چهل و یک سال ازمرگ جانگداز و تکان دهنده جهان پهلوان، غلامرضا تختی، ورزشکار بزرگ، انسان والا، آزاد مرد سیاسی و شخصیت محبوب مردم ایران میگذرد. او که یکی از پرافتخارترین قهرمانان ایران و فاتح سکّوی رفیع کشتی جهان بود و نه تنها در ایران، که در تاریخ ورزش جهان نیز چهرهای ماندنی است.
به گزارش سایت کمیته ملی المپیک البته راز ماندگاری شگفت این انسان بزرگ را نباید تنها در برق نشانهای قهرمانیاش جست؛ بلکه او با فضیلتهای نیک اخلاقیاش، فرزند وفادار این ملت باقی ماند و همیشه نیز در قلب همگان جای دارد. روح بلندش شادو جایگاهش همیشه والا و والاتر باد.
زندگینامه
غلامرضا تختی، ملقّب به جهان پهلوان، در پنجم شهریور 1309، در منطقه خانیآباد تهران به دنیا آمد. تختی، تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی و دوره اول متوسطه را در دبیرستان منوچهری گذراند، اما آن را نیمه کاره رها کرد و نزد استاد ابراهیم نجار، به آموختن نجاری پرداخت و ظاهرا به راهنمایی او که ورزشکاری باستانیکار بود، به ورزش روی آورد و در سالهای 1335 تا 1337 ه . ش، بازوبند پهلوانی ایرانزمین را به بازوبست و پهلوانی صاحب زنگ و ضرب شناخته شد. تختی، ورزشکاری پهلوانصفت بود که مدالهای طلا و نقره بسیاری از میادین جهانی و المپیکی به دست آورد. او نماد ورزش ایران بود که به جنگ رژیم خودکامه پهلوی رفت و سرانجام در هفدهم دی ماه 1346، در 37 سالگی ، از دنیا رفت. پیکر او را در شهر ری به خاک سپردند. روحش شاد و یادش هماره گرامی باد.
ویژگیهای فردی
جهان پهلوان، مرحوم غلامرضا تختی، به واقع پهلوان بود و روحیه جوانمردی پهلوانی در او موج میزد. ویژگیهای فردی و شخصیتی تختی، ادب، فروتنی، حجب و حیا، پایبندی به آیین جوانمردی و سنتهای پهلوانی، دستگیری از فرودستان و نیازمندان، نیکخواهی، حقشناسی، احترام به بزرگان و پیشکسوتان و ارزشهای ملی ـ مذهبی جامعه، همراه با چهره دلنشین و لبخند زیبا و گرمش ـ که تقریبا هر کس که او را از نزدیک دیده، به آن اشاره کرده است ـ و قصهها و افسانههایی که از عزت نفس و بلندنظری و کمکهای او به دیگران در میان مردم رواج یافته بود، از او چهرهای فوقالعاده محبوب ساخته است. تختی، نماد ورزش ایران و از نسل پهلوانان اساطیری و ماندگار در تاریخ ایران است. مردی که واژههای زیبای پهلوانی، جوانمردی، گذشت، دینداری، مردانگی و فداکاری، به نام او گره خورده است. غلامرضا، قهرمانی است که در سایه پهلوانی، ماندگار شد.
احترام به مادر
جهان پهلوان تختی، مادرش را خیلی دوست میداشت و به او احترام میگذاشت و فرمانش را به گوش جان میسپرد و اطاعت میکرد. در سال 1328، تختی به مسجد سلیمان رفت و در شرکت نفت آنجا مشغول به کار شد. بعد از چندی، برای دیدار مادرش از شرکت نفت تقاضای مرخصی نمود، ولی مورد موافقت واقع نگشت. بدین ترتیب، جهان پهلوان که هنوز یک سال از خدمتش نمیگذشت، استعفا داد. متن استعفای او خواندنی است: «بسیار متأسفم از اینکه مقام ریاست کارگزینیِ اداره شرکت نفت مسجد سلیمان، با مرخصی یک ماه این جانب موافقت نفرمودهاند. از نظر آنکه من برای مادر خودم ارزش فراوانی قائل هستم و او از من خواسته است که به دیدارش بروم، چارهای جز اطاعت امر او نمیبینم و با مرخصی من نیز موافقت نشده است. خواهشمند است استعفای این جانب را بپذیرید. با نهایت احترام، غلامرضا تختی».
پهلوانی در میدان قهرمانی
جهان پهلوان تختی همیشه میگفت: «هدف، قهرمان شدن نیست. هر کس با کم و بیش تمرین، میتواند قهرمان شود، اما فقط قهرمانی به گردن خود و ملتش مدال طلا میآویزد، که وجودش سرشار از جوانمردی و خدمت به همنوع باشد». جهان پهلوان، کشتیگیری قدرتمند و چالاک بود. او با هوشمندی و موقعشناسی کشتی میگرفت، اما حتی روی تشک هم اصول جوانمردی را از یاد نمیبرد و هیچ گاه دیده نشد که از ضعف حریف سوء استفاده کند. الکساندر مدوید، رقیب سرشناس روسیِ تختی، بر مزار تختی در حال گریه گفته است: «در طول مدتی که کشتی گرفتهام، شجاعتر، خوش خُلقتر و مهربانتر از تختی ندیدهام».
