برداشت سقز از پستههاي وحشي زاگرس بيش از آنكه صنعتي درآمد زا براي تقويت جوامع محلي باشد؛ تيشهاي است به دست سوداگران براي تراشيدن بيخ جنگلهاي بنه در زاگرس. زاگرسي كه به گفته تمامي جنگل شناسان ايراني و خارجي آخرين روزهاي حيات 5 هزار ساله اكوسيستمياش را تجربه ميكند. هر ساله در اواسط تابستان درختان بنه زاگرس تن رنجور خود را به تيشه افرادي ميسپرند تا شيره جانشان را كه مادهاي خوش بو و چسبانك است برداشت كنند؛ مادهاي كه در روند صنايع دارويي بسيار كارآمد است.
سقز مادهاي سفيد رنگ و شبيه آدامس است كه جوامع محلي حتي آن را به نام آدامس كوهي ميشناسند. با اين حال اما روند حركتي اكوسيستم زاگرس به گونهاي است ديگر تواني براي برداشت سقز از تن درختان باقي نمانده است. به گفته كاظم نصرتي رئيس جامعه جنگل ايران با اين شكل برداشت از جنگل در زاگرس بايد حيات درختان زاگرسي را تمام شده تلقي كرد. اگرچه روند تخريب جنگلهاي زاگرس قدمتي 50 ساله دارد اما هنوز درك مرگ زاگرس براي بسياري باور پذير نيست و هنوز مجوز برداشت ميدهند چنانچه مجوز برداشت سقز از جنگلهاي زاگرسي سال به سال تمديد ميشود.
هومان خاكپور متخصص منابع طبيعي معتقد است: گروههايي از برداشتكنندگان سقز با جابهجايي پولهايي كلان در مناطق زاگرسي در حال فعاليت هستند اگرچه در بعضي از استانها از جمله چهارمحال و بختياري با شكايت مردم مجوز فعاليت 30 نفر از آنها طي روزهاي گذشته از سوي اداره منابع طبيعي استان لغو شده است.
با اين حال برداشت سقز از بنهها در استان ايلام كه بالاترين نرخ تخريب و خشكيدگي جنگل را در سالهاي اخير تجربه كردهاند ادامه دارد و اتفاقا نخستين استاني بوده كه مجوز صادر كرده است. سازمان جنگلها، مراتع و آبخيز داري به عنوان متولي جنگلهاي ايران نيز در اين باره بيشتر سكوت كرده است.
آخرين آمارها از وضع بنههاي زاگرسي كه بخشي از اكوسيستم در تخريب زاگرسي محسوب ميشود نشان ميدهد روند خشكيدگي اين پستههاي وحشي نيز ادامه دارد و به دليل پراكنش و محدوديت فراواني به نسبت بلوطها، در رديف دوم تخريب درختي در تمامي زاگرس قرار گرفته است.
با اين حال هادي كيادليري معتقد است: در حال حاضر روند سقزگيري به دليل مشكلاتي كه به وجود آمده از سوي سازمان جنگلها و ادارات منابع طبيعي در حال مديريت شدن است اما در بعضي از قسمتها بهطور مشروط مجوز برداشت صادر شده است. اين كارشناس جنگل معتقد است: به دليل فشارهاي وارده از سوي گروههاي ذينفع و مردمي كه از اين طريق امرار معاش ميكنند طرح مجوز به افراد در برخي مناطق كه استرس كمتري دارند و با مشكلات زيستي محدودتري مواجهند داده شده است.
رئيس انجمن جنگلباني ايران ميافزايد: سازمان جنگلها به تمامي دفاتر خود نامه زده كه سقزگيري انجام نشود چرا كه ما در حال حاضر در زاگرس با نوعي استرس و فشاري مواجهيم كه جنگل را مثل بيماري كرده كه دچار كم خوني است و برداشت سقز مثل خونگيري از بيماري است كه مشكلات كمخوني دارد.
سقز صمغي است كه به نوعي داراي انرژي و كربنات وسيع است و توانايي يك درخت بنه يا پسته را نشان ميدهد. بنابراين به نظر ميرسد با روند به خطر افتاده حيات زيستي در زاگرس به هيچوجه برداشت سقز مناسب نيست و بايد گروههاي غيرمجاز و حتي تعداد گروههاي مجاز محدود شوند.
به عقيده كاظم نصرتي اما اين ديدگاه الان وجود دارد كه برداشت سقز و صمغ درختان بنه در حال حاضر بايد انجام نشود. اگرچه قبلا اين درختان توانايي داشتهاند كه از آنها برداشت صورت گيرد ولي الان اين توانايي را در سطح محدود هم ندارند و از نظر علمي بايد اين عمل را متوقف كنند. بنه يا موتيكا از خانواده پسته است كه در مناطق زاگرسي ميرويد ولي امروزه به دليل تنشهاي اكولوژيك در زاگرس نيز جمعيت و فراواني آن آرام آرام كم شده است و گزارشهايي از روند خشكيدگي در آنها گزارش شده است.
عطر پسته كوهي يا بنه عطري دلانگيز و طبيعي است كه خاصيت دارويي فراواني دارد و به دليل در دسترس بودن در بسياري از بازارهاي محلي در استانهاي ايلام، كرمانشاه و ديگر مناطق زاگرس به وفور ديده ميشود. آدامسي كه از دل طبيعت و از شيره جان درختان در معرض مرگ زاگرس برداشت ميشود.
