در نظام آموزشي كنوني، مجموعه آموزش هايي كه بايد به دانشآموزان داده شود و متاسفانه مغفول مانده است، بسيار بيشتر از آموزشهايي است كه هماكنون در مدارس ارائه ميشود. اگر حجم آموزشهاي ضروري و لازم براي دانش آموزان را با آنچه در مدارس ارائه ميشود مقايسه كنيم مي بينيم كه كفه ترازو در بخشي كه مغفول مانده چند برابر سنگين تر است.
زمانه عوض شده است و دستاوردهاي تكنولوژي نيز هر روز زندگي امروزي را با پيچيدگيهايي مواجه ميكند. بنابراين وزارت آموزش و پرورش هم بايد بر اساس تغييرات بهوجود آمده در اين راستا گام بردارد. اما نه تنها اثري از اين امر ديده نمي شود بلكه بر اساس برنامه هاي مدون كشوري در آنچه بايد تاكنون در اين وزارتخانه در امر آموزش رخ ميداده قصور بسياري ديده مي شود. هر يك از اين برنامه هاي مدون پروسه اي طولاني تا اجرا در پيش دارد كه به نظر مي رسد بايد براي اجرا روزآمد شود.
يكي از اين آموزش هاي مغفول مانده، اطلاع رساني درباره ايدز است. اين حق دانش آموزان است كه آموزش هايي درباره پيشگيري از اين بيماري به آنها ارائه شود. در اين باره وزارت آموزش و پرورش تاخيري طولاني داشته است كه نه تنها بايد قصور و تاخير در آموزش را جبران كند بلكه بايد بيش از آنچه اكنون ديده مي شود، در قبال سلامت جامعه احساس تعهد كند. نشان دادن اين تعهد نيز مي تواند از راه ايفاي نقش در آموزش هاي روزآمد و مطابق با نياز جامعه باشد.
البته ديدگاه هايي نيز وجود دارد مبني بر اينكه چنين آموزش هايي در بين دانشآموزان ترويج بي بند و باري و بلوغ زودرس است و حياي اجتماعي را از بين مي برد. اما بايد توجه داشته باشيم كه دانش آموز امروزي تكنولوژي را در اختيار دارد و با يك كليك به دريايي از اطلاعات دست پيدا مي كند. اگر اطلاعات صحيح و كافي توسط كارشناسان امر به دانش آموز داده نشود، اطلاعات نادرست و مشكل آفرين در ذهن دانش آموز مي نشيند و آن وقت بايد هزينه هاي دوچندان صرف كنيم تا اين اطلاعات نادرست را تصحيح كنيم.
بايد از كارشناسان امر دعوت كرد تا دور هم جمع شوند، درد را بشناسند و براي درمان آن راه حلي منطقي با در نظر گرفتن ملاحظات عرفي پيدا كنند وگرنه تجربه نشان داده است كه با سرپوش گذاشتن بر روي درد چنانكه در مسائلي چون افت تحصيلي، فرار از تحصيل و مصرف سيگار، نتيجه اي عايد دست اندركاران نشد. البته بدنه وزارت آموزش و پرورش از كارشناساني دقيق و با تجربه تشكيل شده است اما در سال هاي گذشته كمتر از تجربيات اين كارشناسان استفاده شده و به جاي حل مشكلات دانشآموزان، بيشتر به كارهاي تبليغاتي پرداخته شده است.
در سالهاي گذشته البته اقداماتي هم انجام شده است. اقداماتي چون توزيع جزواتي براي اطلاعرساني درباره ايدز و پيشگيري از آن. چنين اقداماتي هر چند كه قابل ستايش است اما كافي نيست. به نظر مي رسد بهتر اين است كه از حجم آموزش هاي غير ضروري در مدارس كاسته و در دروس دانش آموزان مباحثي چون پيشگيري از ايدز و اعتياد گنجانده شود.
*كارشناس آموزشمنبع: تهران امروز