محمدرضا یوسفی در تشریح وضعیت این روزهای ادبیات کودک و نوجوان، رعایت نکردن قانون کپیرایت در کشور را دزدی محترمانه از جهان توصیف کرد و آن را روندی دانست که به تألیف کتاب و ادبیات کشور صدمه میزند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در آستانه 18 تیرماه، روز ادبیات کودکان و نوجوانان، در گفتوگو با ایسنا، در ارزیابی خود از وضعیت کنونی ادبیات کودک و نوجوان عنوان کرد: این چند سال روزگار خوشایندی روزگار خوشایندی برای ادبیات کودک و نوجوان نبود، خصوصا برای بخش کودک که آثار با کیفیت بسیار بدی عرضه میشد. آمارها به لحاظ تولید و کیفیت خوشایند نبود و علت این موضوع در این بود که بخش خصوصی نتوانست فعال باشد و بخش دولتی هم کارآمدی خودش را نداشت و بخش آثار خلاقه نشرهای دولتی هم بسیار اندک کار کرد.
***تیراژ غیرقابل دفاع کتابها
او ادامه داد: ما در این مدت شاهد کنارهگیری بسیاری از ناشران کودک بودیم و گرانی کاغذ سبب شد بسیاری از ناشران کارهای خوب را منتشر نکنند. از طرفی هماهنگیای که باید بین نویسندگان و وزارت ارشاد وجود داشته باشد، مناسب نبود. تیراژ کتابها بسیار پایین آمد و به 1000 تا و 500 تا رسید. در جامعهای که ما حداقل 1500 کتابخانه در آن داریم، این تیراژ، تیراژی نیست که قابل دفاع باشد.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان همچنین تأکید کرد: ما با فقر مدیریت در بخشهای دولتی مواجه شدهایم. در چند دهه اخیر ادبیات کودک و نوجوان دولتی شده و ناشر خصوصی هم در چاپ آثار نیمنگاهی به دولت دارد، چون نهادهای دولتی بزرگترین خریداران کتابهای کودک هستند و همین مسأله سبب شده ناشر خصوصی ما که باید پیشقراول ادبیات کودک و نوجوان باشد، جیرهخوار بخش دولتی شود و خلاقیت از ادبیات کودک و نوجوان ما بیرون رانده شود.
***
یوسفی با ترسیم شرایطی که بر اقتصاد کنونی کشور حاکم است، گفت: نشر ما هم مجزا از اقتصاد نیست و این شرایطی که بر وضعیت اقتصادی ما حاکم است و ما را تبدیل به واردکننده کرده است، در بخش فرهنگی هم وجود دارد، اما عوارضش در این بخش بسیار بیشتر است. در تولید کالا ما به مصرفکننده کالاهای چینی تبدیل شدهایم، اما در بخش فرهنگ این اتفاق دارد هویت، ملیت و هستی را از ما میگیرد، چون هستی هر قوم و نژادی تنها وابسته به مرز آن نیست؛ وابسته به فرهنگ آن است و اگر میبینیم در جهان اقوامی دیگر نیستند، این به لحاظ فیزیکی نیست، بلکه آنها در اقوام دیگر ترکیب شدهاند و با این روند در عرصه فرهنگ کشور این اتفاق برای ما هم میافتد.
***دزدی محترمانه از جهان
او سپس با اشاره به رعایت نکردن قانون کپیرایت و مشکلاتی که این موضوع برای ما پیش میآورد، گفت: ما محترمانه از جهان دزدی میکنیم. 20 ترجمه از یک کتاب در بازار ریخته شده و این کار برای ناشر ما خیلی راحت است، زیرا ناشر به خانم رولینگ که حقالزحمه نمیدهد، به چند دانشجو حقالزحمه ترجمه میدهد واین سبب شده ما در یک چنبره وحشتناک گیر کنیم که نتیجه آن از بین رفتن هویت و دین ماست. اکنون ناشر برای اینکه دوام بیاورد، به کتابهای ترجمه رجوع میکند، زیرا برای او خیلی این کار راحت است و ارشاد هم محدودیتی در این زمینه ندارد. اما همینها این بحث را مطرح میکنند که ما نویسنده و اثر خوب نداریم، در حالی که ما آثاری داریم که از این ترجمهها بسیار قویترند، اما ناشران این آثار را چاپ نمیکنند، چون باید حقوق تصویرگر و مؤلف را بپردازند.
