جام جم آنلاين نوشت:
از وقتي ورزش حرفهاي در سطح جهان باب شد و جذب و كسب پول در اين عرصه به يك اصل عمده تبديل گشت، فوتبال نيز از ساير ورزشها جلو زد و خودش را به عنوان پولسازترين ورزش دنيا معرفي كرد و كمتر ورزشي در عصرهايي كه سپري شده توانسته در اين زمينه با فوتبال شانه به شانه بسايد.
البته هر ورزشي در هر كشوري جايگاهي مخصوص به خود و موقعيتي متفاوت دارد و در هر كشوري ميتوان ورزشي را يافت كه براساس سلايق و علايق مردم مورد اقبال فزونتري قرار دارد و بيشتر اخبار و گزارشها را به خود اختصاص ميدهد و هر پيروزي تازهاي در آن بر ابعاد اين توجه ميافزايد و مديران آن ورزش را با الزامهايي تازه مواجه ميكند، اما اگر از بحث محبوبيت ورزشهاي مختلف در هر يك از 208 كشور به رسميت شناخته شده در سازمان ملل بگذريم و بخواهيم روي يك ورزش به عنوان فراگيرترين، محبوبترين و پولسازترين رشته ورزشي جهان تمركز كنيم، آن ورزش بيگمان فوتبال خواهد بود كه به هر گوشه گيتي برويد، ميبينيد كه محبوب است و توسط نوجوانان و بزرگسالان آن منطقه به ابعاد و اشكال مختلف حرفهاي و آماتوري در حال اجراست.
شروع ماجرايي طولاني
اين محبوبيت و پولسازي تیمي از كجا ميآيد؟ در پاسخ بايد گفت كه فوتبال لااقل در ابتداي كار براي آنها كه به آن ميپردازند، خرج عمدهاي ندارد و با كاشتن دو قطعه ميله و حتي دو پاره آجر در روستاهاي كم امكانات و تلقي كردن آن به عنوان يك دروازه هم ميتوان يك زمين فوتبال را داير كرد و توپي يافت و با آن بازي را آغاز كرد.
اين فقط شروع يك ماجراي طولاني است كه نقطه پاياني آن فوتبال حرفهاي در مهمترين مكانها و در مدرنترين شرايط و در حضور خيل هواداران و در مقابل دوربينهاي تلويزيوني است كه تصاوير آن را به همه جاي جهان ارسال ميكنند.
وقتي سرمايهداران و صاحبان كالا ميبينند يكي از بازيهاي ورزشي اين قدر محبوب است و ميتوان روي آن سرمايهگذاري كرد، بديهي است كه پول خود را در آن ورزش به كار ميگيرند و ديري نميپايد كه آن رشته با صرف ميليونها يورو و دلار در شهر و كشوري در جهان و به لطف سرمايهگذاري فوق و مشاركت اسپانسرها تبديل به يك غول اقتصادي ميشود.
درآمدهاي نجومي
براي اسپانسرها فرقي نميكند كه دلايل بسط و سببهاي قوت تجاري يك ورزش چيست و چرا مردم با آن زندگي ميكنند.
آنها، چون ميتوان با آن ورزش تجارت و كسب درآمد كرد، آن را تحت پوشش ميگيرند و هر دلاري كه صرف آن ورزش نمايند، مقدمه و توقعي بر كسب چند برابر آن پول در كوتاه يا بلندمدت است.
به لطف پيروزي تيمها در ميدانهاي حساس و توجه عظيم مردم به اين پيروزيها و قوه جذب درآمدهاي وسيع از طرق و وسايلي گوناگون در دهههاي اخير امكانات و چارچوب حركت و توفيق مالي فوتبال به نسبت گذشته بسيار بيشتر شده است.
در حال حاضر پخش وسيع تلويزيوني مسابقات فوتبال، موجه و تامينكننده يكي از بزرگترين درآمدهاي جنبي در اين ورزش و از عمدهترين بحثها و وسايل عظيم كمكي و اهرمهاي پولساز در آن است.
بااين كه پخش مسابقات فوتبال از تلويزيون به ظاهر و حتي در باطن، كاري بسيار پرخرج است اما شبكههاي تلويزيوني نيك ميدانند كه به سبب علاقه شركتها و سرمايهگذاران به مشاركت در رقابتهاي اين رشته، ميتوان اين مخارج را براحتي تامين كرد و حتي به سود بالاي 100 درصد هم رسيد و آن را به جيب زد، زيرا صاحبان كالاها با ارائه مشخصههاي محصولات خود در فيلمهاي كوتاه تبليغاتي در زمان برگزاري مسابقات بزرگ و دقايق قبل و بعد از آن اجناس خود را با وسعت به جهانيان معرفي و با رويكرد آنان به اجناس معرفي شده و داغ شدن بازار آن اجناس، چند برابر پول هزينه شده را پس ميگيرند.
