دو پسر جوان كه در خلوتگاه شيطاني دوست انتقامجو زنداني شده بودند با فرار زيركانه خود را نجات دادند.
به گزارش ايران اين دو دوست باور نميكردند كه بچه محلشان ميتواند يك ابليس باشد.
امير از 24 دي ماه سال گذشته تحت تعقيب پليس قرار گرفت و با وجود دستگيري بعد از گذشت مدتي آزاد شد و حالا باز دستگير شده است. اين پسر انتقامجو با شكايت دو دوستش در دادسراي شهرري حكم بازداشتش صادر و بعد از دستگيري دوباره اتهامهاي جديدش فاش شد.
عماد و مرتضي دو پسري بودند كه دي ماه سال گذشته به دادسراي شهرري رفته و از مردي شكايت كردند كه شب پيش آنها را با يك نقشه شيطاني در اسارتگاه خود نگه داشته بود. يكي از پسران جوان در خصوص آن شب سياه به بازپرس دانشور از شعبه 7 دادسراي شهرري گفت: من و عماد در كوچه ايستاده بوديم كه امير به بهانهاي تلفن همراه ما را گرفت و پس نداد وقتي اصراركرديم آن را برگرداند خواست به در خانهاش برويم. امير هم محلهايمان بود و بدون هيچ شكي به در خانهاش رفتيم. اما اين بار با يك بهانه ديگر ما را به داخل خانه كشاند و تازه آن زمان بود كه متوجه نيت شومش شديم.
مرتضي در ادامه گفت: با خواهش و التماس زيادي كه ما كرديم، امير از نقشهاش منصرف شد و بعد از آن با كمك يكي از دوستان قلدرش با فندك اتمي و پايپ به سمت ما حمله كرد. وي حتي به اين كار هم راضي نشد و وقتي مقاومت ما را ديد، با دسته چاقو به سر عماد ضربه زد و دوستم را بيهوش در گوشهاي انداخت. اما خوشبختانه نزديك صبح من و عماد از غفلت آنها استفاده كرديم و مخفيانه از خانه اين پسر خارج شديم.
با توجه به اين ادعاها، بازپرس دانشور دستور بازداشت پسر مرموز را صادر كرد و 48 ساعت نگذشته بود كه وي از سوي واحد گشت ضربت، دستگير شد. امير در جريان بازجوييها ادعا كرد، مدتي پيش براي يكي از اقوامش حادثهاي رخ داده و اسير وسوسه چندپسر جوان شده است. وي گفت كه با تحقيق زياد فهميده كه عماد و مرتضي هم در اين كار شريك بودهاند و قصد انتقام داشته و او با اين كار ميخواسته اطلاعاتي در خصوص عامل اصلي اجرا كننده نقشه به دست بياورد. متهم جوان كه به خاطر درگيري سابقه حبس در كانون اصلاح و تربيت هم در پرونده خود دارد، به بازپرس دانشور گفت: آن شب با كلي فكر اين نقشه را كشيدم و با همدستي دو تن از دوستانم به نامهاي عباس و ميثم، آن را به مرحله اجرا گذاشتم. با توجه به اعترافهاي امير، بازپرس براي وي قرار قانوني صادر كرد و پسر جوان با گذاشتن وثيقه آزاد شد. اما چند روز بعد از آزادي، مرد ديگري از امير شكايت كرد و گفت كه موتوسيكلت متهم متعلق به وي است و در يك زورگيري آن را از دست داده است. در حالي كه بررسي اين شكايت از سوي بازپرس آغاز شده بود، مرد جوان ديگري به نام محمد هم به طعمههاي پسر جوان اضافه شد و به بازپرس دانشور گفت: امير و دوستانش صبح زود به خانه من آمدند و به بهانه مخفي كردن يك دختر به داخل خانه هجوم آوردند. آنها بعد از سرقت وسايل باارزش با كتك زدن من را به داخل خودرو انداختند و تازه بعد از چند ساعت كه پي به بيگناهيام بردند در محلهاي خلوت از خودرو به بيرون پرتابم كردند.
رد پاي يك زن
بازپرس دانشور در اين مرحله، دستور بازداشت امير را صادر كرد و زماني كه مأموران براي دستگيرياش به مخفيگاه وي رفتند، امير با پنهان شدن سعي در منحرف كردن نيروهاي پليس را داشت و با وجود اين اقدام پليس اول مردادماه توانست در يك عمليات شبانه وي را كه همراه با دختري جوان در يك قهوهخانه به سر ميبرد، محاصره كند. امير و هانيه خيلي زود و بدون هيچ مقاومتي دستگير شدند و ادعا كردند كه قصد ازدواج با هم را دارند و آن شب براي خوردن شام به آن قهوهخانه رفتهاند. دختر جوان كه در تحقيقات مشخص شد مادر و برادرش نيز از متهمان فراري هستند، با انكار هرگونه اتهامي گفت كه از كارهاي امير هيچ اطلاعي نداشته و نميدانسته همسر آيندهاش سردسته باند زورگيران است. امير اين بار در برابر بازپرس دانشور به همه اتهامهايش اعتراف كرد. با توجه به دستگيري دو نوچه امير، براي هر سه جوان تبهكار قرار صادر شده و تا تكميل شدن تحقيقات راهي زندان شدهاند. هانيه نيز به اتهام رابطه پنهان با گذاشتن وثيقه آزاد شد و پرونده اين باند با چند اتهام در حال تكميل تحقيقات است.