهماهنگ این وزارتخانه باشد.
به این ترتیب، این پرسش پیش میآید که چرا وزارت امور خارجه که در مواردی، حتی درباره کشورهای دوست و همسایه مواضع و اقدامات جدی در پیش گرفته، اکنون که مستقیم پای منافع ملی کشور در میان است، سکوت کرده و اعتراضی نمیکند؟ گویا، در وهله نخست، انگشت اتهام بیش از هر چیز به سوی ساختار ناهماهنگ این وزارتخانه باشد.
در حقیقت، ناهماهنگی در دستگاه سیاست خارجی ایران، امر جدیدی نیست. موارد متعددی هست که تداخل و یا نامشخص بودن وظایف، موجب ابهام و وقفه در امور شده است. این امر نه تنها در موضوعات حاد و حساس، مانند موضوع انفجارهای اخیر، بلکه در موارد عادیتر نیز وجود دارد.
برای نمونه، همایش بررسی روابط ایران و سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) در حالی در روزهای اول و دوم اسفند در دفتر مطالعات وزرات امور خارجه برگزار میشود که تا نزدیک یک هفته پیش، بخش آسیای مرکزی و قفقاز این دفتر حتی از برگزاری چنین همایشی خبر هم نداشت!
گویا، در موضوع کلانی مانند تایلند نیز در درجه اول مشخص نبودن این امر که چه کسی باید گام نخست را برداشته و اعلام موضع کند، از عواملی است که تاکنون مانع از هرگونه کاری شده است. آیا این بیانیه باید از سوی شخص وزیر صادر شود؟ بخش مربوطه در وزارت خارجه باید در مورد آن اقدام کند؟ سفارت ایران در تایلند باید این وظیفه را انجام دهد و یا...؟
چ
ند روز پیش، وزیر خارجه ایران در جمع پنج هزار نفر از مشاوران جوان دولت به آنان گفت که وزارت خارجه میخواهد، 1200 نفر از جوانان انقلابی را به استخدام وزارت خارجه درآورد؛ سخنی که در آن جمع رنگ و بوی تبلیغاتی به خود گرفت. آیا وظیفه وزیر خارجه، انجام اقدام تبلیغاتی برای دولت است یا سامان دادن به سیاست خارجی کشور؟افزون بر این، به دلیل همین عدم تفکیک دقیق حد و مرز وظایف، اقدامات وزارت خارجه بیشتر حالتی تک جهتی پیدا کرده است؛ به این معنا که وقتی یک موضوع حاد، توجه دستگاه سیاست خارجی را به خود معطوف میکند، بقیه موضوعاتی که هرچند دارای اهمیت، اما در درجات بعدی هستند، مورد غفلت واقع میشوند. گویا در ماجرای مورد بحث نیز توجه بیشتر به موضوع از سرگیری مذاکرات با گروه 5+1، موضعگیری درباره تایلند را از دستور کار خارج کرده است.
کوتاه سخن آنکه برای بیشتر کردن منافع ملی کشور، پیش از هر چیز وزارت خارجه، باید با نگاهی انتقادی، ساختار و وظایف خود را بررسی کند. در این باره، چند روز پیش، وزیر خارجه ایران در جمع پنج هزار نفر از مشاوران جوان دولت به آنان گفت که وزارت خارجه میخواهد 1200 نفر از جوانان انقلابی را به استخدام وزارت خارجه درآورد؛ سخنی که در آن جمع، رنگ و بوی تبلیغاتی به خود گرفت. آیا وظیفه وزیر خارجه انجام کار تبلیغاتی برای دولت است یا سامان دادن به سیاست خارجی کشور؟!