پدیده «طلاق» نوعی گسست و جدایی و اخلال در بنیان اساسی خانواده است که منجر به جدایی میشود و این جدایی ناشی از عواملی در سطح کلان، میانه و خرد است.
به گزارش ایسنا، طلاق هم مانند هر پدیده دیگر اجتماعی دارای ریشههای مختلفی است که بدون بررسی دقیق دلایل آن، مقابله با آن غیر ممکن است.
نهاد خانواده کوچکترین نظام اجتماعی است که ثبات و استحکام آن در ثبات جامعه موثر است و همچنین اختلال در آن پیامدهای سوئی برای جامعه به همراه دارد. از هم گسیختگی نهاد خانواده که در قالب جدایی زن و شوهر پدیدار میشود تاثیرات نامطلوبی بر پیکره اجتماع میگذارد، اما وضعیت طلاق در جامعه ایران چگونه است؟
طبق آمارهای ارائه شده از سوی دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال، در سال گذشته نرخ طلاق 1.9 در هزار نفر و نسبت آمار طلاق به آمار ازدواج 16.3 درصد بود.
این در حالیست که از ابتدای سال جاری تا پایان دی ماه، 667 هزار و 381 ازدواج در کشور به ثبت رسیده و در مقابل آن شاهد 108 هزار و 445 طلاق نیز بودهایم که از این میان 97 هزار و 945 طلاق در جمعیت شهری و 10 هزار و 500 طلاق در بین جمعیت روستایی رخ داده است.
در همین رابطه امانالله قرائی مقدم در گفتوگو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: طبق مطالعات صورت گرفته پیش از انقلاب اسلامی تا به امروز ، طلاق در ایران از 17 عامل اصلی ناشی میشود.
این جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی معتقد است که طلاق در بین زنان کارمند کمتر از زنان خانهدار است و این پدیده در بین معلمین بسیار کمتر از سایر مشاغل اتفاق میافتد
وی ادامه میدهد: معمولا طلاق در خانوادهای که دختر سن بیشتری نسبت به پسر دارد، بیشتر دیده میشود. همچنین خانوادههای تحصیل کرده نسبت به خانوادههای با تحصیلات پایینتر، دارای آمار طلاق کمتری هستند.
قرائی مقدم حتی از عامل دور از ذهن "فصل"، هم در بروز طلاق یاد میکند و میافزاید: طلاق در فصولی مانند بهار و تابستان و اوایل زمستان بیشتر رخ میدهد.
70 درصد مواقع زنان درخواستدهنده طلاق هستنداین جامعهشناس اظهار کرد: طلاق در شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان، کرج و غیره به دلیل دوری بیشتر از سنتها و از بین رفتن قبح آن بسیار بیشتر است و در بیش از 70 درصد مواقع زنان درخواستدهنده طلاق هستند.
وی همچنین توصیه کرد تا جوانان حداقل یک سال قبل از ازدواج دوره نامزدی را طی کنند تا نسبت به یکدیگر بیشتر آشنا شوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس همچنین اظهار کرد: مهمترین عامل افزایش طلاق در جامعه به ویژه در سالهای اخیر دوساختی شدن جامعه است، بدین معنا که دو طرز تفکر متفاوت بر ذهنیت پسران و دختران حاکم است که طبق آن پسران جوان هنوز بر طبق تفکرات سنتی به دنبال سلطهگری بر زنان، منع اشتغال آنها و عواملی از این دست هستند، در حالی که دختران امروزیتر فکر میکنند و خواهان حقوق برابر، حق اشتغال در بیرون از منزل و استقلال اقتصادیاند که از آن تحت عنوان "آنومی اجتماعی" نام برده میشود.
طلاق در میان طبقه متوسط جامعه بیشتر رخ میدهدقرائی مقدم ادامه داد: از دیگر عوامل تاثیرگذار در طلاق، اقتصاد و "اشتغال" است. طلاق در طبقات پایین جامعه، به دلیل تسلط پذیری زنان و وابستگی اقتصادی آنها و همچنین در طبقات بالا به دلیل تناسب فرهنگی و رفاه موجود بسیار کمتر از طبقه متوسط جامعه اتفاق میافتد، اما طبقه متوسط به دلیل تضاد فکری ناشی از تحولخواهی زنان، درصد بیشتری را به خود اختصاص میدهد.
"طلاق عاطفی" بدلیل ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر ایجاد میشود که این امر به سردی روابط زوجین منجر میشود. طلاق عاطفی از سن، بیماریهای جسمی، روحی و غیره نشات میگیرد که با ایجاد سردی در فضای خانه سبب تمایل به دوری از خانه در بین زوجین میشود.
در این رابطه قرائیمقدم معتقد است: پدیدهای مانند طلاق عاطفی نیز به میزان طلاق رسمی برای جامعه خطرناک است و این همان پدیدهایست که از آن با عنوان ارتباط موزائیکی نام میبریم.
وی درباره راههای کاهش طلاق نیزگفت: دولت در سطح کلان باید مروج شادی در جامعه باشد و رسانهها نیز باید در اخبار خود به انعکاس اخبار شاد و امیدبخش بپردازند تا روح جامعه غمزده نشود تا از این راه شاهد کاهش آمارهایی نظیر طلاق باشیم.
مهمترین عوامل طلاق در جامعهدر ادامه دکتر عزیزالله تاجیک اسماعیلی در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با دلایل طلاق گفت: طلاق دارای زمینههای روانی، اجتماعی و اقتصادی است.
وی عنوان کرد: برخی زوجین به دلیل اینکه وحدت روانی لازم را ندارند به درستی از پس حل مسائل زندگی برنمیآیند که این امر ناشی از تلقی متفاوت زوجین از نقشها و تعارض آنها با یکدیگر است.
اسماعیلی در ادامه گفت: طبق اطلاعات آماری، تفاوت در روحیه و شخصیت زوجین، تفاوت در قشر و فرهنگ و تفاوت سنی از مهمترین عوامل طلاق در جامعه است.
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم اظهار کرد: جامعه ما در حال گذار از دوره روستایی - قبیلهای به شهری صنعتی است و این صنعتی شدن نیاز به آموزشهای خاص خود را دارد.
وی ادامه داد: در چند سال گذشته شاهد ارائه طرح خانواده نیمه مستقل از سوی سازمان ملی جوانان بودهایم که طبق آن جوانانی که توان زندگی در زیر یک سقف مشترک از لحاظ مالی را نداشتند پس از عقد تا مهیا شدن شرایط زندگی مشترک در منزل پدری خود زندگی میکردند، اما متاسفانه این طرح نیز به سرانجام نرسید.
اسماعیلی بیان کرد: متاسفانه در برنامههای صدا و سیما برای ارائه مشاورهها و چگونگی انتقال پیام و آموزش از متخصصان مطالعات اجتماعی کمک گرفته نمیشود.
وی با اشاره به نقش مراکز مشاوره پیش از ازدواج نیز گفت: امروز انتخاب زوج برخلاف گذشته که منوط به تصمیم خانواده بود، بر پایه عشق و علاقه طرفین است، در حالی که عشق و علاقه و زندگی مشترک اجتماعی دو مقوله جدا از هم هستند، بنابراین زوجین قبل از ازدواج باید به مراکز مشاوره رجوع کنند و در کنار این امر، نقش خانواده نیز باید دارای مرکزیت باشد.
اسماعیلی همچنین معتقد است در بعضی مواقع که زوجین به بنبست کامل میرسند جدایی راهی موثر است، چرا که ادامه زندگی به بنبست رسیده، بعضا مشکلات روانی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری با خود به همراه دارد.