سخنگوی قوه قضائیه چهلوچهارمین نشست خبری خود را برگزار کرد و چه چیزی بهتر از این برای صفحات روزنامهها؛ آن هم در روزهایی که بازار متهم کردن یکدیگر داغ است. شاید بتوان برآیند همه سخنان روز گذشته اژهای را در صفحه نخست روزنامه قانون دید که در کنار تصویر بزرگ سخنگو، تصاویری از مرتضوی، جهرمی، مهآفرید، فائزه هاشمی، جواد لاریجانی و برهمزنندگان سخنرانی قم به چشم میخورد.
به گزارش «تابناک»، تقریبا همه روزنامه در صفحه نخست خود به نشست خبری روز گذشته حجت الاسلام والمسلمین اژهای پرداختند؛ از انتشار نام بیست و چند متهم پرونده فساد مالی که در صفحه نخست اعتماد و خراسان و وطن امروز رفت تا تیتر «احضار دو طرف ماجرای نوار» که آرمان در صفحه نخست خود جای داده بود.
روزنامه خورشید هم که در چند ماه اخیر به شدت پیگیر ماجرای پرونده جواد لاریجانی بود، از تیتر «پروندههای زمین خواری را بدون توجه به نامها پیگیری میکنیم» استفاده کرده است.
اما اگر از صفحات نخست روزنامهها بگذریم، در صفحات داخلی آنها، اخبار جذابتری به چشم میخورد؛ برای نمونه، روزنامه همشهری در صفحه جامعه امروز خود، گزارشی از افزایش قیمت مواد مخدر در دو ماه اخیر آورده که در چند وقت اخیر به شبکههای توزیع وارد شده است.
در بخشهایی از این گزارش میخوانیم: «شیشه گران شده اما دسترسی به موادمخدر در تهران کمتر از پنج دقیقه طول میکشد؛ همچنین سوءمصرف موادمخدر در مردان سیزده برابر زنان است.
وضعیت نفوذ مواد مخدر به لایههای گوناگون جامعه را میتوان از این خبرها و گفتههای تازه قائممقام دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر، رئیس مرکز ترک اعتیاد تهران و همچنین رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت سنجید. قائممقام دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر از کاهش قیمت مخدر شیشه نسبت به سالهای گذشته خبر داد؛ اما در عین حال گفت: قیمت مخدر شیشه در دو ماه گذشته با توجه به ضرباتی که به شبکههای تولید مواد صنعتی وارد شده است، افزایش یافته، اما در حال حاضر قیمت این مخدر ویرانگر به یک میلیون تومان و میزان دسترسی به آن در تهران به کمتر از پنج دقیقه رسیده است».
روزنامه ابتکار اما امروز گزارش مفصلی از بودجه سال ۹۱ نوشته و سرمقاله خود را به این موضوع اختصاص داده است. همچنین در حالی که وارد ماه پایانی سال شدهایم، هنوز تکلیف بودجه کشور مشخص نیست و ابتکار با گزارشی به نام «بودجه در بن بست!» به بررسی اتفاقات میان دولت و مجلس بر سر تصویب بودجه میپردازد.
در این گزارش میخوانیم: «تأخیر در ارائه لایحه بودجه ۱۳۹۲ از سوی دولت برای دومین بار به اسفند ماه ختم شد و حتی منابع مختلف در دولت هم از عدم ارائه لایحه بودجه چند دوازدهم خبر دادند تعدادی از نمایندگان مجلس هم تاکید کردند مجلس امسال امکان قانونی برای تصویب تنخواه ندارد. تأخیر در ارائه بودجه ۹۲ از سوی دولت به مجلس، همچنان ادامه دارد و نمایندگان این روزها منتظر هستند تا دولت به وعده خود مبنی بر تقدیم لایحه بودجه در هفته اول اسفند وفا کند. اعضای کمیسیون برنامه و بودجه معتقدند تأخیر در ارائه لایحه بودجه تبعات سنگینی برای کشور دارد».
