از این آخر هفته، اجراهای زنده چهرههای مطرح موسیقی پاپ و سنتی در شرایطی شدت میگیرد که برخی اشکالات کنسرتهای پیشین همچنان برطرف نشده و چنین گمان میرود که مردم به رغم متحمل شدن هزینههای چشمگیر برای بهره از صدای زنده خوانندگان محبوبشان، فرصت دیدن آنها را نیز نداشته باشند!
به گزارش «تابناک»، این روزها اگر قصد نشستن در بهترین نقطه برگزاری یک کنسرت موسیقی پاپ یا سنتی را داشته باشید، باید قید صدهزار تومان را بزنید؛ البته اگر با خانواده باشید که وضعیتتان مشخص است و بنابراین تعجب نکنید که صندلیهای ردیف نزدیک به «سن» یا توسط طبقه متمول خریداری شود و یا خالی بماند و به همین ترتیب هرچه توان مالی کمتری نزد مخاطبان موسیقی باشد، هزینه کمتری برای کنسرت پرداخت میشود و صندلیها فاصله دورتری میگیرد.
هرچند برخی از مردم آنچنان علاقهمند به موسیقی هستند که از هزینههای ضروری زندگیشان میگذرند تا موسیقی زنده را در بهترین موقعیتِ محل اجرا و با بهترین کیفیت، بشنوند و ببینند، این قاعده عمومیت دارد و به همین دلیل، قشرهای متوسط و ضعیف جامعه در نهایت میتوانند بلیت بخشهایی از سالنهای اجرا را خریداری کنند که بهای بلیتش سی، چهل، پنجاه هزار تومان است که البته همین رقم نیز برای بخش اعظمی از مردم میسر نیست و بسیاری از مردم ما سالهاست به کنسرت نرفتهاند.
متأسفانه در این شرایط، بهرهبرداری از سالنهایی که استانداردهای میزبانی کنسرتها را ندارد، عملاً گروههای ضعیف ـ به لحاظ اقتصادی ـ را بیش از پیش تضعیف کرده است. سالن اصلی کنفرانس برج میلاد که میزبان جشنواره فیلم فجر نیز در چند سال اخیر بوده و سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران دو سالنی است که مورد بهره برداری برای این کنسرتها قرار میگیرد، متأسفانه فاقد ساختار مناسب دیداری برای میزبان چنین برنامههایی است که دیدن، بخش مهمی تلقی میشود.
در سالن برج میلاد، حاضران بالکن، به ویژه ردیفهای عقب میدان، دید واضحی به سن ندارند و صحنه برایشان ناپیدا بوده و تنها میتوانند صداها را بشنوند؛ اما وضعیت در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران به مراتب بدتر از برج میلاد است و به دلیل محدودیت ارتفاع و عدم شیببندی مناسب سالن، ارتفاع هر ردیف صندلی نسبت به صندلیهای عقب بسیار کم بوده و در بسیاری از ردیفها، دید مناسبی به سن ندارند و مخاطب پس از چند دقیقه تقلا برای تماشای کنسرت، ترجیح میدهد به جای نیمخیز برداشتن ـ که دید ردیفهای عقب را کور میکند ـ سر جایش بنشیند و تنها صدای کنسرت را بشنود.
البته کیفیت صدای این دو مجموعه نیز در سطح یک برنامه موسیقیایی نیست و در کنار اشکال نبود میدان دید برای گروهی از مردم که در این شرایط اقتصادی تحمل هزینه شدهاند، صدای حاصله نیز در حدود یک کنفرانس علمی است که اندکی زیرو بم شدن صدا، چندان در کلیت ماجرا تفاوتی نمیکند و نه در حد یک برنامه موسیقیایی که ذرهای کوچک در کیفیت صدا و همچنین کیفیت پخش صدا، در کلیت کنسرت تأثیر نامطلوبی بر جای میگذارد.
با چنین تفاسیری حقیقتاً پرداخت دهها هزار تومان برای چنین برنامههایی، ظلم در حق دوستداران موسیقی است و چنین تصور میشود که ضروری باشد در این زمینه تجدیدنظر شود و وزارت فرهنگ و ارشاد بر روی استاندارد دقیق سالنهای میزان برنامههای موسیقیایی نظارت قاطعی داشته باشد و یا دستکم با شناسایی ضعفهایی همچون نقاط کور سالنهای میزبان، اجازه بلیت فروشی برای این صندلیها داده نشود، چرا که به هر حال شرکتهای برگزارکننده این کنسرتها، تلاش میکنند سالنهایی با بیشترین صندلی را در اختیار بگیرند و سوددهی بیشتری داشته باشند.
از این منظر برای حفظ اعتبار خوانندهها در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد که به جز نظارت بر سالنها میبایست همچون سالنهای سینما، سالنها میزبان کنسرتها را درجه بندی کند، خود اساتید موسیقی نیز میبایست اجراهایشان را مشروط به اجرا در سالنهای استاندارد نظیر تالار وحدت کنند. با چنین شیوهای قیمت بلیت یک استاد برجسته در سالنی استاندارد بیش از سالنهای درجه دو و سه درخواهد آمد و شرکتها نیز چندان از برگزاری کنسرتها در سالنهای کوچک ضرر نمیکنند.
در همین راستا کنسرت استاد شهرام ناظری در 14، 15، 16 و 17 تیر ماه در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی برگزار میشود که افزون بر این ضعفها حتی آسانسور عمومی نیز ندارد و توسط همان شرکتی برگزار میشود که سال گذشته نیز کنسرت استاد را در همین سالن برگزار کرد.
کنسرت اواخر سال 91 شوالیه آواز ایران در این سالن دقیقاً با مشکلات اشاره شده و البته ناهماهنگیهایی روبهرو بود و از این حیث، ای کاش استاد یا در انتخاب شرکت برگزار کننده کنسرت تجدیدنظر میکرد و یا اصرار میشد که سالن تالار وحدت که مخصوص این امر طراحی شده، میزبان بود؛ اتفاقی که با توجه به فروش بلیتها، برای کنسرتهای بعد قابل تحقق است.