در شرایطی که کنگره ملی حزب کمونیست چین از روز گذشته کار خود را آغاز کرده و قرار است از دل آن، رهبران جدید و سیاستهای جدیدی برای این کشور بیرون بیاید، شواهد حاکی از حرکت چین به سمت ایفای نقشی فعالتر در مسائل سیاسی جهانی، از جمله خاورمیانه است. برخی تحلیلگران، پیشنهاد جدید دولت این کشور برای حل بحران سوریه را نخستین نشانه جدی این روند میدانند.
به گزارش «تابناک»، طرح چهار مادهای چین برای سوریه که از معدود ابتکارات جدی این کشور برای میانجیگیری بینالمللی به شمار میرود، از سوی تحلیلگران به عنوان نشانهای در اثبات این امر در نظر گرفته میشود که منافع اقتصادی رو به گسترش پکن، بر دیپلماسی ضدمداخلهگرای آن غلبه خواهد کرد.
در همین رابطه، روزنامه «واشنگتن پست» با انتشار تحلیلی درصدد ارزیابی دستور کار جدید دولت چین در عرصه جهانی برآمده است.
به نوشته این روزنامه، «هو جین تائو»، رئیس جمهور چین در جریان کنگره حزب کمونیست این کشور، در حقیقت بر تمایل چین برای ایفای نقش فعالتر در امور جهانی تأکید کرده است.
هو در این گردهمایی گفته است: «چین به گونهای فعالتر در امور بینالمللی درگیر خواهد شد و نقش مناسب خود را به عنوان یک کشور بزرگ مسئول ایفا خواهد کرد».
وی در عین حال، بر حساسیت عمیق چین نسبت به موضوعات مربوط به حاکمیت کشورها و همچنین مخالفت آن با «هر گونه تلاش خارجی برای برانداختن حکومت یک کشور دیگر» تأکید کرد.
در همین راستا، هفته گذشته وزیر خارجه چین، برنامه این کشور برای رسیدن به راهکاری سیاسی در بحران سوریه را به «اخضر ابراهیمی»، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه ارائه کرد؛ این طرح شامل یک آتشبس مرحلهای و منطقه به منطقه، انتصاب نمایندگانی برای مذاکره درباره یک راهکار سیاسی و در عین حال، تضمین تداوم و کارآمد بودن نهادهای حکومتی سوریه، حمایت بینالمللی از تلاشهای ابراهیمی و اقدامات جامعه جهانی برای تسکین بحران انسانی در این کشور است.
نکته مهم در طرح چین این است که این طرح، احتمال باقی ماندن اسد در قدرت بر پایه یک موافقتنامه تقسیم قدرت در این کشور را رد نمیکند.
در این باره، «لی ویجان»، کارشناس خاورمیانه در مؤسسه مطالعات خارجی شانگهای میگوید: «اگر قرار باشد اسد کنار برود، چین یقیناً این موضوع را خواهد پذیرفت. اما چین بر این باور است که قضاوت درباره مشروعیت یک حکومت و یا رهبر یک کشور، بر عهده جامعه بین المللی نیست».
به باور واشنگتن پست، این کار چین بیش از هر چیز به منظور بالا بردن جایگاهش در خاورمیانه است؛ جایی که این کشور یکی از خریداران عمده نفت آن ـ نه از سوریه، بلکه از کشورهای چون ایران و عربستان ـ به شمار میرود.
اما در دهههای گذشته، چین سیاستی کم و بیش غیرفعال را در امور جهانی در پیش گرفته و اصل مداخله نکردن در امور دیگر کشورها را مبنای کار خود گذارده است. چین که خود با مسائلی چون ناآرامیهای قومی در تبت و سین کیانگ روبهروست، از این نگران است که در صورت مداخله در دیگر کشورها، خود نیز در معرض چنین دخالتی قرار بگیرد.
با این حال، به باور تحلیلگران، دولتمردان چین کم کم به این نکته پی میبرند که نمیتوان سیاست کنار کشیدن و مداخله نکردن را ادامه داد.
با این حال، لی ویجان بر این باور است، هیچ تناقضی میان اصل مداخله نکردن چین و بر عهده گرفتن نقشی فعالتر در عرصه جهانی نیست.
وی میگوید: «مداخله نکردن، به معنای بیتوجهی نیست. از یک سو، ما باید به سیاست عدم مداخله پایبند بمانیم و از سوی دیگر، ما میخواهیم به عنوان یک کشور بزرگ مسئول، نقش بزرگتری در امور جهانی داشته باشیم. گاه، تمایز بین این دو موضوع دشوار میشود».