سعید مرتضوی، دیگر یک نام نیست، سعید مرتضوی یک اصطلاح است؛ اصطلاحی که در آینده دلالت برای بی ثمر بودن یک کار و درگیری سه قوه اجرایی، قضایی و قانونگذاری یک کشور در یک کار بیحاصل میکند!
به گزارش «تابناک»، از هنگامی که سعید مرتضوی از قوه قضائیه منفصل شد و رئیس دولت به وی پست مبارزه با قاچاق کالا را پیشنهاد کرد تا به امروز، بخشی از کار قوه قضائیه و مجلس و دولت به
«این یک نفر» اختصاص یافته است و گویی، این دلمشغولی نهادهای اصلی کشور در قضیه سعید مرتضوی پایانی ندارد!
درست در روزی که هیأت دولت در حال تصویب مصوبه برای دور زدن قانون و ابقای
«این یک نفر» در سمت سابقش بود، نزدیک دو هزار نفر از کارکنان شرکت کشت و صنعت خوزستان در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کرده بودند تا صدای خود را به گوش دولتیان برسانند. لازم به گفتن نیست که صدای آن دو هزار نفر شنیده نشد و اما اتفاقا برای
«این یک نفر» مصوبهای تصویب و بخشی از مسئولیتهای یک وزیر به دیگری داده شد تا
«این یک نفر» همچنان بماند. آن دو هزار نفر شاید نمیدانستند که یک نفر نمیخواهد صدای آنان شنیده شود.
دولت اگر وقت هیأت دولت را میگیرد تا مصوبه برای ابقای
«این یک نفر» بگذارد، اگر وظایف یک وزیر را دستکاری میکند تا کسی که او را دوباره منصوب میکند در مقابل مجلس پاسخگو نباشد و اگر حرف دو هزار نفر انسان محروم از حقوق را نمیشنود، تعارف ندارد و کارش را انجام میدهد. حال اگر منفعت ملت هم از میان رفت چه باک! سر ساقی سلامت! دولت پذیرفته که امورات
«این یک نفر» بر بقیه ارجحیت دارد و اگر مملکت هم تعطیل شد،
«این یک نفر» باشد! طبیعتا نمیتوان دولت را از خواب بیدار کرد، چون خود را به خواب زده است!
اما بحث اصلی به قوه قضائیه و مجلس است که تعارف دارند با خودشان و دیگران و وقت و انرژی خود را اتفاقا صرف «این یک نفر» کردهاند. مجلس بارها درگیر مسأله
«این یک نفر» شده است. گاهی چنان وقت مجلس و کارهای اساسی مملکت را به
«این یک نفر» و استیضاح یک وزیر به خاطر وی اختصاص دادند که مردم باورشان شد، مجلس میخواهد برای رسیدن به کارهای اساسی مردم، موضوع
«این یک نفر» را فیصله دهد، اما پس از روزها و ماهها بحث و جدل، سرانجام
«این یک نفر» با قول شرف به چند تن از نمایندگان مجلس که خود را وکیل وکلا کرده بودند، بازی موش و گربه مجلس و
«این یک نفر» ادامه یافت.
اکنون بحث
«این یک نفر» نیست. بحث درگیری چندین و چند باره مجلس در موضوع
«این یک نفر» است. مجلس اگر تعارف دارد و به قول شرف اعتقاد دارد، این موضوع را رها کند و به کارهای اساسی مردم بپردازد؛ چه اگر میخواست و اراده این را داشت، همان نوبت اول مسأله را حل میکرد!
راستی میدانید هر جلسه مجلس و هر روزی که نمایندگان صرف
«این یک نفر» میکنند، به چه میزان هزینه بر ملت و کشور تحمیل میکند؟ میدانید به چه میزان مسأله اساسی کشور معطل
«این یک نفر» شده است؟ بحث این نیست که مجلس این مسأله را رها کند. بحث این است که اگر تعارفی هست و کاری پیش نمیرود، چرا ملت باید هزینه آن را پرداخت کند؟ امروز هم مجلس به کار وزیر « تعاون و کار و رفاه» رفته و استیضاح وی را اعلام وصول کرده است که:
«گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری»!
درباره قوه قضائیه هم همین نکته صادق است. اکنون ماهها و بلکه سالهاست که قوه قضائیه و نهادهای آن درگیر در این مسأله هستند و هنوز که هنوز است،
«این یک نفر» موضوع دیوانهای گوناگون است و به تازگی هم تاریخ دادگاه وی در اسفند ماه اعلام شده است.
آیا قوه قضائیه که ریاست محترم آن از کارهای بر زمین مانده بسیار آن سخن میگوید، نمیتوانست یا نمیتواند مسأله
«این یک نفر» را به سرانجام برساند؟
نگرانی از این است، آیا باید تا هنگامی که
«این یک نفر» هست و قوه قضائیه هم هست، همواره این موضوع زنده و به روز باشد؟
به چه اندازه قوه قضائیه باید وقت و انرژی خود را صرف مسائل مرتبط با
«این یک نفر» بکند؟ راهی برای پایان دادن به آن نیست؟
اکنون دیری است که سه نهاد اداره کننده کشور، درگیر مسأله این یک نفر هستند.
«این یک نفر» هم محکم در جای خود ایستاده است.
آیا مشغول شدن به
«این یک نفر» و هزینه کردن برای این موضوع و همچنان بلاتکلیف بودن را واقعا چارهای نیست؟ چه کسی لجاجت میکند؟ چه کسانی تعارف و مماشات میکنند؟