در حالی که در گزارش روز گذشته فضای سیاسی کشور، دولت و دولتیان سهم کمی داشتند، به نظر میرسد در گزارش روز سیزدهم سی و پنج سالگی انقلاب، دولتیان نقش محوری دارند؛ به ویژه که باز هم سخن از پول آن هم در شب انتخابات است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که فلاحیان که اسب خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری زین کرده، در مصاحبهای اعلام نمود، محمود احمدینژاد در شب انتخابات، میتواند با دادن دویست هزار تومان پول به مردم، اوضاع را به نفع کاندیدای دولت تغییر دهد.
تا اینجای ماجرا این سخن تنها موضع یک کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری بود، اما هنگامی که روزنامه ایران، ارگان دولت به صورت ضمنی این مسأله را تأیید کرد، ماجرای پول در شب انتخابات ۹۲ جدیتر از همیشه رخ نمود.
روزنامه ایران در ستون دیگه چه خبر نوشت: سخنان فلاحیان به نوعی انگیزه بخشی از مخالفان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها را افشا کرده است، به نظر میرسد بخش وسیعی از سیاهنمایی درباره اجرای فاز دوم هدفمندی از وحشت ایجاد محبوبیت برای کاندیدای احتمالی مورد حمایت دولت و رأی آوردن اوست.
روزنامه ایران در واقع تلویحا این نکته را تأیید میکند که پافشاری دولت برای اجرای هدفمندی دور دوم به رغم سخت شدن وضعیت زندگی مردم، ایجاد محبوبیت برای دولت و یا کاندیدای بعدی دولت با دادن پول بیشتر بوده است!
اگر دولت چنین تلقی داشته باشد، یعنی دادن پول بیشتر به مردم را سبب محبوبیت محمود احمدینژاد و یا کاندیدای مورد حمایت او بداند، چه تضمینی هست که این پول از منابع نامشخص و در قالب برنامههای آنی در شب انتخابات پرداخت نشود؟ نقش پول در انتخابات یکی از عواملی است که زمینهساز تخلفات بعدی انتخاباتی است. باید بدون حب و بغض مراقب پولهای شب انتخابات بود.
اما پیش از این که از بحث دولت بیرون رویم، سخن دکتر مرندی درباره انتخابات سازمان نظام پزشکی نیز جالب است که گفته: اگر آقای احمدینژاد حکم رئیس کل جدید سازمان نظام پزشکی را تأیید نکند صبر میکنیم تا رئیس جمهور بعدی بیاید! وی همچنین گفته است که نباید چنین اتفاقی بیفتد که رئیس جمهور نخواهد حکم رئیس سازمان نظام پزشکی بعد را امضا کند، گفت: اگر چنین شود صبر میکنیم تا رئیس جمهور بعدی بیاید و حکم رئیس جدید نظام پزشکی را امضا کند!
این جمله دکتر مرندی، به بهترین وجهی تن ندادن به قانون در کشور را نشان میدهد. همواره گفتهاند، قانون بد بهتر است از بیقانونی. چرا باید نهادی که مدعی است انتخابات و احراز صلاحیتهای کاندیداهای آن را بر اساس قانون مصوب انجام داده است، باید این گونه نگران فرد برگزیده باشند و بنشینند دعا کنند که زودتر دوره رئیس جمهور فعلی به پایان برسد تا بتوانند امضای حکم فرد منتخب را بر پایه قانون از رئیس جمهور بگیرند. امروز روزی است که باید کاندیداهای ریاست جمهوری سال آینده را به چالش کشاند که نسبت آنان با قانون چیست؟ آیا دوره تن ندادن به قانون به پایان خواهد رسید؟
دو هشدار جدید به محمود احمدی نژاد توسط حامیان سابق
اما هنوز بحثها درباره بی تقوایی احتمالی مسئولین و کشاندن آن بین مردم، ادامه دارد. حجتالاسلام پناهیان که از حامیان رئیسجمهور است، گفته، اگر کسی که مسئولیت دارد هم تقوا را رعایت نکند، باز هم باید از او حمایت کرد، چرا که او در نهایت توسط خدا رسوا میشود. امام بارها بنی صدر را حمایت کرد اما آیا او توانست از این حمایتها سوءاستفاده کند؟
وی همچنین مقایسهای با جریانات زمان حضرت امام مینماید و میگوید: هیچ سیاستمداری اینطور [مانند بنی صدر] از طرف امام حمایت نشد و هیچ سیاستمداری هم مثل بنی صدر با لباس زنانه از ایران فرار نکرد. پس این یعنی نمیتوان از حمایتها سوءاستفاده کرد.
