از زمان انتخاب به عنوان دبیر کل سازمان ملل، اقدامات بان کی مون به گونهای بوده که در بسیاری از مقاطع بیطرفی، وی به عنوان مسئول مهمترین نهاد بینالمللی در جهان را زیر سوال برده است. در جدیدترین نمونه، بان، حزبالله را به سبب کاری محکوم کرده که سالهاست توسط غرب و رژیم اسرائیل علیه لبنان و دیگر کشورهای منطقه تکرار میشود.
به گزارش «تابناک»، بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، روز گذشته با ارائه گزارشی به شورای امنیت این سازمان، انتقادات تند و کم سابقهای را متوجه حزبالله لبنان نموده و آن را به بیثباتسازی لبنان و مداخله در امور سوریه متهم کرده است.
به نوشته روزنامه اسرائیلی «هاآرتص»، در این نامه که با لحن تندی به نگارش درآمده، هشدار داده شده که فرستادن پهپاد ساخت ایران از سوی حزبالله بر فراز سرزمینهای اشغالی، یک «تحریک بی ملاحظه» بوده که میتواند به یک جنگ منطقه ای منجر شود.
این گزارش با طرح انتقادات بی سابقه علیه حزبالله لبنان، این سازمان را به مداخله در امور سوریه متهم کرده و مدعی شده، تواناییهای نظامی حزبالله، چالشی جدی را متوجه امنیت شهروندان لبنانی و انحصار استفاده مشروع از قدرت توسط حکومت این کشور میکند.
در ادامه این گزارش آمده است: «در اختیار داشتن حجم انبوهی از قابلیتهای نظامی پیچیده توسط حزبالله، یک نگرانی بسیار جدی به شمار میرود... این امر تهدیدی را متوجه صلح و ثبات منطقهای میکند. من از حزبالله میخواهم در هیچ فعالیت نظامی داخل و خارج از لبنان درگیر نشود».
همان گونه که اشاره شد، درباره پهپاد راه یافته به سرزمینهای اشغالی نیز این گزارش مدعی شده: «این کار، یک تحریک بیملاحظه است که میتواند منجر به اوجگیری خطرناک تنشها شده و ثبات لبنان را تهدید کند».
جالب اینجاست که بان کی مون در این گزارش از دولت لبنان خواسته با بهره از ارتش این کشور، جلوی مسلح شدن بیشتر حزبالله را بگیرد. بان همچنین ایران را به سبب کمک تسلیحاتی به حزبالله متهم کرده و خواسته از ادامه این کمکها خودداری شود.
البته بان در گوشهای از گزارش خود، انتقاداتی را از رژیم اسرائیل نیز مطرح کرده؛ اما تفاوت لحن این انتقادات با بخشهای مربوط به حزبالله، بسیار قابل توجه است. بان از اسرائیل درخواست کرده به نقض حریم هوایی لبنان پایان دهد، زیرا این کار، اعتبار نیروهای امنیتی لبنان را زیر سؤال برده و موجب ایجاد تشویش میان شهروندان لبنانی میشود.
بنابراین، باید توجه داشت که بان در حالی این گزارش کاملاً یکجانبه را ارائه میکند که استفاده رژیم صهیونیستی از پهپادها به منظور انجام عملیاتهای ترویستی در خاک لبنان، غزه و دیگر سرزمینهای فلسطینی، به رویه ثابت این رژیم تبدیل شده که مقاماتش نه تنها آن را انکار نمیکنند، بلکه به آن مفتخر نیز هستند.
افزون بر این، استفاده از پهپادهای نظامی توسط دولت ایالات متحده در افغانستان، پاکستان و یمن نیز آنچنان پی در پی رخ میدهد که هماینک تحلیلگران آمریکایی، آن را بخشی ثابت از دکترین نظامی باراک اوباما در نظر میگیرند.
بنا بر آمارها، در سالهای اخیر، ایالات متحده تنها علیه پاکستان 396 حمله توسط پهپادها انجام داده که در مجموع به کشته شدن 2500 تا 3000 نفر منجر شده است؛ تأسفبارتر اینکه 80 درصد از این افراد، غیر نظامی و 174 نفر کودک بودهاند.
اکنون چگونه است که بان کی مون با چشم بستن بر این آمارهای هولناک، پرواز یک پهپاد غیرنظامی ـ تأکید میشود: غیرنظامی ـ و اکتشافی بر فراز سرزمینهای اشغالی را سببساز درگیریهای منطقهای دانسته و بر پایه آن، حزبالله را مستوجب چنین الفاظ تندی میداند؟!
از سوی دیگر، مگر جز این است که شماری از مهمترین رهبران سیاسی و نظامی حزبالله با همین پهپادهای اسرائیلی به شهادت رسیدهاند و رژیم صهیونیستی، تمایل خود را به اینکه در صورت امکان، سید حسن نصرالله را نیز به همین شیوه ترور کند، آشکارا ابراز داشته است؟
آیا نیروهای امنیتی و دولتی لبنان که بان از آنها دم میزند، توانستهاند جلوی این حملات را بگیرند؟
آیا سازمان ملل آقای بان، گزارشی با یک دهم چنین شدتی را علیه رژیم صهیونیستی صادر کرده است؟
سرانجام این که بان کی مون در حالی خود را نگران مردم لبنان نشان میدهد که در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان و جنگ 33 روزه، این تنها نیروهای حزبالله بودند که با مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، از امنیت و تمامیت ارضی لبنان پاسداری کردند و نیروهای ارتش این کشور، تنها نقش ناظری منفعل را بازی میکردند.
اکنون ما از دبیرکل میپرسیم: آقای بان، آیا همیشه و در همه موارد، نسبت به امنیت و صلح و ثبات منطقهای و جهانی حساس هستید، یا تنها هنگامی که پای مواردی خاص در میان باشد؟
آقای بان، آیا شهروند اسرائیلی با شهروند لبنانی، پاکستانی، افغان و... از جهت ذات متفاوتند یا عوامل و ملاحظاتی دیگر، شما را به موضعگیریهای متناقض وامیدارد؟
شاید پاسخ به این سوالها بتواند تکلیف جامعه جهانی و به ویژه کشورهای غیرغربی را روشنتر سازد تا در صورت لزوم، در انتظارات خود از سازمان ملل نیز تجدیدنظر کنند.