زلزله بویینزهر
پس از زلزله بویینزهرا در شهریور ماه 1341، مردم به نشانه اعتراض به بیکفایتی حکومت وقت در کمکرسانی به زلزلهزدگان و نیز بیاعتماد به دولت، از جهان پهلوان خواستند کمکها را جمعآوری کند و به زلزلهزدگان برساند. تختی با جمعی از ورزشکاران، کمکهای نقدی و جنسی مردم تهران را جمع کرد و به زلزله زدگان رساند. پس از آن، غوغایی به پا شد که در تاریخ مشارکتهای مردمی ایران زمین، کمنظیر و یا بیمانند است. اوصافی که از استقبال مردم و بخششهای آنان به جهانپهلوان در آن روز آوردهاند، به افسانه بیشتر شباهت دارد، و نشان از اعتماد شگرف مردم به این پهلوانِ خاکی خود است.
تختی و نماز
یکی از شاخصههای دینداری از صدر اسلام تاکنون، پاسداشت پایه و عمود دین، یعنی نماز است. تا الان، هیچ کس حتی به ظن و گمان نگفته است که تختی در نماز خواندن، کاهلی داشته است؛ بلکه در مقابل، دوستان او همیشه تأکید داشتهاند که او، نماز را در محل تمرین یا مسجد نزدیک محل اقامه میکرده است. درباره تختی گفتهاند که در روزهای تمرین، همیشه از دو لُنگ استفاده میکرد؛ یکی برای تمرین و یکی مخصوص نماز. او همیشه این لنگ مخصوصِ نماز را در رختکن و در جای معین قرار میداد و به محض اینکه تمرینش تمام میشد، نماز را شروع میکرد.
تختی؛ ارادتمند اهلبیت علیهمالسلام
جهان پهلوان غلامرضا تختی، از مولایش حضرت علی علیهالسلام درس اخلاق و فروتنی آموخت و در مکتب حسینی، همچون مسلمانی راسخ و استوار بر عقیده خویش باقی ماند. او همیشه قرآنی در جیب داشت و هیچ گاه از یاد خدا غافل نبود. تختی یک بار در پاسخ به اظهار محبت روحانی محل که بالای منبر از او تجلیل کرده بود، گفت: «من نه تنها به دلیل اینکه اسمم غلامرضاست، غلام حضرت امام رضا علیهالسلام هستم؛ بلکه غلام همه ائمه اطهارم و از خدا میخواهم که تا پایان عمر، توفیق انجام فرایض مذهبی را داشته باشم و یک مسلمان واقعی باقی بمانم». او در آخرین مصاحبهاش، رمز موفقیت خود را، تأسی از ائمه اطهار دانسته و میگوید: «من از علی علیهالسلام آموختم که در مقابل ناملایمات باید ایستادگی کرد و برای پیروزی باید تلاش نمود و با اتّکال به خدا به میدا رفت و پیروز شد و من چنین کردم و پیروز شدم». تختی همواره شبهای جمعه برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیهالسلام میرفت و ارادت خاصی به ائمه اطهار، به ویژه حضرت ثامنالحجج امام رضا علیهالسلام داشت.
آخرین زیارت
جهان پهلوان غلامرضا تختی، هر بار که عازم سفر ورزشی بود، به مشهد مقدّس میرفت و به ثامن الحجج علیهالسلام متوسل میشد. یکی از خادمان حرم رضوی، درباره آخرین زیارت تختی میگوید: «شادروان تختی، در حالی که دو دستش را محکم به پنجره ضریح قفل کرده و صورتش را به ضریح چسبانده بود، به شدت گریه میکرد و با ناله میگفت: یا امام رضا، من غلامرضا، غلام تو هستم. هر چه دارم، از تو دارم. کمکم کن. درمانده شدهام. تا حالا آبروی مرا حفظ کردهای، نگذار میان مردم بیآبرو شوم. به من روحیه و توان ده تا بتوانم همچنان در خدمت مردم باشم. تو خیلی چیزها به من دادهای. به کمکت احتیاج دارم، نا امیدم نکن، یا امام رضا».
ادبیات تختی
در تاریخ معاصر ایرانزمین، کمتر شخصیتی به شهرت و محبوبیت جهان پهلوان، غلامرضا تختی دست یافته است. مجموع شعرهایی که در رثا و تجلیل او سروده شده، و نوشتههای درباره آن مرحوم، که گاه در چند اثر گردآوری شده، به حدی است که میتوان اصطلاح «ادبیات تختی» را برای آن به کار برد. هنرمندان گوناگونی، او را موضوع داستان، نمایشنامه، فیلمنامه، طراحی، نقاشی، تندیسگری، و سرودهای حماسی، رزمی و سیاسی خود قرار دادهاند. در سراسر ایران، شمار بسیاری خیابان، میدان و ورزشگاه به نام تختی است و چند تمبر یادبود نیز با تصویر او انتشار یافته است. «مسابقات کاپ آریامهر» پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به «مسابقات کشتی جام جهان پهلوان تختی» تغییر نام داد. براساس اعلام کمیته ملی المپیک، نام غلامرضا تختی، در کنار نام برترین ورزشکاران جهان در قرن بیستم جای گرفته است.