برخی صاحبنظران تورم را مالیاتی میدانند که فقرا به اغنیا میدهند. به نظر شما در
شرایطی که زندگی از حیث اقتصادی برای بسیاری سختتر میشود، چه کسانی از این اوضاع سود میبرند؟
به گزارش «تابناک»، نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال در مطلبی به قلم «بنوئیت فاوکن» تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد و آنچه در ادامه میآید، دیدگاههای وی در این مورد است.
بنا بر این گزارش، با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریم، ایران احتمالا با شدیدترین چالشهای اقتصادی خود روبهرو شده است؛ اما این بدان معنا نیست که یافتن میز خالی در رستورانهای گران قیمت شمال تهران آسانتر شده باشد.
برای مردم اینجا، زندگی به طور عادی در جریان است. آنها از آزادی اجتماعی برخوردارند که در محیطهایی سنتیتر مانند افغانستان و یا عراق، غیر قابل تصور هستند؛ کفشهایی شبیه به کفشهای لیدی گاگا، روسریهای شل با طرحهای خاص و بینیهای دارای زیورآلات در بین زنان جوان این مناطق قابل مشاهده است.
ثروتمندترین بخش جامعه ایران شامل کارکنان دولت! و افراد دارای سرمایههای کلان و کسانی که به ارزهای خارجی دسترسی دارند، کاملا جدای از تورم و کاهش یارانهها زندگی میکنند؛ معضلاتی که دیگر ایرانیها را تحت تأثیر قرار داده است.
تصمیم دولت این است که دستمزد کارمندان خود را ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش دهد تا تحمل تورم برای آنان آسانتر شود. این در حالی است که اگر تورم ۲۱درصد باشد، سرمایههای ثروتمندان به سمت اوراق مشارکتی مثل توسعه صنعت گاز جذب میشود که سود آنها تا ۲۵ درصد خواهد بود.
در این شرایط، برخی از افراد طبقه متوسط، که سرمایههایی به شکل ارز و یا فلزات گرانبها داشتهاند، توانستهاند ثروتهای کوچکی برای خود دست و پا کنند. در سر و صدای بازار شلوغ تهران، مردی با فریاد اعلام میکند که میتواند انتقال ارز (به خارج) انجام دهد، اما برای انتقال تا هزار دلار، درخواست 20 درصد حق کمیسیون دارد. وی درخواست خود را با توجه به نوسانات قیمت ارز توجیه میکند.
یک زن چادری از طبقه مرفه ایران، ادعا میکند که ماهانه از خرید سکه در بانک و فروش آن در بازار هزار دلار سود کرده است.
از سوی دیگر، آنهایی که میتوانند واردات انجام دهند، به مال و منال فراوان میرسند. یک مشاور تجاری در رستورانی در شمال تهران میگوید: «پورشهها ناشی از همین واردات است».
در گوشهای دیگر از تهران، رستوران ایتالیایی بوکا برای یک وعده شام، ۲۵ دلار دریافت میکند. این در حالی است که درآمد معمول طبقه متوسط ایران نزدیک هزار دلار در ماه است. در مقابل، افراد با دستمزد کمتر، پول کمتری برای جبران افزایش هزینهها و یا سفتهبازی دارند.
در جنوب پایتخت، رضا کارگر یک کارخانه پوشاک که شغل خود را از دست داده، مجبور شده است به شغل نظافت روی آورد. با وجود انجام دو کار دیگر و از جمله باغبانی در پارکهای عمومی، وی میگوید هر ماه پس از پرداخت اجاره خانه، برای او سی دلار باقی میماند.
ایرانیهایی مانند رضا مجبورند خودشان را با افزایش ناگهانی قیمتها مطابقت دهند. وی میگوید من اکنون فقط نان و پنیر میخورم. به قول او «در ایران عدالت اجتماعی وجود ندارد».