نارسایی کلیه، قلبی که شباهت چندانی به ضرب المثل "مثل ساعت کار میکند" نداشته و تپشش منظم نیست، ناراحتی ریوی و خلاصه انواع و اقسام نقص در اندامهای مختلف بدن بارها و بارها دست مایه ساخت فیلم های مختلف بوده و به تبع آن برای بسیاریمان سوژهای آشنا به شمار میآید اما شاید کمتر به این موضوع اندیشیده باشیم که می توانیم در این ژانر همگی نقش ایفا کنیم.
به گزارش «تابناک»، مرگ مغزی «عسل بدیعی»، بازیگر سینمای کشورمان طی روزهای گذشته از جمله اخباری بود که بازخورد فراوانی داشت. باز هم یک هنرمند در ایام نوروز جان باخته بود و تا همین جا خبری ناگوار اما داغ به وقوع پیوسته بود اما وقتی بازار مخرب شایعه رونق گرفت، خبر باز ایستادن قلب این بازیگر از تپش به صدر اخبار (دست کم در دنیای گفتوشنودهای روزمره بسیاری از ما) رسید و خدا می داند که چه سخنان ثواب و ناثوابی مطرح شد.
اما این تمام ماجرا نبود؛ در میان همهمه های شکل گرفته خبر رسید که خانم بدیعی که سابقه بازی در نقش بیمار محتاج به پیوند قلب را در کارنامه کاری داشت، مدت ها پیش اعضای بدنش را اهدا کرده و بر این اساس، پیکر وی برای انتقال به بیمارستان پیوند اعضا مهیا می شود؛ زیباترین خبری که میتوانست با نقش آفرینی بازیگر تازه وداع گفته با حیات در ذهن ها رقم خورده و امتدادی برای حیات وی باشد.
بدین ترتیب، روز گذشته پیکر بی جان وی به بیمارستان مسیح دانشور تهران منتقل شد تا از صبح امروز کار خروج برخی اعضای بدن وی برای پیوند به بیماران آغاز شود. ساعاتی از ظهر امروز گذشته بود که گزارش رسید هفت ارگان اصلی مرحوم بدیعی از بدنش خارج شده و برای پیوند به هفت بیمار نیازمندِ پیوند عضو و به تبع آن، نجات جان و هدیه دادن آرامش به ایشان و نزدیکانشان، مهیا شود.
قبادی، عضو تیم فرآهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری در این باره به فارس گفت: تقریباً تمام ارگانهای حیاتی عسل بدیعی سالم است و قلب، دو ریه، دو کلیه، کبد و لوزالمعده وی به بیماران نیازمند پیوند خواهد شد و با توجه به اینکه زمان نگهداری این ارگانها محدود است همه این اعضا باید حتماً امشب پیوند شود.
وی افزود: قلب مرحوم خانم بدیعی توسط تیم جراحی قلب به یک بیمار نیازمند پیوند میشود، دو ریه وی در بیمارستان مسیح دانشوری پیوند میشود و اقدامات لازم برای این پیوندها آغاز شده است. کبد و لوزالمعده وی نیز برای پیوند به شیراز ارسال میشود و کلیههای او نیز به دو بیمارستان دیگر پایتخت برای پیوند فرستاده شده است. بقیه اعضای وی مانند قرنیه و تاندونها نیز برای فراهم آوری به بانک نسوج ارسال میشود تا در آینده به بیماران نیازمند پیوند شود.
همین گزارش چند خطی کافی است تا دریابیم که وصیت این هنرمند تا چه اندازه سنجیده بوده و اصولا اعضای بدن یک عزیز جان باخته می تواند با ادامه حیات چند تن دیگر گره بخورد.
اینجاست که می توان در مدح مرحوم بدیعی گفت، از تلخی و شیرینی ممزوج در این ماجرا اشک ریخت، برای خانواده متوفی و بیماران و بستگان ایشان ابراز خرسندی کرد و حتی تلاش کرد تا با بازنشر دادن بزرگی ماجرا، در ترویج این اقدام نکو گام برداشت اما قطعا با ما موافق خواهید بود که این نقش آفرینی عسل بدیعی، نه تنها بازی نبود، بلکه متفاوت ترین نقشی بود که ایفا کرد؛ نقشی که برای به انجام رساندن آن، نیاز به دوربین، میکروفن و هیچ ابزار دیگری نبوده و حتی لازم نیست که ایفا کننده آن بازیگر و هنرمند باشد.