روزنامههای
امروز، بیش از هر چیز به سرنوشت محمود احمدینژاد رئیسجمهور مستقر، نخستین نشست
رسانهای رئیس جمهور جدید و واکنشهای جناح مقابل به پیروزی وی پرداختهاند. سیاستها
و ترکیب دولت آینده هم مورد توجه قرار گرفته است.
او همچنان همان
روحاني ديپلمات است
روزنامههای امروز، نشست مطبوعاتی دیروز حسن روحانی رئیسجمهور منتخب را از زوایای مختلف مورد توجه قرار دادهاند.
ابتکار در سرمقاله خود با تیتر «او همچنان همان روحاني ديپلمات است» به قلم سيد علي محقق نوشته است: با گذشت 8 سال از آخرين مسئوليت روحاني در مذاكرات هستهاي ايران، او ديروز در مقام رئيس جمهور منتخب ايران و در اولين نشست مطبوعاتي پس از انتخابات، دو مشخصه بارز خود به عنوان يك ديپلمات كاركشته و مذاكره كننده حرفه اي را به نمايش گذاشت.
روحاني در پاسخ سؤالات سياسي اقتصادي و اجتماعي داخلي خوب گوش ميداد و كاملا حاضرجواب و هوشمندانه پاسخ ميداد. در پاسخ به سؤالات مرتبط با عرصه سياست خارجي نيز به مثابه يك سياستمدار ميانه رو، كاركشته و قائل به قواعد ديپلماسي حاضر شد تا در اولين عرضه عمومي خود در مقام جديد، بيش از هر چيز به همان روحاني ديپلمات و مسئول پيشين پرونده هستهاي شباهت داشته باشد. پاسخهاي روحاني به خبرنگاران چه آنجا كه در خصوص تحولات سوريه و لزوم واگذاشتن امور سوريه به مردم اين كشورسخن گفت و چه در واكنش به پيام آمريكاييها براي مذاكره مستقيم با دولت جديد و چه در خصوص سرنوشت مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 همگي نشانههايي از اعتدال، عقلانيت و تلاش براي تنش زدايي و اعتماد سازي را با خود به همراه داشت.
روحاني به خوبي ميداند كه باز كردن باب گفت و گو، اولين گام براي پيشبرد ديپلماسي، تبديل تقابل به تعامل و كسب منافع حداكثري پشت ميز مذاكره است. او همچنين كاملا حواسش هست كه اين روزها همانقدر كه اقشار مختلف مردم ايران مشتري سخنان رئيس جمهور منتخب هستند، سران كشورهاي جهان و فعالان عرصه ديپلماسي هم با دقت فراوان مستمع اين اظهاراند و گفتههاي او را زير ذره بين تحليل و پيش بيني ميبرند. كما اينكه هم اتحاديه اروپا و كاخ سفيد و هم ديگر كشورهاي جهان و منطقه در بيانيههاي خود در خصوص پيروزي حسن روحاني ضمن استقبال ترديدآميز از انتخاب جديد مردم و روي كار آمدن گفتمان اعتدال در ايران، نشان داده اند كه تحولات تهران جديد را به دقت زير نظر دارند و ميخواهند به سرعت توانايي روحاني در تعديل سياست هسته اي ايران و پل زدن بر اختلافات با غرب را بيازمايند.
شرق هم به «سه شرط روحانی برای مذاکره با آمریکا» اشاره نموده و در گزارش خود از این نشست آورده است: در پاسخ به سؤال شبکه NBC مبنی بر اینکه وزارت خارجه آمریکا برای شما پیام تبریک فرستاده و در این پیام به دنبال این است که وارد مذاکره مستقیم شود آیا شما میپذیرید، با خنده گفت چه سؤال سختی؛ رییسجمهور منتخب ادامه داد رابطه ایران و آمریکا مسأله پیچیده و دشواری است، زخم کهنه وجود دارد باید تدبیر شود تا ترمیم شود، قطعا به دنبال تنش نخواهیم بود، عقل سلیم حکم میکند دو کشور به فکر آینده باشند، گذشته را ترمیم کنند اما هرگونه سخنگفتن از مذاکره مستقیم باید بر مبنای احترام، منافع متقابل از موضع برابر باشد و براساس شرایطی صورت بگیردکه به آن شرایط عمل شود.