واحد صنعتي
اسپانسرها از همين طريق به باشگاهها كمكهاي مالي بيشتري ميكنند تا ستارههاي بيشتري را به خدمت بگيرند و با آنها به موفقيتهاي فزونتري دست يابند و از اين طريق آن باشگاهها تبديل به يك واحد صنعتي بزرگ و ماشين پولسازي ميشوند.
اين البته يك چرخه اقتصادي است كه بين روساي باشگاهها و صاحبان كالاها برقرار ميشود و بده و بستاني با ارزش ميلياردها دلار و يورو در هر سال است و پاياني مشخص را هم نميتوان بر آن متصور بود، چرا كه تا فوتبال محبوب و پولساز است همين وضع و همين طرز برخورد با آن ادامه خواهد داشت.
جامجهاني
نقطه اوج اين روند و بالاترين حد تجلي پروسهاي كه برشمرديم در زمان برگزاري جامجهاني فوتبال است. با اين كه فرصت و زمان آن فقط هر چهار سال يكبار از راه ميرسد اما در زمان انجام مسابقات توجه جهانيان چنان به آن معطوف است كه حتي دولتها جلسات خود را به تعويق مياندازند تا وزيران بتوانند مسابقه تيم ملي كشور خود را در جام جهاني ببينند.
ميزان رد و بدل شدن پول در حول و حوش اين رقابتها به حدودي باورنكردني ميرسد كه حتي تنيس، بيسبال و گلف نيز قادر به رسيدن به آن نيستند و رونقي با اين وسعت و ميزان فقط در فوتبال رويت ميشود و طبيعي است كه سرمايهگذاران و شركتها و افراد علاقهمند، پول خود را در درجه اول در اين ورزش صرف و هزينه كنند.
با اين اوصاف فوتبال همچنان بر ساير ورزشها و در عرصه اقتصاد ورزش حكومت ميكند و ساير رشتههاي ورزشي هم پذيرفتهاند كه زير سايه آن حركت و فعاليت كنند.
جذابيت تنيس
يكي از آن ورزشها تنيس است كه در اكثر محاسبات و نظرسنجيهاي سالهاي اخير در رده دوم پولسازها قرار گرفته است.
برگزاري مسابقات اين رشته در تمامي 12 سال و جذابيت آن براي مردمي كه از ديدن مسابقات امثال نوواك ژوكوويچ صربستاني؛ رافائل نادال اسپانيايي و روژه فدرر سوئيسي سير نميشوند و منحصر و محدود نبودن اين ورزش به يكي دو كشور و ملت چيزهايي است كه صاحبان كالاها و شركتهاي علاقهمند را به سرمايهگذاري گسترده در اين ورزش تشويق ميكند.
جوايز نقدي تنيسورهاي برتر در مسابقات حرفهاي اين رشته و در تورنمنتهاي A.T.P (اتحاديه تنيس حرفهاي مردان) به حدي رسيده كه غيرقابل باور مينمايد و ژوكوويچ ميتواند در پايان فصل 2011 فقط از طريق حضور در اين رقابتها و قهرمانيهاي خيرهكنندهاش به 12 ميليون دلار جوايز نقدي دست يابد و اين البته جدا از مبالغ كلان اضافهاي است كه او و رقباي بزرگش از طريق شركت در برنامههاي تبليغاتي جنبي و فعاليتهاي اقتصادي مختلف به دست ميآورند.
آنها و ما
گلف با ارقام بالاي جوايزش و داشتن حدود 90 تورنمنت در طول سال براي حرفهايهاي اين ورزش، بيسبال با محبوبيت و گستردگياش در آمريكاي شمالي و شرق آسيا و بسكتبال با اشاعه جهانگير آن ديگر ورزشهاي صاحب قوه تجاري خيرهكننده هستند و دووميداني نيز كه در كشور ما جايگاه بالايي ندارد و هوادارانش تنها اعضاي خانواده و ورزشكاران آن را تشكيل ميدهد براي هر مسابقه مهم خود 80 هزار نفر را به استاديومها در اروپا و آمريكا ميكشاند.
در ايران بعد از فوتبال هميشه بيشترين توجه به كشتي اعمال شده اما اين ورزش سنتي و ارزشمند به رغم به ارمغان آوردن بيشترين مدالها و افتخارات براي ايران، ريشه اقتصادي گستردهاي ندارد و چندان پولساز نيست. حتي مسابقات ليگ اين رشته هر سال حداكثر با شركت شش، هفت تيم، برگزار ميشود، زيرا اسپانسرها هر ميزان پول كه در اين ورزش هزينه كنند، همان را هم پس نميگيرند، چه برسد به سودي كه توجيهكننده اين مشاركت باشد.
پولسازترين ورزشها در جهان در اوايل سال 2012
1ـ فوتبال/2ـ تنيس/3ـ گلف/4ـ بيسبال/5ـ بسكتبال/6ـ اتومبيلراني/7ـ دووميداني/8ـ شنا/9ـ فوتبال آمريكايي/10ـ دوچرخهسواري