مجرم سابقهداری که در روز آزادیاش از زندان دختر جوانی را به قتل رسانده بود، بار دیگر دستگیر شد.
به گزارش شرق، کارآگاهان جنایی اهواز چند روز قبل در جریان مرگ مشکوک دختر 35سالهای بهنام مینا روی یکی از پلهای شهر قرار گرفتند و به آنجا رفتند. آنها فهمیدند این دختر از خودرو در حال حرکت به بیرون پرتاب شده و سپس با اتومبیل دیگری برخورد کرده و جانش را از دست داده است.
روی پیکر قربانی علاوه بر جراحات ناشی از تصادف، زخمهای دیگری نیز وجود داشت که نشان میداد وی قبل از آنکه از خودرو به بیرون پرت شود، مورد ضربوجرح قرار گرفته و فرد یا افرادی بهعمد وی را روی پل پرت کردهاند.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی، تحقیقات خود را روی دو فرضیه متمرکز کردند؛ احتمال اول برمبنای وجود انگیزه ناموسی در این جنایت استوار بود اما پلیس با بررسی زندگی خصوصی مینا و همچنین تحقیق از بستگان و دوستان وی به این نتیجه رسید که مقتول بهعنوان دختری بااخلاق شناخته میشد.
افسران جنایی همچنین پی بردند این دختر در بیمارستانی بهعنوان پرستار کار میکرد. همکاران مقتول نیز بر سلامت اخلاقی مقتول صحه گذاشتند و به اینترتیب فرضیه قتل با انگیزه ناموسی مردود شناخته شد. احتمال دوم این بود که قاتل یا قاتلان دختر جوان را بهعنوان مسافر سوار خودرو خود کرده و بعد از سرقت، وی را به قتل رساندهاند.
در این میان فیلمهایی از طریق دوربینهای مداربسته به دست آمد که نشان میداد مینا پیش از مرگ سوار بر پراید نقرهای بدون پلاک بود. تجسسهای پلیس برای رازگشایی از این جنایت در حالی ادامه داشت که کارآگاهان توانستند سه متهم را بهعنوان سارقان به عنف دستگیر کنند.
وقتی یکی از اعضای این باند تحت بازجویی قرار گرفت، اسرار قتل پرستار جوان را فاش کرد. وی گفت: «من سرقتهایم را از مدتی قبل شروع کردم. بهعنوان مسافر سوار خودروها میشدم و وقتی به محل خلوتی میرسیدیم با تهدید از راننده اخاذی میکردم. من به مادهمخدر شیشه اعتیاد داشتم و از این راه هزینه مواد مصرفیام را تامین میکردم. روز حادثه در خانه نشسته بودم که یکی از دوستانم بهنام نادر سراغم آمد. او پراید نقرهایرنگی را سرقت کرده بود و به من پیشنهاد داد با استفاده از این ماشین دزدی کنیم. من هم قبول کردم و دو نفری سراغ دوست دیگرمان بهنام هادی رفتیم و او را هم سوار کردیم. مدتی در شهر پرسه زدیم تا اینکه دختر جوانی را دیدیم که منتظر تاکسی بود. او را بهعنوان مسافر سوار کردیم و در میان راه کیف و طلاهای وی را به زور گرفتیم. آن دختر خیلی مقاومت کرد و همین کارش باعث عصبانیت هادی شد و او طعمه را از ماشین به بیرون پرت کرد و بهسرعت فرار کردیم.»
ماموران بعد از شنیدن این اعترافات، هادی را از زندان به پلیس آگاهی منتقل کردند. او در بازجوییها گفتههای دوستش را قبول کرد و گفت: «روز حادثه تازه از زندان آزاد شده بودم که دو دوستم سراغم آمدند و وقتی پیشنهاد سرقت دادند، قبول کردم. بعد از سوارکردن آن دختر چون خیلی مقاومت میکرد او را از ماشین بیرون انداختم.»بنا بر این گزارش تحقیقات از متهمان همچنان ادامه دارد.