در ادامه این گزارش ابتکار به سراغ نمایندگان مجلس رفته و وضعیت بودجه و ماجرای دیرکردهای دولت را از زبان آنها جویا شده است. اما سید علی محقق در سرمقاله امروز ابتکار با نام «وقتی نه برنامهای است و نه بودجهای!» مینویسد: «تأخیرهای یکی دو ماهه در ارائه لایحه بودجه به مجلس در حالی در هفت سال اخیر به یک عرف غلط مبدل شده که در همه ۳۳ سال گذشته جز یکی دو بار در زمان جنگ، تقریبا همواره تا قبل از ماه بهمن لایحه بودجه به مجلس میرسید و دو ماه پایانی سال همیشه ماه شلوغ و پرکار نمایندگان برای بررسی جزییات بودجه در کمیسیونها و صحن علنی مجلس بود. در آن سالها شاخصهای اصلی بودجه مانند نرخ دلار، قیمت نفت، نرخ تورم، درصد تغییر قیمت بنزین و سایرحاملهای انرژی به عنوان نشانگرهای اصلی اقتصاد در سال بعد دغدغه اصلی مردم در ماههای پایانی سال محسوب میشد. از این رو تا همین اواسط دهه ۸۰ در چنین روزهایی مردم به دقت مذاکرات مجلس و اظهارات سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه را دنبال میکردند تا دورنمای زندگی و محاسبات اقتصاد خرد خانواده خود برای سال پیش رو بر اساس آن تنظیم کنند».
آیا احمدینژاد هنوز «فرزند زیرک» اصولگرایان است؟ روزنامه قانون در صفحه سیاسی خود، گزارشی از مواضع جدید اصولگرایان در مورد رئیسجمهور را با تیتر «آیا احمدینژاد هنوز «فرزند زیرک» اصولگرایان است؟» منتشر کرده که در بخشی از آن میخوانیم: «روز گذشته صفار هرندی از وزرای اخراجی دولت نهم در همین مورد گفت: برخلاف برخی تصورات ناصواب، احمدینژاد مولود گفتمان اصولگرایی است نه پدر آن، بنابراین تغییر اصول و عقاید وی نمیتواند اصل این گفتمان را تغییر دهد. البته ایشان فرزند زیرک این گفتمان بود و زمانی که خیلیها با هزاران بازی میخواستند به دلها راه پیدا کنند گفتمان اصولگرایی را که برای احیای ارزشهای صدر انقلاب و هماهنگی با رهبری توسط جمع کثیری از نیروهای انقلاب از سال ۸۱ تبیین شده بود، مد نظر خود قرار داد. وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: مقصر اصلی را حاشیهنشینهای دولت یا همان جریان منحرفی میدانم که دولت احمدینژاد را از حیز انتفاع ساقط کردند».
در ادامه این گزارش این پرسش مطرح میشود که «اصولگرایان شکست خوردهاند؟» و میخوانیم: «این روزها هر کدام از اصولگرایان با انتقادهای تندشان از جریان دولت و محمود احمدینژاد قصد دارند نشان بدهند که در به وجود آمدن شرایط امروز مقصر نیستند. حتی اعتراف هولناک تری هم دارند و آن این است که احمدینژاد با زیرکی در سالهای ۸۴ و ۸۸ توانسته است از حمایتهای جریان اصولگرایی بهره ببرد اما طی هشت سال دوران ریاست جمهوریاش به کرات اعلام کند که وابسته به هیچ حزب و جناحی نیست و علاقهای هم به احزاب ندارد و حتی مقامات دولتی چند باری اعلام کردند که احمدینژاد اصلا اصولگرا نیست. اما به هر حال نباید از این نکته غافل ماند که محمود احمدینژاد خود به تنهایی موجب شد که اصولگرایان شکست سختی بخورند و شاید پایگاه مردمی آنان نیز کاهش شدیدی پیدا کرد».