روحانی گفت: آمریکا باید طبق معاهده الجزایر تصریح کند که در امور داخلی ایران مداخله نخواهد کرد و حقوق حقه ایران ازجمله هستهای را به رسمیت میشناسد و سیاستهای یکجانبهگرایانه و زورمدارانه نسبت به ایران را کنار میگذارد. با این شرایط اگر احساس شود حسننیتی وجود دارد، زمینه فراهم میشود. وی خاطرنشان کرد: البته همه بدانند که دولت آینده از حقوق حقه ملت ایران هرگز کوتاه نخواهد آمد و بر این مبنا آماده کاهش تنش هستیم و برای زمینهسازی اعتماد هم در چارچوبی که جمهوری اسلامی ایران دارد آمادگی داریم.
روزنامه ایران که مانند سایر رسانههای دولتی به استقبال از انتخاب روحانی رفته، از تیتر «رئيس جمهور منتخب تمام مردم هستم » استفاده کرده و نوشته است: حسن روحاني رئيس جمهور منتخب ملت ايران در ادامه گفتوگو با خبرنگاران داخلي و خارجي در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه شرق مبني بر اينكه آقايان خاتمي وهاشمي از جمله كساني بودند كه از شما در جريان انتخابات حمایت كردند و شما چگونه مطالبات اصلاحطلبان از جمله احزاب اصلاحطلب را پيگيري ميكنيد و زمينهاي فراهم ميكنيد كه آنها بتوانند بار ديگر فعاليت خود را آغاز كنند، گفت: اولاً اين نكته را بگويم كه من از همه كساني كه از من حمايت كردند، تشكر ميكنم، سپاسگزارم، از تمام جناحها، احزاب و شخصيتهايي كه حمايت كردند تشكر و قدرداني ميكنم. قبلاً نيز اين كار را كرده و اكنون نيز اين كار را انجام ميدهم،ولي بايد اين نكته را توجه داشت كه من از امروز رئيس جمهور منتخب تمام مردم هستم و وظيفه دارم به خواست و نظر همه مردم ايران توجه كنم و تلاش خواهم كرد كه به همه خواستهها و مطالبات بحق همه مردم، احزاب و گروهها توجه داشته و در اين راستا حركت كنم. وي با بيان اينكه دولت همواره نيازمند حمايت مستمر مردم است و با تاكيد بر اينكه من اميدوارم و اين دولت، واقعاً دولت اميد خواهد بود، گفت: بايد به خواستههاي قانوني احزاب و گروهها و جناحها توجه كرد. به خواست همه مردم توجه كرد و در راستاي تحقق اين موضوع نقش مردم بسيار موثر است و بايد آنها نيز در صحنه باشند و من تلاش خواهم كرد كه خود نيز در اين راستا حركت كنم. وي با بيان اينكه به عنوان رئيس جمهور منتخب اجراي قانون اساسي را وظيفه خود ميدانم و انشاءالله به اين عهدي كه بستهام پايبند خواهم بود، گفت: در راستاي اجراي قانون اساسي به خصوص فصل سوم آن تلاش خواهم كرد.
قانون هم در مطلبی با تیتر «شعار "انحرافي" در كنفرانس روحاني» به رخدادهای آخر نشست دیروز اشاره کرده و توضیح داده است: وي كه خود را خبرنگار رسانه اي معرفي كرده بود و وارد نشست خبري شده بود در ميان روند آرام نشست شروع به اغتشاش و سر و صدا كرد.فرد مورد نظر بدون نوبت و اجازه از ميان حضارخطاب به رئيس جمهور منتخب مردم فرياد كرد: شما به خاطر اين شعارهاي ما كه سر داديم و گفتيم: «روحاني يادت باشه مير حسين بايد باشه» رئيس جمهور شديد و بايد به قولتان عمل كنيد.
روحاني بيتوجه به فرد مجهول الهويه به نشست ادامه داد و مسئول نوبت دهي به خبرنگاران خطاب به فرد اغتشاشگر گفت: اگر شما سؤالي داريد بيايد پشت تريبون و از اينجا بيان كنيد. براي مدتي فردي كه در ستاد انتخابات از مشايي و جوانفكر طرفداري مي كرد ساكت ماند و باز با چراغ خاموش به سمت تريبون رفت. لحظات آخر نشست خبري بود كه اين فرد با جنجال شروع به فرياد كرد كه: «نمي گذارند حرف بزنم، وقتي اينها نمي خواهند من كه نمي توانم كاسه داغتر از آش شوم».
