پشت پرده دیدار شاهزاده سعودی با ولادیمیر پوتین
دیدار روسی ـ سعودی برای جلوگیری از بهبود رابطه ایران و غرب
لابیهای بسیاری در منطقه به کار افتاده است تا مانع بهبود رابطه ایران و غرب شوند. صهیونیستها در آمریکا، دست به کار شده و در منطقه نیز روسیه و عربستان فعال شدهاند. در این بین در دیدار سلطان بندر شاهزاده عربستانی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، نگرانی از بهبود رابطه ایران و غرب یکی از موضوعات اصلی بوده است.

وزیر خارجه عربستان سعودی، به تازگی با انتقاد از سیاستهای روسیه در سوریه، این کشور را به حمایت از «قتلعام» محکوم کرده بود؛ افزون بر این، مقامات سعودی بارها به اشکال دیگر از سیاستهای سوری مسکو انتقاد کردهاند. در این فضا، سفر رئیس سازمان اطلاعات سعودی به روسیه پرسشهای زیادی را برانگیخته است.
به گزارش «تابناک»، بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی، در حالی به مسکو سفر و با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دیدار کرد که موضوع سوریه، محور این دیدار را تشکیل میداد. روزنامه «السفیر» لبنان در مطلبی به بررسی اهداف بندر از این سفر و نیز دلایل انجام آن پرداخته است.
السفیر با اشاره به انتقادات شدید عربستان از سیاستهای مسکو در قبال سوریه طی دو سال اخیر مینویسد، آنچه مشخص است، این عربستان است که عوض شده، نه روسیه. به باور این روزنامه، سفر اخیر به مسکو برای سعودیها از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است.
شاهزاده بندر در عربستان سعودی یک فرد عادی به شمار نمیرود و در آینده نیز فردی عادی نخواهد بود. وی که ۲۲ سال از عمر خود را سفیر در واشنگتن بوده، نقشی کلیدی در تدوین سیاستهای داخلی و خارجی عربستان سعودی دارد.
بنا بر این گزارش، مانند همه حکام سعودی، بندر نیز خواستار توافقاتی است که به ضربه خوردن حزب الله و تضعیف ایران منجر شود و برای این کار، به هر کار از جمله ضربه زدن به بشار اسد متوسل میشود؛ اما چرا عربستان سعودی نظر خود را تغییر داده و تصمیم گرفته شاهزاده بندر را به کشوری بفرستد که پیش از این، آن کشور را به حمایت از قتلعام در سوریه متهم میکرد؟
اما این امر دلایل متعددی دارد:
۱ـ نخست باید به ایران توجه کرد. برخی کشورهای منطقه خلیج فارس جدا نسبت به بهبود روابط تهران و واشنگتن نگرانند. با وجود تصویب تحریمهای جدید علیه ایران، نشانههایی از تمایل دو طرف به بهبود روابط وجود دارد. با وجود فشارهای رژیم اسرائیل و لابیهای هوادار این رژیم در آمریکا، گفتمان روشنفکرانه روحانی بازتاب مثبتی در واشنگتن داشته است.
۲ ـ دلیل دوم به مواضع آمریکا و اتحادیه اروپا مربوط است. برخی اطلاعات حاکی از آن است که اوباما شخصاً به روسها اطمینان داده در حال حاضر، گزینه مسلح کردن مخالفان سوری به طور جدی از سوی آمریکا دنبال نمیشود و یافتن راهکاری سیاسی و دیپلماتیک ارجحیت دارد. فرانسه و انگلیس نیز در همین جهت حرکت میکنند. به این ترتیب، عربستان احساس میکند در این ماجرا تنها مانده، به ویژه با توجه به این که موضع جدید قطر با مواضع پیشینش در قبال سوریه تفاوت دارد و شاید قطریها در پی توافق با ایران و روسیه باشند.