*** برابری تیراژ کتابها با کشوری به اندازه کرج
محمدرضا یوسفی با اشاره به وظایفی که وزیر فرهنگ و ارشاد بعدی میتواند برعهده بگیرد، گفت: وزیر بعدی هم اگر برنامهای برای این کار نداشته باشد، شرایط ما به همین صورت خواهد بود، زیرا ما سالهاست که این حرفها را میزنیم، ولی روز به روز شرایط بدتر میشود و گوش شنوایی هم نیست. از بعد از انقلاب آمار چاپ کتابها به تدریج نزول میکند. ارشاد قبلا این برنامه را داشت که در مقابل چند کتاب تألیفی اجازه چاپ کتابهای ترجمه را میداد، اما این قانون را هم برداشت و ما امروز به جایی رسیدهایم که خودمان را با کشورهای همسایه مقایسه کنیم؛ کشورهایی چون عراق و افغانستان که درگیر جنگ هستند و ترکیه که قدمتی ندارد و در شمال هم کشورهایی چون تاجیکستان و ارمنستان هستند که پیشینه تاریخی کشور ما را ندارند. ما با 10 هزار سال پیشینه فرهنگی مکتوب، آمار کتابهایمان در حد تاجیکستان است. تنوع روزنامههای ما با همین عراق درگیر جنگ قابل مقایسه نیست. تیراژ کتابهای ما از ارمنستان که سه میلیون جمعیت دارد و اندازه کرج است، کمتر است.
***رهایی ادبیات از قید و بند ارشاد
او در ادامه عنوان کرد: من توقع دارم که در دولت بعدی بسترهای اولیه برای آزادی ادبیات ما آماده شود. توقع انقلاب ادبی ندارم، اما امیدوارم وزیر ارشاد کار کوچکی بکند و بیاید این وزارتخانه را از نقش تصمیمگیر خارج کند و قید و بند ارشاد را از پای ادبیات ما آزاد کند. رمان من در نشر منادی تربیت که وابسته به آموزش و پرورش است، قرار است چاپ شود، اما وزارت ارشاد این رمان را رد میکند. ولی تم کارهای من اگر در کارهای ترجمه باشد، ایرادی گرفته نمیشود.
***با کتابهای ترجمه و کمکآموزشی نمیتوانیم سرمان را بالا بگیریم
یوسفی با اشاره به وضعیت نمایشگاههای کتاب گفت: باید تلاش کنند تا نمایشگاهها از حالت دکور خارج شود. در نمایشگاه «یاد یار مهربان» باید به بچهها کتاب بدهند و کمتر کتابهای درسی را به این نمایشگاهها بیاورند. وقتی شهرداری از بودجه ملت استفاده میکند و نمایشگاه «یار یاد مهربان» برگزار میکند، نباید کتابهای کمکآموزشی به نمایشگاه بیاورد تا معلمهای ناآگاه این کتابها را بخرند و کتابخانههای مدرسه را از این کتابها پر کنند. اینها با فهم مدیران ما درست میشود و مدیری که اندیشه فرهنگی داشته باشد، میتواند این شرایط را تغییر دهد. من از اقای روحانی میخواهم که با آوردن یک مدیر خوب کمی شرایط را عوض کند، چون ما در جهان با کتاب ترجمه و کتابهای کمکآموزشی نمیتوانیم سرمان را بالا بگیریم و در هیچ نهاد و جای فرهنگی در جهان با این کتابها نمیتوانیم شرکت کنیم. افتخار هر ملتی به تألیف است و ما هنوز جیرهخوار سعدی، خیام و مولوی هستیم.