در همين حوالي بود كه فرياد سر داد: «روحاني يادت باشه مير حسين بايد باشه» و بعد با ضربه زدن به خبرنگاران كه در صف بود با دست پاچگي محل را ترك و فرار كرد. آنچه امد گرچه برگرفته از مشاهدات شخصيام بود ولي ديروز در برخي خبرگزاريها و سايتها هم منتشر شد و مهر تایيدي بر صحت گزارش گذاشت.
آرمانخواه کمتجربه، بازی برهمزن و پرطرفدار دیروز؛ تکنوکرات باهوش، بازیگردان و تنهای امروزشرق در مطلبی به قلم حمیدرضا ابک به «دیروز و امروز یک رییسجمهور» پرداخته است. نویسنده در این مطلب در توصیف هشت سال ریاست جمهوری احمدینژاد و تغییرات وی نوشته است: هشت سال پیش، یک هفته مانده به انتخابات ریاستجمهوری، روزنامه «شرق» گروهی را مامور کرد تا مصاحبههایی اختصاصی در حوزههای مختلف با کاندیداهای ریاستجمهوری انجام دهند. مصاحبهها با موفقیت انجام شد و تاثیری بسیار بیشتر از حد تصور داشت. یک نفر از آن کاندیداها اما حاضر به مصاحبه نشد. گفت من با روزنامه شما مصاحبه نمیکنم. در دور دوم انتخابات آن سال، همان کاندیدا رقیب اصلی «آقای رفسنجانی» بود که آرامآرام داشت فرآیند تبدیلشدن به «هاشمی» را طی میکرد. روز پایان تبلیغات قرار شد هر کدام از ما، در یکی از میادین شهر، روی سکوها و صندلیها برویم و نگذاریم آن مرد از نردبان دمکراسی بالا برود؛ گمان میکردیم ممکن است فردای پیروزی، نردبان را واژگون کند و این بساط را برای همیشه برچیند؛ از بنیاد. امروز که به آن اتفاق مینگرم گمان میکنم پروژه سیاسی ما از بنیاد شکست خورده بود. ما قرار بود در میدانی سخنرانی کنیم که مرد، روزها پیش از ما فتحش کرده بود. همان هم شد؛ شکست خوردیم.
فریادهای بیمرز طرفدارانش در آن میدان، مجال نغمه به چنگ و نفیر ما نداد و غریو عدالتطلبی و تظلمخواهی رویاپردازانهاش، صدای «هاشمی 84» را محصور و منحصر به گوش همانانی کرد که از اول هم قرار نبود در سلک یاران مرد باشند. ما آن روز به مردی شکست خوردیم که تاریخ نشان داد نمیدانست چه «میخواهد»، اما بسیار خوب میدانست که چه «نمیخواهد». پس از اعلام نتیجه، وقتی هیاهو و هلهله مردم را در خیابان میرداماد و ولیعصر میدیدم و میشنیدم، ناگهان یادش افتادم؛ یاد همان مردی که با صراحت گفت من با روزنامه شما مصاحبه نمیکنم و بیدینی ما را دلیل تصمیمش برشمرد. دیدم همان مرد، حالا بعد از هشتسال، انتخاباتی برگزار کرده است که به گواه دوست و دشمن، هیچ شک و شبههای در آن نیست؛ احتمالا ما در مورد قضیه نردبان هم اشتباه کرده بودیم (راستی ما چقدر اشتباه کردیم).
قضای روزگار، پیروز انتخاباتش، نماینده همان کسی بود که هشتسال قبل شکستش داده بود.با خودم فکر میکردم امشب به چه میاندیشد. احتمالا فرداروزی به دوستان سالهای بهی و فرهی پیغام خواهد داد که من، به تنهایی عالیجنابشان را شکست دادم و حالا شما، تمامتان روی هم، رایی کمتر از نمایندهاش آوردهاید و بازی را واگذار کردهاید. او احتمالا خودش را یکی از پیروزمردان انتخابات یازدهم میداند و خطاب به یاران قدیم میگوید: تنها «من» میتوانستم نجاتتان دهم. در این هشتسال بسیار تغییر کرده است؛ مثل رقیبش و حیرتا که تصویر فردای او تا چه اندازه نزدیک است به دیروز رقیب کهنهکار.