۳ ـ در درجه سوم باید به مسأله اخوانالسلمین توجه کرد. اکنون عربستان سعودی کمپین بینالمللی مبارزه با اخوان را دنبال میکند و در این راستا، موفق شد راهبرد قطر برای حمایت از گروههای اخوانی را ناکام بگذارد؛ بنابراین، در شرایط کنونی عربستان حتی حاضر است به قیمت حمایت از گروههای سکولار و لائیک در اپوزیسیون سوریه، جلوی قدرتیابی اخوان را در گروههای مخالف بگیرد.
۴ ـ دلیل چهارم به روابط عربستان با ترکیه مربوط میشود. در پی عدم توافق دو کشور بر سر رخدادهای مصر، روابط ریاض و آنکارا تیره شده است. ترکیه وقایع اخیر مصر را کودتا دانسته و آن را محکوم میکند، در حالی که عربستان به شدت از دولت جدید مصر حمایت کرده است.
۵ ـ پنجمین عامل، تحولات میدانی سوریه است. هماکنون ارتش سوریه در بیشتر مناطق در حال پیشروی است و برآوردها حاکی از آن است که در صورت ادامه این اوضاع، دولت اسد موفق خواهد شد تا اوایل سال ۲۰۱۴ کنترل همه شهرهای بزرگ و مناطق راهبردی کشور، از جمله حلب را به دست بگیرد.
۶ـ دلیل ششم وضعیت کنونی مصر و موضع آمریکا و اتحادیه اروپا درباره این کشور است. آنچه از واکنشهای غرب به تحولات مصر برمیآید، نوعی ابهام و سردرگمی را در این زمینه به ویژه در واشنگتن میرساند.
۷ ـ در پایان باید به آنچه آمریکا در قبال مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین انجام میدهد، توجه کرد. در صورتی که اوباما بتواند در این زمینه موفق کار کند، دستاوردی مهم برای دولت آمریکا خواهد بود؛ اما این امر همچنین نشانهای از ناتوانی آمریکا در پیشبرد دستور کار خود در سوریه و مصر و شاید نشانهای از ناامیدی این کشور است.
در این شرایط، طبیعی است که عربستان سعودی به دنبال راه برونرفت باشد؛ یکی از راههای معمول، تلاش برای پیروزی نظامی مخالفین در سوریه است. شاهزاده بندر پیش از این به شماری از کشورهای غربی سفر کرده تا آنها را به فرستادن سلاح برای مخالفان متقاعد کند، ولی نتوانسته در این زمینه موفق باشد. به هر حال، هرچند هنوز هم گزینه نظامی در دستور کار عربستان قرار دارد، گزینههای دیگر نیز مورد توجه قرار میگیرند.
یکی از این گزینهها، متقاعد کردن مسکو به تن دادن به یک توافق است، ولی پوتین بر سر موضع خود محکم ایستاده است. وی صراحتاً اعلام کرده تا زمانی که ارسال سلاح به سوریه ادامه داشته باشد، هیچ راهکاری در کار نخواهد بود. وی نسبت به خطر اشاعه تروریسم هشدار داده و نیز تصریح کرده که مسکو هیچ گونه مداخله خارجی را نمیپذیرد.
به این ترتیب، عربستان سعودی باید به مخالفان سوریه فشار وارد کند تا حضور در کنفرانس صلح «ژنو ۲» را بپذیرند.
برای پوتین مهم بود که بندر بن سلطان را شخصاً بپذیرد. مسکو میخواهد مهمان سعودیاش بداند که رسیدن به توافق ممکن است؛ اما نه به هر قیمتی. برکناری اسد ممکن نیست، مگر آن که مردم سوریه چنین چیزی را بخواهند. نخشت باید مذاکرات انجام شود، سپس دولت موقت شکل بگیرد و بعد انتخابات برگزار شود. پس از حصول این موارد، هرچیزی را میتوان در زمان خودش مورد تصمیم گیری قرار داد.
به هر حال، سفر بندر به مسکو برای هر دو طرف مفید بوده است. این سفر، به بندر امکان میدهد کارت روسیه را به رخ آمریکاییها بکشد و همچنین به پوتین امکان میدهد تا نشان دهد همه کارتها در دست خودش است.