در دهههای اخیر، هر چه به این سو میآییم، گفته میشود هنرمندان و به ویژه بازیگران و ورزشکاران الگوی جامعه هستند و از این حیث، باید بیش از دیگران مراقب رفتارشان باشند تا مروج رفتارهای غیراخلاقی نباشند؛ اما آیا اصولاً چنین نگاهی که در چهارچوبش نسبت به عملکرد و رفتار اجتماعی و فردی این قشرها قضاوت میشود، درست است و این دو گروه به عنوان وظیفه ذاتی، مکلفند نماد اخلاقی باشند و اگر نخواهند چنین باشند، باید حرفهشان را رها کنند؟
به گزارش «تابناک»، فرض کنید یک بازیگر مشهور سینما همچون حامد بهداد هستید و در یک سوی خیابان در حالی بر سر قراری با رامبد جوان میروید، جوانی نابینا از شما میخواهد که او را از خیابان عبور دهید. به احتمال فراوان او را همراهی خواهید کرد و از خیابان میگذرید و سپس به آن سوی خیابان بازمیگردید تا زودتر به قرارتان برسید.
هنوز میانه خیابان نه چندان عریض نرسیدهاید که متوجه رفتار عجیب نابینا میشوید و پس از وقایعی کوتاه، جوان نابینا با دست کشیدن روی صورتتان عنوان کند تو «حامد بهداد» هستی و سپس میگوید توی بوی حامد بهداد را میدهی! واکنش شما چه خواهد بود؟ یا فرض کنید با اشکان خطیبی به رستوران رفتهاید و لشکری از مردم برای عکس و امضا به سمت شما هجوم میآورند. شما در جایگاه اشکان خطیبی چه واکنشی نشان میدهید؟
«اینجا ایران است»؛ مجموعهای جالب از این رخدادهاست که به شکل صحنهسازی برای ثبت واکنش بازیگران ضبط شده و سپس در این باره با این بازیگران خشمگین گفتوگو شده است. از این مجموعه که به تازگی در شبکه خانگی توزیع شده و «تابناک» تنها حدود پنج دقیقه از خلاصه یکی از بخشهایش که شامل موقعیت حامد بهداد میشود را نقل میکند؛ اتفاقاتی که به ظاهر قرار است در مجموعه با همین نام در سی دیهای دیگری نیز منتشر شود و شامل بازیگران دیگری نیز میشود.
جالبترین واکنشها در این باره به حامد بهداد بازمیگردد. او نخست بر پیش فرضی خط بطلان میکشد که شاید حق با او باشد و باید بر آن مهر ابطال زد. او در این باره میگوید: «چه کسی گفته منِ بازیگر الگوی جامعه هستم... من خودم کلی مشکلات دارم... من فقط یک موقعیت را مقابل دوربین باسازی میکنم و کارم را انجام میدهم... و اگر بتوانم هم نمیخواهم الگو باشم... الگو رهبران سیاسی و مذهبی هر جامعه هستند و باید باشند، نه بازیگر».
هرچند نقدهای جدی به روحیات حامد بهداد وارد است، این واکنش او درست است. با این که بازیگران و به همین ترتیب، ورزشکاران طرفداران فراوانی دارند و برخیشان جوایز و افتخارات هنری و نشانهای رنگارنگ نیز به عنوان ایرانی به دست میآورند، آیا برخورداری از طرفداران فراوان و افتخارات شغلی مساوی با اسوه و الگو شدن برای جامعه است و هر شخصی در این موقعیت قرار گرفت، مکلف است تا خود را همچون یک الگوی تمامنما یا حداقل کم اشکال در معرض قضاوت عموم گذارد؟
بیشک نمیتوان انتظار داشت حداقل همه ورزشکاران و قهرمانان و همچنین هنرمندان و به ویژه بازیگران در مقام الگوی اجتماعی ظاهر شوند و اصولاً دستیابی و حفظ خود در چنین موقعیتی نیازمند گذراندن مراتبی است که بسیاری از اهالی هنر علاقهای به آن ندارند اما جامعه به آنها تحمیل میکنید که حالا با این موفقیتها و قرار گرفتن بیش از اندازه در مقابل چشم مردم، مکلف به مبادی آداب بودن بیش از حد و در مقیاس یک نماد اجتماعی و نمونه عینی برای تمثیل هستند.
هرچند انتظار میرود، چهرههای بیشتر مطرح و به اصطلاح ستاره از هر طیف اعم از بازیگران یا قهرمان از آستانه تحمل بالاتر و رفتار مأخوذ به حیایی نسبت به دیگران برخوردار باشد، در عین حال باید پذیرفت، الگو بودن جزو تکالیف این دو گروه نیست و در سایر کشورها به جز ایران نیز از قریب به اتفاق این دو گروه انتظار الگو بودن نمیرود و تنها انتظار میرود قوانین اجتماعی را کامل رعایت کنند و اگر چنین نکنند همچون دیگر شهروندان مجازات میشوند، همان گونه که تاکنون شمار چشمگیری از ورزشکاران و بازیگران سرشناس غربی به زندان رفته یا محکوم به مجازاتهای جایگزین شدهاند.
بنابراین جامعه و پیش از عموم جامعه، طبقه نظریه ساز که مشخص نیست با تکیه بر کلام استدلالها، حکم قطعیِ «پیش فرض الگو بودن همه قهرمانان و بازیگران» را صادر کردند و این نگاه به عمق دیدگاههای مسئول رسوخ و به باوری محکم بدل شده، میبایست درک کنند این گروهها نیز جزوی از جامعه هستند که حق دارند بلند بخندند، در پارک ورزش کنند، لباس راحتی بپوشند و در یک کلام همچون دیگر مردم عادی زندگی کنند. نباید به گونهای با ایشان برخورد کرد که اگر رفتارهایشان در زمان عصبانیت یا سرخوشی حرکت انجام دادند، قهرمانی که خود برای خودمان ساختهایم و خودش این صفت را قبول ندارد، در ذهنمان ترک بردارد و از یک ورزشکار یا بازیگر دلگیر شویم.
این گروه هم حق دارند به رستوران، کافی شاپ، شهربازی، مسافرت و هر نقطهای که ممکن است مقصد عموم مردم باشد، سر بزنند اما جامعه ایرانی به گونهای رفتار کرده که بازیگر ترجیح میدهد، یا در محافل عمومی با عینک سیاه ظاهر شوند یا به سرعت حرکت کند و با لحظهای سکون خود را مقابل سیلی از مردم قرار ندهد و یا به محافل خصوصی هم صنفیهایش بسنده کند.
اتفاق تأسف آوری که در مراسم درگذشت مرحوم عسل بدیعی رخ داد و گروهی در پی علی دایی و بازیگر برای گرفتن عکس و امضا افتادند و مراسم تحت الشعاع قرار گرفت و این رویداد هر ساله بارها رخ میدهد. یاد بگیریم، اگر این بار به رستوران رفتیم و میز کناریمان یک چهره نام آشنا نشسته بود، خود را در موقعیت این اشخاص قرار دهیم و اندکی بیندیشیم. سپس با درک حداقلها، برای گرفتن امضا و عکس یا گپ زدن و تبادل شماره تلفن که احتمالاً آن چهره علاقهای به تبادلش ندارد، خیز برنداریم و به حریم و آرامشش احترام بگذاریم.