حالا دیگر خوب میداند چه میخواهد. هنوز هم دوست دارد عدهای گمان کنند در دقیقه 90 بازی، کاری خواهد کرد کارستان. با لبخندها و طفرهرفتنها و جدیبودنهای کمسابقهاش، اصرار دارد تا به دیگران یادآوری کند که سوت پایان را نکشیدهاند. اما با تمام این احوال، تحویل «جام»، به نماینده تیمی که روزی جام را از آنها ستانده بود برای او چه معنایی خواهد داشت؟ دورهاش تمام شده؟ دیر جنبیده است؟ بدون حضور او سوت پایان را کشیدهاند؟ حق دارد مردد باشد. حق دارد تعلل کند. بازگرداندن جام به رقیب دیرین، نه، به نماینده رقیب دیرین، شاید اسباب تفاخرش را فراهم کند و نشان سطوتش باشد بر دوستانی که مدتهاست آرزوی حذفش را میکنند، اما همزمان، مهر تاییدی است بر تمام حرفها و رفتارهایی که رای او، ثمر پربار مخالفت بنیادینش با آنها بوده و اعترافی است ناگوار بر این، که سیاستمدار پیر و صبور، زیرکانه دست و تقدیرش را با هم خوانده است.روزگار با او بازی هولناکی کرده است. آرمانخواه کمتجربه، بازی برهمزن و پرطرفدار آن روزها و تکنوکرات باهوش، بازیگردان و تنهای امروز، وضعیتی کاملا متفاوت از آغاز کارش را تجربه میکند. حالا دیگر بسیار خوب میداند که چه میخواهد؛ مشکلش این است که دقیقا «نمیداند» که چه «نمیخواهد». کاش روزنامه «شرق» با او مصاحبه کند.
درباره احضار رئیسجمهورموضوع انتشار تصویر احضاریه برای رئیسجمهور که دیروز از سوی رسانهای دولتی صورت گرفت، مورد توجه همه روزنامههای امروز کشور قرار گرفته است.
خورشید روزنامه متعلق به سازمان تأمین اجتماعی با تیتر «احضار فرزند ملت به دادگاه» نوشته است: روز گذشته انتشار خبر احضار رئیسجمهور به دادگاه با شکایت علی لاریجانی، فضای سیاسی کشور را بهشدت تحتتاثیر قرار داد. این اتفاق در حالی رخ داده که فضای سیاسی کشور پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری روزهای آرامی را سپری میکند. در ساعات گذشته بازار گمانهزنی برای یافتن علت این اقدام بیسابقه رئیس مجلس شورای اسلامی رونق گرفته، به خصوص که چنین برخوردی با مقام ریاستجمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه است. میتوان حدس زد که زنجیرهای از اقدامات این چنینی در دستور کار مخالفان منتخب 25 میلیونی ملت ایران در سال 88 قرار دارد
حسین شریعتمداری هم در کیهان با لحنی تند به قوه قضائیه تاخته است و نوشته: اين اقدام دستگاه قضايي، در شرايط حساس کنوني که انتخابات پرشور و حماسي اخير، دشمنان بيروني نظام را با حيرت آميخته به عصبانيت روبرو کرده است حرکتي فراتر از يک «اقدام نسنجيده» است و اگر کار برخي از نفوذيهاي بدخواه مردم و مسئولان محترم قضايي نباشد به يقين پاي بيتدبيري در ميان است که شايسته دستگاه قضا نيست و در هر حال حرکتي جفاکارانه در حق رئيسجمهوري است که اگرچه طي چندماه اخير نمونههايي از اقدامات و مواضع غيرقابل دفاع داشته است ولي خدمات بيوقفه و فراوان ايشان در بسياري از زمينهها با هيچ دولت ديگري حتي قابل مقايسه هم نيست. آيا شرط انصاف و رسالت تقدير از آن همه زحمات و خدمات دکتر احمدينژاد، ارسال احضاريه براي ايشان است؟! و اما، چنانچه مسئولان محترم دستگاه قضايي کشور از اين اقدام بيخبر بودهاند و کساني دور از چشم-انشاءالله تيزبين!- آنها براي دومين شخصيت بلندپايه نظام برگه احضاريه به دادگاه فرستادهاند، اين افراد چه کساني هستند؟! و از اين اقدام چه انگيزهاي داشتهاند؟!
