جام جم آنلاين نوشت:
پس از پايان جنگ جهاني دوم و نابودي حكومت آلمان به رهبري آدولف هيتلر كه دشمن مشترك آمريكا و شوروي پيشين به شمار ميرفت اين دو كشور دچار اختلاف شده و در سايه همين اختلاف برخي كشورها تجزيه و تقسيم شدند. اين مساله بر ديگر كشورها نيز تاثير گذاشت و باعث شد كشورهاي ديگر با تاثيرپذيري از آمريكا و شوروي ـ خواسته يا ناخواسته ـ به يكي از دو بلوك روي آورند.
اما در اين ميان تعدادي از كشورهاي جهان كه خود را متعهد به اردوگاه شرق و غرب نميدانستند بيطرفي خود را در جهتگيريهاي بينالمللي اعلام كردند و بعدا جنبشي را به وجود آوردند كه به «جنبش عدم تعهد» معروف شد.
براين اساس جنبش عدم تعهد (NAM) به عنوان بزرگترين نداي جمعي استقلالطلبي سياسي، نظامي و اقتصادي كشورهاي مستقل جهان سال 1961 و در دوران جنگ سرد پايهگذاري شد.
گام اصلي و اوليه تشكيل جنبش عدم تعهد در كنفرانس آسيا ـ آفريقا در باندونگ اندونزي در آوريل 1995 ميلادي برداشته شد كه طي آن 29 نفر از سران كشورهايي كه عمدتا از نسل قبلي كشورهاي استعمار شده به حساب ميآمدند با هدف تعيين و ارزيابي مسائل جهاني در اندونزي گردهم آمدند.
سال 1960، در اثر نتيجه حاصله از كنفرانس باندونگ، كشورهاي عضو جنبش در خلال پانزدهمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد تصميم به گسترش اعضا گرفتند و در همان سال 17 كشور جديد آفريقايي و آسيايي به عنوان عضو جديد پذيرفته شدند.
نقش اصلي در اين فرآيند را رهبران برخي كشورها از جمله جمال عبدالناصر رييسجمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخستوزير هند، احمد سوكارنو رهبر استقلال اندونزي، يوسيب بروز تيتو رهبر يوگسلاوي و قوام نكرومه رهبر غنا ايفا كردند.
شش سال پس از كنفرانس باندونگ، كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد يك مبناي وسيعتر جغرافيايي را در اولين كنفرانس سران در بلگراد در سپتامبر 1961 بنا نهادند.
در اين كنفرانس 26 كشور افغانستان، الجزاير، يمن، ميانمار، كامبوج، سريلانكا، كنگو، كوبا، قبرس، مصر، اتيوپي، غنا، گينه، هند،اندونزي، عراق، لبنان، مالي، مراكش، نپال، عربستان سعودي، سومالي، سودان، سوريه، تونس و يوگسلاوي شركت كردند.
بنيانگذاران جنبش عدم تعهد ترجيح دادند براي جلوگيري از الزامات بروكراسي يك سازمان، اين تشكل را به عنوان جنبش معرفي كنند.
مهمترين اهداف تعيين شده اين جنبش عبارت بودند از: حق تعيين سرنوشت، حاكميت و استقلال ملي، عدم الحاق به پيمانهاي نظامي چندجانبه، استقلال عمل كشورهاي عضو در مقابل نفوذ بلوكبنديهاي سياسي قدرتهاي بزرگ، مبارزه با امپرياليسم، نفي نژادپرستي و اشغال خارجي، دموكراتيزهكردن روابط بينالملل و همكاري اقتصادي بر اساس اصل برابري در حاكميت.
در واقع روح اصلي اهداف بنيانگذاران جنبش عدم تعهد، نفي سلطه قدرتهاي سلطهگر و مبارزه با بيعدالتي در نظام بينالملل بوده است.
نظام جمهوري اسلامي ايران نيز از بدو تأسيس، سياست خارجي خود را همسو با اهداف جنبش عدم تعهد اعلام كرد و در نخستين فرصت يعني سال 1358 (اكتبر 1979) در نشست ششم سران، در هاوانا به عنوان هشتاد وهشتمين كشور عضو پذيرفته شد.
حال با گذشت 50 سال از تشكيل جنبش عدم تعهد و افزايش اعضاي آن به حدود 120 عضو و با تنوع ايدئولوژي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، اهداف و اصول اوليه آن كماكان حفظ شده است و كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد علاوه بر تاكيد بر الزامات ادامه فعاليت جنبش در عرصه بينالمللي نشان دادهاند كه ميتوانند با برطرف كردن اختلافات و پايهگذاري مبناي مشترك براي همكاريهاي دوجانبه و حفظ ارزشهاي مشترك تلاش كنند.