چند روز پیش، متوجه شدم بانک ملی شعار همیشگی خود را مبنی بر
«هر جا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران میدرخشد»، تغییر داده و شعار «این بانک، ملی است» را برگزیده است.
یادم میآید چند سال پیش در مصاحبه حضوری مربوط به دکترای رشته مدیریت سلامت شهری، سئوالی از من پرسیده شد که نقش برج میلاد در ارتقای سلامت شهری چیست؟
در نگاه اول، پرسش بیربطی آمد اما دقایقی طولانی در خصوص عرق و تعصب ملی به نماد برج میلاد سخن گفتم و نقش آن را به سلامت روحی تمام ایرانیان در هر نقطه دنیا تعمیم دادم. وقتی نام برج میلاد کنار چند برج مهم دنیا در زمره برترینها قرار میگیرد، ناخود آگاه حسی زیبا و دوست داشتنی در هر نقطه دنیا به سراغ ایرانی میرود و این حس تعلق و غرور، بسیار شگفت انگیز است.
میدانیم که پس از استقرار مشروطیت، هنگامی که دولت از مجلس شورای ملی اجازه استقراض خارجی خواست، احساسات ملی که از وامهای گذشته و رفتار بانکهای بیگانه جریحه دار شده بود، به هیجان آمد و نمایندگان مردم به منظور قطع نفوذ سیاسی و اقتصادی بانکهای مذکور و در بازسازی وضع مالی خزانه ضمن مخالفت با استقراض خارجی تاسیس بانک ملی را خواستار شدند و جمعی از بازرگانان و صرافان متعهد مشارکت در این بانک شدند و در سال ۱۲۸۵ با اعلانی که مبین احساسات عمومی و علاقه مردم به تاسیس یک بانک اعتباری ملی در ایران بود، انتشار یافت.
در تاریخ آمده است که شور و اشتیاق ملی در حد وصف ناپذیر در آن هنگام در کشور عزیزمان در جریان بود و مردم عزیز ایران به بانک ملی افتخار میکردند.
دهها سال از این شور و شوق ملی میگذرد و هرگاه نام بانک ملی ایران و یا شرکت ملی نفت ایران شنیده میشود، ناخودآگاه غروری بس شگرف ما را دربرمیگیرد و این دو بخش جداناشدنی از تاریخ معاصر کشور عزیزمان ایران هستند و من هم همانند تمام ملت ایران به این غرور ملی میبالم.
متأسفانه با رخدادهایی که به تازگی در موضوع اختلاس کلان روی داد و عده قلیلی به این بانک خیانت کردند، مدیران بانک ملی اختمالا با این توجیه که «اعتماد» از بانک ملی رخت بربسته به سمت عوض کردن شعار بانک ملی آمدند. متأسفانه باید گفت عوض کردن شعار نشان میدهد که مدیران ارشد بانک ملی دیگر برایشان محرز شده که اعتماد از بانک ملی فاصله گرفته است، در حالی که قطعا این گونه نیست و این تغییر شعار بیحرمتی به کارکنان خدوم بانک ملی است.
درست است که این بانک، ملی است، ولی نباید هویت به دست آمده آن را با جابجا کردن چند کلمه خدشهدار کرد. این بانک ملی است. این بانک صادرات است. این کشور ایران است. این استان آذربایجان است. این هواپیمایی هماست. این دریا، خزر است. بانک ملی یعنی از روزی که به دنیا آمدی برای شناسنامهات بایستی فیش بانک ملی بگیری. وقتی ازدواج میکنی برای دفترخانه فیش بانک ملی میگیرید. وقتی صاحب خودرو و ژاسژورت و ماشین میشوی فیش بانک ملی میگیری و در نهایت وقتی دار فانی را وداع میکنی با فیش بانک ملی شناسنامهات را باطل میکنند. پس تمام اینها نشانه اعتماد مردم است و در ورای آن، بیش از چهل هزار نفر پرسنل زحمتکش و با تعصب در حال تلاش و کوشش هستند.
بانک ملی همانند شرکت ملی نفت میراث ملی است و بر تک تک ما واجب است حافظ میراث ملی خود باشیم. همچنانکه هوای ییلاقی تهران را نتوانستیم حفظ کنیم و این روزها نفس کشیدن در این هوای آلوده بسیار سخت و طاقت فرساست، نباید تک تک میراثهای خود را نابود کنیم. اگر بنده به عنوان کارشناس محیط زیست و متخصص آلودگی هوا در مورد این میراث ملی به زبان آمدهام از صمیم قلب به آن اعتقاد دارم و در برابر این اقدام در تغییر هویت بانک ملی، به گونهای خود را مسئول میدانم.
من عمیقا توصیه میکنم مدیران ارشد بانک ملی در انتخاب شعار جدید خویش و به فراموشی سپردن واژه «اعتماد» تجدید نظر کنند و آنچه را که کارمندان و زحمتکشان و بازنشستگان بانک ملی به آن عرق و تعصب دارند، فدای مسائل کوچک نکنند. ای کاش شعار جدیدی هم اگر اصرار داشتند جایگزین کنند واژه اعتماد را لگدمال نمیکردند. اگر بانک پاسارگاد میگوید «آنچه توانستهایم، لطف خدا بوده است» این اعتماد بزرگ به بانک ملی ایران و پرسنل خوب و زحمتکش آن هم لطف خداست و قاعدتا با خطای چند نفر در رأس بانک ملی، نباید اعتبار ملی و میراث ملی ما خدشهدار شود.
در پایان از دلسوزان و بازنشستگان و کارکنان صدیق بانک ملی تقاضا دارم، نظریات من ناچیز را نقد کرده و به بحث بکشانند تا دیدگاههای عمومی در این باره مورد توجه قرار گیرد. نام بانک ملی در قلب هر ایرانی است و هیچ فرد ایرانی نیست که دستکم چند بار در عمر خودبه بانک ملی نرفته باشد. بیاییم با هم تلاش کنیم تا «اعتماد» را در بانک ملی کشورمان حفظ کنیم. دور از انصاف است «اعتماد» از بانک ملی خداحافظی کند و جایش را به «این بانک، ملی است» بدهد.