ایران روزنامه دولت هم احمدينژاد را دولت اولينها دانسته و توضیح داده است که شكايت از رئيس جمهور در حالي در اين دوره از دولت محمود احمدينژاد رخ ميدهد كه در هيچ كدام از دولتهاي قبل مسبوق به سابقه نبوده است. شايد بايد دولت احمدينژاد را دولت اولينها دانست! رئيس جمهور را بيدين و كابارهدار خواندند، اما باز هم هيچ مرجعي براي دادخواهي و اعاده حيثيت وجود نداشت! در مجلس شوراي اسلامي كه در رأس امور است، رئيس جمهور را هو كردند، اقدامي كه با اظهار تاسف و تذكر تند مقام معظم رهبري همراه بود. رئيس جمهور را دروغگو و دزد خواندند، اما باز هم اين سكوت بود كه خودنمايي ميكرد و حرف اول را ميزد! شكايت از محمود احمدينژاد كه هنوز دولتش به پايان كار نرسيده و همچنان رئيس جمهور و دوم شخص كشور ميباشد، در حالي است كه رؤساي جمهور در دولتهاي قبل نه تنها مصونيت قضايي كه مصونيت عملي و كلامي هم داشتهاند! شايد احضار رئيس جمهور به دادگاه كه در طول تاريخ انقلاب با كسب 25 ميليون رأي بيشترين آراي مردمي را به خود اختصاص داد، بالاترين مدالي باشد كه به خاطر كار و تلاش و خستگيناپذيرياش به وي داده ميشود!
آرمان هم از جمله روزنامههایی است که مسأله را از زاویه حقوقی بررسی کرده و در مطلبی به قلم عبدالصمد خرمشاهی نوشته است: در خبرها آمده بود که رئیسجمهور به شعبه 76 دادگاه کیفری استان احضار شد. متعاقبا مباحثی بین اهل فن و حقوقدانان صورت گرفت و سوالاتی مطرح شد که آیا اولا دادگاه کیفری استان حق احضار رئیسجمهور را دارد یا نه و اصولا به تخلفات رئیسجمهور در کدام مرجع قضایی رسیدگی خواهد شد؟ در این رابطه باید عرض کنم مطابق اصل 110 قانون اساسی رسیدگی به تخلفات رئیسجمهور در محدوده وظایف قانونی (تأکید میکنم در ارتباط و درمحدوده وظایف قانونی خود) صرفا در صلاحیت دیوانعالی کشور است. بنابراین زمانی که رئیسجمهور در چهارچوب وظایف قانونی خود مرتکب تخلف گردید صرفا دیوانعالی کشور حق رسیدگی به این تخلفات را دارد ولاغیر. اما برابر با اصل 140 قانون اساسی چنانچه رئیسجمهور یا معاونان او و وزیران مرتکب جرایم عادی شدند، رسیدگی به جرایم آنها پس از اطلاع دادن به مجلس شورای اسلامی در دادگاههای عمومی صورت میگیرد.
از سوی دیگر مطابق تبصره یک ماده چهار قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب رسیدگی به کلیه اتهامات برخی مقامات مانند اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام یا شورای نگهبان یا استانداران یا مدیران کل و همچنین رسیدگی به جرائم مطبوعاتی و سیاسی در صلاحیت دادگاه کیفری استان است.
و باز از سوی دیگر برابر مقررات آیین دادرسی کیفری در برگ احضار متهم بایستی علت احضار و نوع اتهام و وقت حضور وی در دادگاه مشخص شود که ظاهرا هیچکدام از این موارد در احضاریه مربوطه قید نشده است. بنابراین درخصوص علت احضار رئیسجمهور به دادگاه کیفری استان به نظر میرسد ابهاماتی وجود دارد که بعد از رفع این ابهامات میتوان اظهارنظر کرد. در نظر داشته باشیم ممکن است رسیدگی دادگاه در ارتباط با تخلف مطبوعاتی بوده و رئیسجمهور بهعنوان فرد مطلع و نه متهم به دادگاه احضار شده باشد. زیرا همانطوری که عرض شد و در تبصره یاد شده نامی از مقام ریاستجمهوری در میان افراد یادشده برده نشده و بعید است که دادگاه کیفری استان به عنوان متهم رئیسجمهور را احضار کرده باشد.