البته این آقای پناهیان نبود که ظریف به رئیسجمهور هشدار داد، بلکه حسین فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ـ که پیشتر رئیسجمهور هم عضو شورای مرکزی همین تشکل بود ـ در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها گفت: مرحله اول نصیحت است و در صورت تداوم رفتار، مراتب بعدی امر به معروف و نهی از منکر انجام خواهد شد.
فدایی البته به این بسنده نکرده است و هدف نزدیکان دولت موسوم به جریان انحرافی را برای انتخابات آینده به شرح زیر مشخص کرد:
1- انحراف هدفش ابقای در قدرت است.
2- تحلیل داده که باید راهبرد دوقطبی کردن و دیو و دلبر کردن جامعه را در پیش بگیرد.
3- در حوزه بینالملل قهرمان صحنه شوند.
4- در حوزه اقتصادی معتقدند باید بتوانیم با ارائه خدمات، مشکلات اقتصادی مردم را با چند برابر کردن یارانهها حل کرده و اقبال مردم را نسبت به خودمان بدست آوریم.
5- در حوزه سیاسی با طرح این که یک گروه فاسد اشرافی سرمایهدار پشت صحنه حکومت در اداره کشور تأثیر میگذارند، بتوانند سناریوی خود را پیش ببرند و همه کسانی که آنها را نمیپسندند، جزو طایفه اشرافیت و سرمایهدارها قرار دهند و برای اینکه این کار موفق باشد باید بتوانند مردم و جامعه را در حمایت از خودشان و در برخورد با این جریان اشرافی به خیابان بکشند و نهضت پابرهنگان و محرومین و مستضعفین را سامان دهند.
پنج هدفی را که فدایی از فعالیت انتخاباتی نزدیکان دولت که به جریان انحرافی مشهور هستند، به تحقیق توسط این گروه در رسانههایشان تکرار شده است. به ویژه استراتژی دو قطبی کردن جامعه، رسما استراتژی طرفداران دولت تبلیغ میشود. طبیعتا برای دو قطبی کردن، یک گروه رقیب سرمایه دار را خواهند ساخت و ادامه ماجرای سال ۸۴و ۸۵.
نخستین حمله جدی به محمد رضا عارف
اما اصلاحطلبان در فضای سیاسی روزهای اخیر، نخستین حملات را تجربه کردند. شاید معاون اول ساکت دولت خاتمی گمان میکرد میتواند انتخابات را همچون دوره معاونت اولی از سر بگذارند، اما دو سه موضعگیری انتخاباتی، باعث شد که محمد رضا عارف در همین آغاز کار، تلخیهای رقابت انتخاباتی را بچشد و آگاه شود که ورود در بازیهای بزرگ آمادگی بالایی میخواهد.
در روزهای اخیر، یکی از رسانههای اصولگرا از زاویه نگاه اصولگرایی انتقاداتی را به عارف وارد کرد که شاید بتوان گفت، نخستین ضربههای انتخاباتی به وی وارد شده است. این رسانه اصولگرا درباره عارف نوشته است:
«عارف» قبلتر هم به وسیله عدم مرزبندی با «فتنه ۸۸» نشان داده بود که در صورت اجماع اصلاحات روی نامش، حاضر نیست مطالبات تندروها را نادیده بگیرد. «عارف» درباره تمایلات مردم حول اعلام برائت خویش از فتنه یک بحث فرعی و غیر واقعی را مطرح میکند: «اگر قرار به توبه اصلاح طلبان از جریان فتنه برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده باشد، طبعاً اصولگرایان هم باید برای حضور در انتخابات از جریان انحراف اعلام برائت و توبه کنند!». نباید از یاد ببریم که «عارف» همان کسی است که هنگام مدیریتش در «دانشگاه تهران» با وجود اعتراضات گسترده مردم هرگز حاضر نشد کلاسهای «عبدالکریم سروش» را لغو نماید.
شاید برای کسی چون عارف که بیشتر یک تکنوکرات یا یک متخصص بوده است، چنین حملاتی جدید و تحمل نکردنی باشد، اما عرصه انتخابات در ایران، معجون عجیبی است که کسی که وارد آن شود، باید انتظار هر حرکتی را له یا علیه خود داشته باشد. محمدرضا عارف هم بیگمان با علم به این مطلب وارد کارزار شده است.