توليد سقز در استانهاي ايلام، كردستان، كهگيلويه و بويراحمد، فارس و در استان كرمانشاه نيز در شهرستانهاي پاوه، جوانرود، ثلاث باباجاني، دالاهو و گيلانغرب از ديرباز رواج داشته و پيشينهاي طولاني دارد. جز سقز طبيعي محصولات جانبي ديگري ازجمله تربانتين و رزين هم از اين درخت به دست ميآيد كه در صنايع غذايي، عطرسازي، ساخت پلاستيك و واكس، صنايع دارويي و سموم كشنده آفات كاربرد دارد و از دانه اين درخت براي تهيه روغن نيز استفاده ميشود.
برداشت شيره اين درخت از اواسط خرداد آغاز ميشود و هر سال مقدار فراواني سقز كه به شيوههاي محلي و سنتي فرآوري ميشود به كشورهاي حوزه خليج فارس صادر ميشود. براي جمعآوري شيره درخت بنه شيارهايي زيگزاگي روي درخت ايجاد ميكنند و كاسههايي را كه از گل رس تهيه شده زير شكاف قرار ميدهند تا شيره كمكم وارد ظرف شود.
مديركل منابع طبيعي استان كرمانشاه با اعلام اينكه سالانه حدود يكصد تن سقز طبيعي از جنگلهاي استان برداشت ميشود پيشتر به ايسنا گفته بود« توسعه كشت درخت بنه و فراهم كردن زيرساختهاي لازم براي فرآوري صنعتي آن نقش بسزايي در بهبود وضع اقتصادي استان خواهد داشت.»
حسن سليماني اظهار كرد: در حال حاضر 2200 خانواده روستايي از راه توليد سقز امرار معاش و به صورت سنتي و بومي اقدام به برداشت و فرآوري اين محصول ميكنند. اين اظهارات در حالي از سوي يك مقام دولتي بيان شده كه جنگلهاي زاگرس بهويژه درختان بنه كه برداشت سقز از آنها صورت ميگيرد به دليل آفتهاي سهمگين برگ خوار در ساليان گذشته و آفت سوسك چوبخوار در حال حاضر در كنار روند افزايش دما و كمبود آب در زاگرس در معرض نابودي كامل هستند.
دكتر پيمان يوسفي آذر مديركل اسبق جنگلهاي خارج از شمال پيشتر ضمن اظهار مخالفت با ارايه مجوز برداشت سقز از درختان زاگرسي معتقد است: جنگلهاي دانه زاد بنه توان تحمل برداشت سقز را ندارند. اكثر درختان بنه زاگرس به دليل برداشتهاي بيرويه سالهاي قبل، توان تحمل تنشهاي جديد را نخواهند داشت. با اين حال به گفته او برداشت بذر بنه به صورت مشروط آزاد اعلام شده است و در صورت تهيه طرح و پيش بيني عمليات احيايي، نهالكاري، حفاظت و غيره در جنگلهاي بنه، امكان برداشت بذر در اين مناطق با اخذ مجوز از ادارات كل منابع طبيعي امكانپذير است.
اين اظهارات در حالي بيان شده كه هيچ طرح مصوبي تاكنون نتوانسته وضع زاگرس را به نسبت قبل عوض كند. زاگرس پيكرهاي خاموش در برابر تيغ صمغ گيران قرار گرفته كه آخرين شيره جان درختان را با ضرب تيشه و كاسههاي گلي بمكند و براي هميشه مرگ زاگرس را رقم بزنند. اگرچه يوسفي آذر درباره طرح جامع ملي حفظ و احيا و توسعه گياهان دارويي تاكيد كرده بود كه تا تصويب نشدن طرح ملي بهرهبرداري گياهان دارويي و صنعتي و عدم تخصيص اعتبار مستقل، پراكنده كاري در اين بخش وجود خواهد داشت
ولي اين طرح عملا به محاق فراموشي رفت و با وجود اينكه دو بار در كميسيون ماده 33 معاونت راهبردي رياستجمهوري مورد بررسي و به سازمان جنگلها بازگشت داده شده است اما هيچ كاركردي براي مديريت بهتر گونههاي دارويي نداشته است. با وجود همه بيتوجهيها به زاگرس از ساليان پيش تاكنون اما برنامهريزي نامشخص سازمان جنگلها درباره برداشت از درختان بنه بسياري از كارشناسان و فعالان منابع طبيعي ايران را شگفتزده كرده است.
در اين باره هومان خاكپور ميگويد: رويشگاههاي جنگلي زاگرس در بدترين و بحرانيترين وضع خود در طول تاريخ قرار دارند. امروز بسياري از شناسهها حكايت از آن دارد كه جنگلهاي زاگرس با تهديدهاي اغلب انسان ساز و چالشهاي ناشي از وابستگيهاي معيشتي بيش از توان و سطح توليد، زراعت ديم در زيراشكوب توسط جوامع محلي، حضور دام و قطع سرشاخهها، تامين سوخت هيزمي، حمله آفات و بيماريهاي جنگلي و اجراي غير اصولي پروژههاي عمراني و سدسازيها روبهرو هستند و آستانه تحمل آنها بهشدت پايين آمده است.
وي ميافزايد: حال در يك چنين شرايط بحراني و نگرانكننده انسان ساز حاكم بر اغلب رويشگاههاي جنگلي زاگرس از ايلام و كرمانشاه گرفته تا جنگلهاي برم فارس و خشكساليها و تغييرات اقليمي سالهاي اخير كه باعث تشديد ضعف فيزيولوژيكي جوامع جنگلي نيز شده است، آيا موافقت با اينچنين شيوههاي بهرهبرداري غلط و منسوخ شدهاي كه ناآگاهانه و سودجويانه شيره نيمهجان درختان بنه را ميگيرند توجيه فني و اخلاقي دارد؟
منبع: ملت ما