تنها یک زمین بیشتر نداریم؛ هرچند این شعار زیباست، از فرط شعاری بودن نمیدانیم تکلیفمان با آن چیست. امروز روز جهانی زمین است و از آنجا که زباله و آسیبهای جانبی آن، بزرگترین مشکلی است که زندگی سیارهمان را تهدید میکند، برخی از آن به نام روز زمین پاک نام میبرند؛ یعنی روزی برای پاکسازی زمین از زباله؛ اما چگونه زمین را از زباله پاک کنیم؟
روز زمین، روزی برای افزایش آگاهی و قدردانی نسبت به محیط زیست کرهٔ زمین است. این روز دو بار در سال ـ یک بار در فصل بهار در نیمکره شمالی و در فصل پاییز در نیمکره جنوبی (که فصل بهار آن نیمکره است) برگزار میشود. سازمان ملل متحد نیز هر سال در اعتدال بهاری، این روز را جشن میگیرد. در سال۱۹۷۰ مجموعهای از رخدادها، دست به دست هم دادند تا نخستین روز زمین پاک در ۲۲ آوریل جشن گرفته شود، ولی در حقیقت بذر روز زمین پاک از چندین سال پیش کاشته شده بود. رشد سریع صنایع در آمریکا پس از جنگ جهانی با اثرات منفی همچون آلودگی آب و هوا همراه شد. در سال۱۹۶۲ کارسون با انتشار کتاب بهار خاموش، آشکارا از پخش آفتکشهای شیمیایی همچون «د. د. ت» در طبیعت انتقاد کرد. در دهه۱۹۶۰ آلودگی هوا در شهرهایی همچون لسآنجلس و نیویورک به سطوح شدیدا بحرانی رسید. و سرانجام در سال۱۹۶۹ فاجعه آتشسوزی رودخانه کویاهوگا در اوهایو به دلیل تخلیه زبالههای شیمیایی و خطرناک سبب شد که حفاظت از محیطزیست در اولویت قرار گیرد. اعلام روز زمین پاک در ۲۲ آوریل سال۱۹۷۰ با استقبال بیشتر از بیست میلیون نفر از حامیان محیطزیست همراه شد. نزدیک بیست سال گذشت تا در سال۱۹۹۰ جامعه جهانی رسما این روز را به نام روز زمین پاک نامگذاری کرد. هماکنون متخصصان و دوستداران محیطزیست امیدوارند که در چنین روزی مردم جهان بتوانند با اتحاد گامهایی مثبت برای حفاظت از تنها محل قابل سکونت خود و فرزندانشان بردارند.
به گزارش «تابناک»، روز زمین پاک از آن دست مناسبتهایی است که به رغم سن چهل و چند سالهاش، هنوز جایگاهی در کشورمان نیافته و چه بسا متولی خاصی ندارد. روزی جهانی که ۱۹۲ کشور جهان به کمپین آن پیوستهاند و حتی در برخی جوامع پیشرفته، آن را آغاز هفته زمین به شمار میآورند و جدای اینکه طرفداران بسیاری دارد، با برنامههای آموزشی و بزرگداشت بسیاری گرامی داشته میشود تا شاید گامی باشد برای بهبود حال سیاره زیبایی که بسیار بیمار است.
بدحالی زمین را میشود از ابعاد گوناگون زیست محیطی بررسی کرد و به زبان آمار و ارقام از زبالههای بازگشت ناپذیر و گاه اتمی، گرم شدن تدریجی و پدیده النینو، ذوب شدن یخهای قطبی و هزار و یک چیز دیگر گفت و حتی با رویکردی ملی، از تالابها و دریاچههای رو به نابودی کشورمان سخن گفت و اشاره به خشک شدن کم سابقه (یا بیسابقه) دریاچه ارومیه و گرد و غبار چند ساله استانهای غرب و جنوب غرب کشورمان سخن گفت که فضای زندگی را برای موجودات زنده هم دشوار کرده است، چه برسد به زمینی که هر چقدر هم به زنده بودن آن معتقد باشیم، حیاتش برایمان ناملموس است، چون احتمالا از مکانیزم آن آگاه نیستیم.