دو دوزه بازها در قم رنگ عوض کردند!واکنشها و عواقب پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری از جمله مسائلی است که امروز هم مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
آرمان در مطلبی با تیتر «دو دوزه بازها در قم رنگ عوض کردند» نوشته است: بعد از پیروزی قاطع دکتر حسن روحانی برخی در قم که هیچ سنخیتی در این انتخابات با وی ندارند و فقط برای بهره برداریهای سیاسی خود را در ستاد آقای روحانی در قم جا داده اند، دنبال منافع خود هستند. اینها همه شناخته شده اند، زمانی که 8 کاندیدا مشخص شدند، از طرف این گروه که گاه مرموزانه عمل میکنند، هر یک نزد سه کاندیدا رفتند و برای آنان در قم ستاد برپا کردند و خود را مدافع او معرفی کردند و حتی در مدرسهای که دارند برای او کنفرانس خبری گذاشتند. این کنفرانسها برای برخی کاندیداها از جمله ولایتی برگزار شد به غیر از دکتر روحانی، ولی وقتی یکی از این کاندیداها در آستانه پیروزی قرار گرفت، بقیه هم به او پیوستند و میگویند، دیدید که ما از اول برای آقای دکتر روحانی کار میکردیم. غافل از اینکه آنها دنبال پیروزی ولایتی بودند و حتی یکی از اعضای ائتلاف آنها رئیس ستاد علی اکبر ولایتی شد که غیر قانونی هم بود و بعد دیدند اوضاع خیلی خراب شده ، او کناره گیری کرد و فرد دیگری را گذاشتند. الان یکباره رویه خود را تغییر دادند و روحانی دوست وهاشمی طلب شدند. شاید روزی به خاطر سنخیتی که در یک دهه و نیم گذشته داشتهاند و آقایهاشمی در قدرت بود با او بودند، اما همین که آیت ا...هاشمی در ظاهر قدرتش کم شد، او را رها کردند و به دیگری چسبیدند. همان طوری که در سال 84 در مرحله دوم از احمدی نژاد حمایت کردند. سوابق آنها در رسانه شان در قم مشخص است. امروز چهره آنها برای همه رو شده است. باید دلسوزان قم مراقب باشند و نگذارند آنها مصادره به مطلوب بکنند. اینها باید دست از سر قم بردارند و هر کاری تا حالا کرده اند، بس است. روزی که لاریجانی میآید همه زیر بیرق او سینه میزنند، روز بعد که روحانی میآید میگویند، ما با روحانی هستیم. آقایان! مردم را دست کم نگیرید، مردم شما را میشناسند، دیدید که به لیست شما هم در شورا رای ندادند و الان داد شما درآمده است، ولی وقتی رقیب شما پیروز نمیشد به هر نحوی شما لبخند میزدید، امروز خودتان گرفتار آن لبخندها شده اید.
این در حالی است که حميدرضا جلايي پور در گفت وگو با «اعتماد» گفته، «اصلاح طلبان از روحاني سهمي نمي خواهند». اعتماد در این مورد نوشته: پيروزي حسن روحاني در انتخابات همان گونه كه انتظار مي رفت موجي از اميد را در ميان ايران و ايراني آفريده است، اميدي كه بايد به رويارويي تمامي مشكلات و مصايب امروز كشور برود. در اين ميان تفسير مطالبات سياسي و اجتماعي موجود از دولت يازدهم مي تواند چشم انداز صحيحي را براي چگونگي رفتار رييس جمهور منتخب ايران ترسيم كند. حميد رضا جلايي پور، فعال سياسي اصلاح طلب معتقد است كه حسن روحاني با مشي اعتدال گرايي مي تواند از پس مشكلات موجود كشور برآيد و پاسخگوي مطالبات باشد. جلايي پور در اين گفت وگو از بلوغ سياسي جامعه و پختگي اصلاح طلبان سخن گفته است. به اعتقاد او اصلاح طلبان و جامعه همزمان به اعتدال گرايي رسيده اند و در اين ميان اصلاح طلبان با وجود حمايت از حسن روحاني هيچ سهمي از او نمي خواهند و خواسته شان از او كارآمدي دولت و تامين امنيت جامعه مدني و فضاي كسب و كار است.
اعتماد در توصیف سايه روحاني روي سر مجلس اصولگرايان از عبارت «از فرافكني تندروها تا رضايت معتدلها» استفاده کرده و با اشاره به «انكار شكست و طرح مطالبات جديد» از سوی بخشی از مجلس نوشته است: حسين نجابت از نزديك ترين چهرهها به حدادعادل در نطق خود تاكيد كرد كه دكتر روحاني از اعضاي جامعه روحانيت مبارز است و سپس از جانب رييس جمهور منتخب كشور، خطاب به كشورهاي غربي از «سازش ناپذير بودن و مقاومت» حرف زد و در پايان هم به كشورهاي غربي گفت: «شما نمايندگان تمدني هستيد كه آثار سوء اخلاقي و اقتصادي و مديريت آن نمايان شده لذا اين تعامل لوازم خاص خود را خواهد داشت پس زياد ذوق زده نشويد».