قطعه شهدا، قطعهای از بهشت است و آنان که در این قطعه از بهشت مشغول میشوند، خود را همسایه بهشتیها کردهاند؛ بهشتیهایی که گاه به گاه مهمان دارند و این رسم همسایگی است که در مهمانداری همراه همسایه باشد.
به گزارش «تابناک»؛ گلزار شهدای بهشت زهرا، آرامگاه سی هزار شهید از رزمندگان بسیجی، سپاهی، ارتشی، جهاد سازندگی، آموزش و پرورش و… است؛ شهدایی از هر قشر با هر حرفه و عقیده که حفظ وطن نقطه اشتراکشان بود؛ از کارگر، دانش آموز، دانشجو گرفته تا معلم، مهندس و پزشک. از میان این سی هزار شهید، ۴۰۰۰ تن از آنان، از شهدای گمنام هستند.
پنجشنبهها که به بهشت زهرا میرویم، در هر گوشه کسی را میبینیم که شوق شهادت را با زبان خاصی واگویه میکند؛ شوقی که با رقص پرچمهای سرخ و سفید و سبز روی مزارها حال و هوای آنجا را بهشتیتر میکند. هرکس به زبانی با آنان سخن میگوید و از صاحبان این تربتها صفا و پاکی را درخواست میکند.
در گلزار شهدا، مادر شهیدی داریم که به «ننه سادات» معروف است. با وجود کهولت سن بیش از سی سال است که هر هفته از اذان صبح مزار همه شهدای قطعه ۲۶ را با عشق و محبت میشوید. یا مادر شهید دیگری هست که همیشه سر مزار فرزند شهیدش آش درست میکند و نذری میدهد.
مادر شهید رضا برزگر میگفت: «حدود سی سال پیش وقتی شهید را دفن کردیم، نذری میدادند و من آن روز حال و روز خوبی نداشتم و نگرفتم. شب رضا به خوابم آمد و گفت: مادر سفره پهن نمیکنی؟ ناهار نخوردم و گرسنهام. پرسیدم چرا غذا نخوردید؟ جواب داد شما امروز ظهر غذای نذری نگرفتی و دیدم که ناهار نخوردید. من هم نتوانستم ناهار بخورم.»
در این سالها وقتی که به زیارت شهدای قطعه ۲۹ میرویم با صحنهای خاص مواجه میشویم که آن را برای شما خوانندگان عزیز به تصویر کشیده ایم. شاید همه ما خود را به گونهای مدیون خون شهدا بدانیم، اما شیوه ادای این دین برای هر کدام از ما متفاوت است؛ دانشجو با درس خواندن و مسئولین با خدمتشان.
اما آنچه میبینید عاشقی است که برای همرزمان خود قلم بر صفحه دل میراند و هر آنچه نادیدنی است در آن می بیند.