میشود از آلودگیهای زیست محیطی پیرامون پتروشیمیها و پالایشگاهها در مناطقی مثل عسلویه سخن گفت که تقریبا هیچ نظارتی بر آن نیست، یا جنگلهای شورزی «حرا» که استثنایی هستند و البته رو به تهدید و یا بیشتر محلهای دفن زباله در شهرهای کوچک و بزرگ و هزار و یک چیز دیگر سخن گفت؛ اما آیا هیچ کدام این موارد قابلیت طرح شدن برای مردم را دارد؟
پاسخ شاید تا اندازه بسیار کمی بله باشد و شاید هم به مقدار زیادی... !
دکتر آخانی، از اساتید دانشگاه، زباله را یکی از اصلیترین تهدیدات محیط زیست در کشورمان میداند و به همشهری میگوید: در میان آنچه بیش از دیگر مسائل بر معضل زباله در طبیعت و محیطهای شهری کشورمان دامن میزند، استفاده بیش از اندازه از ظروف یکبار مصرف و بسته بندیهای پلاستیکی است.
ایران با تولید نزدیک هفتصد گرم سرانه تولید زباله در ردیف کشورهای نخست جهان است. میزان تولید زباله در جهان برای هر نفر نزدیک سیصد تا چهارصد گرم برآورد میشود و این یعنی میانگین تولید زباله در ایران دو برابر نرخ جهانی است. بر پایه آمارها، میزان تولید زباله در ایران، هجده میلیون تن در سال است که با توجه به جمعیت ایران، سه برابر تولید زباله چین را تشکیل میدهد. جالب است که تهران به تنهایی، هفت هزار تن زباله در روز تولید میکند که از این مقدار، صد تن زباله بیمارستانی است. مشکل زباله در شهرهای بزرگ بیش از دیگر شهرهاست. گویا در برخی از کلانشهرهای کشور، این مشکل جدی گرفته شده و ارادهای برای مدیریت زباله به وجود آمده است، اما در شهرهای کوچک به دلایل گوناگون از جمله تفکیک نکردن زباله از مبدأ، نبود مکان مناسب برای دپو، نبود دستگاههای زبالهسوز، مخلوط بودن زبالههای خطرناک مانند زبالههای بیمارستانی و آزمایشگاهی و... این معضل بیشتر خود را نشان میدهد و استانهایی که فضا یا زمین خشک و مناسب کمتری دارند (مثل استانهای شمالی کشورمان)، به همان نسبت در زمینه دفع یا دفن زباله مشکل بیشتری دارند. این پژوهشگر گیاهشناس در ادامه راهکار جالبی ارائه میدهد و با تأکید بر اینکه میتوان معضل ظروف یکبار مصرف را با اجرای یک قانون ساده برطرف کرد، میافزاید: کافی است فروشندگان بطریهای نوشابه و آب معدنی را ملزم به دریافت این بطریها از مشتریان کرد و میبایست رستورانها و عرضه کنندگان مواد غذایی در این ظروف هم بهای این ظروف و مالیات محیط زیستی خاص آنها را از مشتریان دریافت کنند تا این موضوع، عامل بازدارندهای باشد برای مصرف این گونه ظروف.
بدین ترتیب، برخی از کارشناسان راهکار را در افزایش هزینه مصرف موادی میدانند که عامل تولید زبالههای تجزیه نشدنی هستند تا بدین ترتیب، شاید بتوان با آلودگی محیط زیست مقابله کرد و قدمی در راستای زمین پاک برداشت؛ اما ناگفته پیداست که دستکم این راهکار به تنهایی نمیتواند کاری کند که زبالههای تولیدی ما از سطح زیر صفر متر در کنار دریای خزر و سواحل جنوبی کشور و حتی جزایر گوناگون کشورمان تا ارتفاعات بالای پنج هزار متری دور و اطراف دماوند جمع شود.
اینجاست که برخی دیگر از کارشناسان راهکار را در لغت پرطمطراق فرهنگ سازی جستجو میکنند و از عامل مهمی سخن میگویند که مثل حیات زمین و شاید بدتر، ناملموس و دست نیافتنی است و به نوعی فرافکنی و جستجوی مطلوب در آینده به شمار میرود؛ برای نمونه، کوهنوردان از جمله افرادی هستند که نه برای سیزده به در بیرون آمدهاند و نه با بحثهای محیط زیستی غریبه هستند؛ اما حجم زبالههای ارتفاعات بسیار بلند دماوند به خوبی نشان میدهد که این قشر نیز گروه هدف مناسبی برای فرهنگ سازی نیستند.
