«وارد است!» نام ستونی است که برخی مخاطبان به «تابناک» تحمیل کردهاند؛ آن دسته از مخاطبان عزیزی که گاه از خواندن یک مطلب، دیدن یک رویداد، شنیدن سخنان مسئولانه و بیمسئولانه و ... مجابشان کرده تا وقت بگذارند و انتقادشان را مکتوب کرده و به دست ما برسانند؛ انتقاداتی که فارغ از شکل و فرم ارائه و میزان جامع بودن، "وارد است" چراکه نقطه نظر یکی از اعضای کوشای جامعه است؛ عضوی که حاضر است برای بهبود جامعه خود انتقادی که روا میداند را بیان کند.چند روز پیش خبری با عنوان «
مرگ تلخ مادر 60 ساله در جراحی لاغری» منتشر کردیم که فارغ از واکنشهای منتشر شده ذیل آن، با انتقاد تفصیلی یکی از هموطنانمان مواجه شده که ذکر آن خالی از لطف نیست؛ به ویژه آنکه نکات قابل تاملی را در برگرفته و البته به لحاظ تکنیکی اشتباهاتی نیز در آن به چشم میخورد.
البته ناگفته نماند که خبر یاد شده بازنشر خبر روزنامه ایران بوده و «تابناک» تنها راوی ماجرا به نقل از آن روزنامه بوده و دخل و تصرفی در محتوای آن نداشته است. نقد این شهروند را بخوانید و قضاوت کنید:
«ج. رمضانی» مینویسد:قصد طرفداری از پزشکان را ندارم، قبول دارم بعضی پزشکان به خاطر پول هر کاری می کنند، قبول دارم بعضی پزشکان پزشکی نمی کنند و به قولی تجارت می کنند، تمام چیزهایی که گفته می شود در مورد بعضی از پزشکان را قبول دارم، مثل تمام چیزهایی که در مورد بعضی از همه انسان ها در همه مشاغل گفته می شود، قبول دارم که پزشکی فرق می کند، که با جان انسان ها سر و کار دارد و سوگند پزشکی مقدس است و ... اما همه اینها نباید باعث شود چشم به روی یک سری از واقعیت ها ببندیم.
داستان واقعا تلخ مرگ مادر 60 ساله در کنار داستان های تلخ دیگر اینچنینی واقعا دردناک است و اگر قصور و کوتاهی از جانب پزشک سر زده باشد به هیچ وجه قابل توجیه نیست، اما همین خبر را با همین شیوه نگارش که بعضا همراه است با قضاوت و استفاده از کلماتی در جهت متهم تر کردن پزشک و منفعل نشان دادن بیمار بخوانید:
1 - تاکید تیتر خبر بر "مادر" بودن بیمار که لزومی نداشت در مورد انجام یک جراحی زیبایی (نه زایمان یا مثلا سزارین!) مطرح شود!
2- "جراح عمومي با وعده بيخطر بودن جراحي ليپوساكشن و وعده برداشتن چربيهاي اضافه اين زن 60 ساله را به يك كلينيك فاقد تجهيزات كشاند تا با دريافت پول ميليوني وي را به آرزوي لاغري برساند." با وعده بی خطر بودن، با وعده برداشتن چربی های اضافی، به یک کلینیک فاقد تجهیزات کشاند!! طوری که به نظر میرسد این بیمار 60 ساله در تمام این مراحل فاقد هرگونه قوه تصمیم گیری بوده است وهیچ گونه توانایی تشخیص کیفیت کلینیک و مجهز بودن یا نبودن آن را نداشته است.
3- "به گزارش ایران، بدري كه مادري مهربان بود، با اعتماد به گفتههاي پزشک جراح مبني بر بيخطر بودن جراحي پاي در اتاق عمل گذاشته بود، وقتي در اتاق با جراح ديگري روبهرو شد و اعتراض كرد، پزشك جراح به وي گفت به جاي همكارش اين عمل را انجام ميدهد و نگرانياش بيدليل است" تاکید بر مهربان بودن مادر در گزارش خبر! که مسلما هیچ ضرورتی ندارد. و باز هم اصرار بر بی اراده بودن بیمار در تصمیم گیری که وقتی در اتاق با جراح دیگری رو به رو شد به نظر آنقدر مسئله غریب و عجیبی هست که می توانست زیر بار این جراحی نرود.
4- پسر بدري به شوك گفت: پيش از اين كه مادرم به اين پزشك جراح مراجعه كند، نزد جراح ديگري رفته بود كه وي پس از گرفتن نوار قلبي از مادرم به وي گفته بود كه مشكل قلبي دارد و اين جراحي برايش خطرآفرين است ولي وقتي به اين پزشك مراجعه كرديم، وي اعتماد مادرم را جلب ميكند و با بيان اينكه هيچ مشكل و آسيبي براي وي پيش نخواهد آمد، مادرم را به اتاق عمل ميكشاند. اين پسر سياهپوش گفت: آيا شرافت پزشكي كه قسم خورده است از جان بيمار محافظت كند، اين است؟ و آيا پول تا اين اندازه ارزش دارد كه ارزشها پايمال شوند" چطور بیمار به پزشک جراح اول که گفته است مشکل قلبی دارد اعتماد نمی کند اما به دومی اعتماد می کند؟ به نظر می رسد جلب اعتماد بیماری که تمایل زیادی به این جراحی دارد طوریکه بعد از اینکه پزشک اول می گوید جراحی خطرناک است به پزشک دیگری مراجعه می کند نباید زیاد سخت باشد!
یک جانبه قضاوت کردن و حکم دادن حتی پیش از حکم پزشکی قانونی و نظام پزشکی، اصرار بر پول دوست و بی وجدان بودن پزشک ها متاسفانه تازگی ندارد. همانقدر که پزشکی شغل حساسی است باید برای قضاوت کردن آن هم حساسیت بیشتری نشان داد. تمام آنچه پزشکان در راه پزشک شدن متحمل می شوند را دست کم نگیریم، به راحتی پزشکی و پزشکان را متهم نکنیم، یا حداقل منصفانه قضاوت کنیم.
منظورم این مورد خاص نیست، فقط شیوه گزارش این خبر داغ دل را تازه کرد. اما حتی در همین مورد هم صرفنظر از اینکه واقعیت چیست اصرار نویسنده بر گناهکار نشان دادن پزشکان و کادر پزشکی با این شیوه بیان جالب توجه است.