چاره چیست؟ بیایید برای کمک به حفظ محیط زیستی که خوبیهایشان برای خودمان است و بدیهایش به خودمان برمیگردد ـ صرفنظر از اینکه کارمان نقش مستقیمی در میراث فرزندانمان خواهد داشت ـ از قدمهای کوچک آغاز کنیم:
تا پای مسائلی مثل طلای کثیف به ماجرای زباله باز میشود، برخیهایمان جوگیر میشویم که مثلا با تولید زباله در حال سود رساندن به مملکتمان هستیم! به این آمار دقت کنید: «بازیـافت هر تـن کاغذ باطله، ماهانه از تخریب نود هـزار هکتار جنگل، مصرف دوازده میلیون لیتر آب و ۱۲۰ هزار کیلووات برق میکاهد. به کمک بازیافت کاغذهای موجود در زبالهها، ماهیانه درآمدی بالغ بر بیست میلیارد ریال به دست خواهد آمد و به کمک بازیافت کاغذ، میتوانیم از قطع شدن درختان بسیاری جلوگیری کنیم. بازیافت هر تن کاغذ، میتواند زمینه اشتغال برای پنج نفر را فراهم کند. برای تهیه هر تن کاغذ از چوب ۴۴۰ هزار لیتر آب مصرف میشود، در حالی که برای تهیه آن از کاغذ باطله، ۱۸۰۰ لیتر آب کافی است و تهیه کاغذ از کاغذهای بازیافتی، ۳۰ تا ۵۵ درصد انرژی کمتری نیاز دارد و ۹۵ درصد آلودگی کمتری ایجاد میکند». حالا اگر همه اینها را کنار گذاشته و تنها به این بیندیشیم که «بر پایه آمار سال ۱۳۸۲، هر شهروند تهرانی به طور متوسط سالانه سیزده کیلوگرم کاغذ مصرف میکند که بیش از نیمی از کاغذهای مصرف شده در سطلهای زباله ریخته و یا با زبالههای شهری مخلوط میشوند که جداناشدنی و غیر قابل بازیافت هستند» احتمالا درک درستتری از ماجرا خواهیم داشت و تلاشمان بر این مبنا قرار خواهد گرفت که کاغذ کمتری مصرف کنیم و افزون بر این، جایگاه جداسازی زباله بیشتر برایمان مشخص خواهد شد.
تقریبا هر روز دستکم یک بار به سوپرمارکت و بقالی دور و اطراف منزلمان میرویم و خریدهایمان را در پلاستیکهای کوچک یا بزرگی که فروشنده در اختیارمان خواهد گذاشت، تحویل میگیریم؛ آیا نمیشود برای خریدهای کم (دو سه قلم جنس) از دستانمان استفاده کنیم؟ آیا ممکن نیست که اگر به قصد خرید بیرون میرویم، از یک کیف دستی بهره بگیریم تا نیازمان به یکی از بدترین زبالههای موجود در طبیعت کمتر شود؟
اگر به کارکرد این راهکار شک دارید، کافی است از فروشنده بپرسید که هر ماه یا هر هفته و حتی روزانه چه مقدار کیسههای پلاستیکی برای عرضه اقلام فروخته شدهاش تدارک میبیند و این عدد را برای مصرف سالانه فروشگاههای محل زندگیتان به محاسبه بکشانید تا به سرآغاز بدحالی زمین پی ببرید.
اصلا بیایید در مصرف پلاستیک کمی خست به خرج دهیم و با ظروف یکبار مصرف آب معدنی، نوشابه، دوغ و... به چشم یک نوع سم نگاه کنیم و در دفع این نوع زباله، بیشترین دقت را کنیم. آیا خیلی سخت است که این سم را تنها به سطلهای زباله بسپریم یا اگر به گردش رفتیم، کمی مسئولانه رفتار کنیم و حتی چند بطری رها شده را هم با خود به نزدیکترین زبالهدان برگردانیم؟
اگر به دنبال بهبود اوضاع محیط زیست باشیم، از همین قدمهای کوچک هم که شروع کنیم، نتایج بزرگی پدید خواهیم آورد.
منطقه جفرود ـ بندر انزلی