تئاتر شهر سالهاست اسیر بازی بازیگران سناریوهای تخریبی مسئولان است؛ یک روز تولد غدهای در مقابل چشم بنا به نام ایستگاه مترو، یک روز به بازی گرفتن حرمت مسجد، روز بعد ساختوساز روی سقف و این روزها هم ایزوگامهای آسیبدیدهای که دستهای هنرمندان برای دعای نزول باران را لرزان کرده است.
به گزارش فارس، بنای تئاتر شهر در چهارراه ولیعصر (عج) تهران، از سال 1384 در فهرست میراث فرهنگی کشور جا گرفت و روزی که شماره ثبت 12276 را از آن خود کرد همه فرهنگدوستان نفس راحتی کشیدند و امیدوار شدند که طبق قانون دیگر «باهر گونه ساخت و ساز غیرمجاز در عرصه و حریم بنای ارزشمند تاریخی مطابق با ضوابط میراث فرهنگی برخورد قانونی میشود.» اما در این سالها در این کارزار فرهنگ و توسعه شهری، کدام یک برنده بود؟
این روزها اگر گذرتان به چهارراه ولیعصر (عج) افتاده باشد به سختی بنای تئاتر شهر را میتوانید از لابلای آهن و آجر پیدا کنید. دیگر چیزی به نام منظر برای بنای تاریخی تئاتر شهر باقی نمانده است.
ضربههای تیشه و متههای برقی تنها پیکری لرزان از این بنا به جا گذاشته است. روزی عمیقترین گودالها کنده میشود تا ارابه آهنین از زیر آن گذر کند، روز بعد بهانه احداث زیرگذر، کابوس میشود روزی سربرآوردن یک غده شیشهای نامتجانس به نام ایستگاه مترو در جلوی چشم بنا خوابها را آشفته میکند، یک روز حرمت مسجد با سربریدن گنبد آن در حریم بنا به بازی گرفته میشود، روز بعد بازار مکاره روبروی آن به راه میافتد و حریم یک بنای تاریخی محل سودجویی عدهای میشود.
زمانی هم بنایی سفید بر سقف سیاه و دود گرفته تئاتر شهر قد میکشد و بالاخره تا زمانی که صدای شکایت میراث فرهنگی به محاکم قضایی را درمیآورد برچیده میشود.
تئاترشهر بیشتر از سنش پیر شده!اما این روزها هم اگر قرار باشد حالی از این بنا بپرسید از لابلای تیرآهنها ، آجرها و ماشینهای سنگین، میتوانید پیدایش کنید اما باز هم نگران، دیگر نگرانی از لرزه و دستدرازی به حریم و ... عادی شده، این بار نگران از نمکشیدن است.
اتابک نادری، رئیس این بنای تاریخی هم نگران است، او میگوید که در 4 ماهی که به این مجموعه آمده شاهد پوسیدگی شبکه فاضلاب بوده و 7 بار گرفتگی آبراهها را تجربه کرده است.
او میگوید که آبراهها باید عایقبندی شود و ایزوگام پشتبام هم که آسیبدیده است باید بازسازی شود.
فشارها در این سالها به بنای تئاتر شهر به قدری سنگین بوده که همه نگران از این بودهاند که مبادا کل بنا فرو بریزد به همین دلیل شاید بحث نمکشیدن آن بحث کوچکی به نظر برسد ولی رئیس تئاترشهر معتقد است که تئاترشهر کلی کار دارد و متأسفانه بهروزرسانی در آن انجام نشده است چون تئاترشهر بودجهای سالانه برای حفاظت، نگهداری و بهروزرسانی ندارد.
نادری میگوید: از این مجموعه بیش از حد استفاده شده است و تئاتر شهر بیشتر از سنش پیر شده است. تئاتر شهر مدتهاست باری به هر جهت فعالیت کرده اما امروز لحظه انفجار مشکلات آن است و باید اقدامی ضرب الاجل انجام دهیم.
صدای تئاترشهر به میراثفرهنگی نرسیده استتئاتر شهر که 8 سالی است با ثبت شدنش، عضو خانواده میراث فرهنگی کشور شده است، حال و احوالش را هم میتوان از میراثفرهنگی پرسید، البته بماند که برخی از مسئولان در سازمان میراث فرهنگی معتقدند هر بنایی که چکه کرد متولیاش میراث فرهنگی نیست و خودش مدیر دارد!
اما به قول مهدی حجت، معاون میراث فرهنگی کشور که «اوضاع میراث فرهنگی را مثل یک بیمار بدحال تصادفی » عنوان میکند از مسعود نصرتی، مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران پرسیدهایم که عیادتی از یکی از این بیماران که «تئاتر شهر» است داشته است؟
نصرتی پاسخ میدهد که هنوز هیچ گزارشی از مدیر مجموعه تئاتر شهر دریافت نکرده است تا کارشناسان خود را برای بررسی اوضاع، به محل اعزام کند.
او میگوید: تعداد آثار میراث فرهنگی بسیار است و هر گاه مشکلی رخ دهد به میراث فرهنگی اعلام میکنند و ما هم کارشناس میفرستیم و اگر نیاز به مرمت یا هر نوع دخل و تصرف در بنا وجود داشت با نظر میراث فرهنگی، عملیات انجام میشود.
مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران تأکید میکند که اگر در حال حاضر مشکلی بود حتماً مدیر تئاتر شهر در نامهای به میراث فرهنگی اعلام میکرد.
مثل همیشه هر مسئولی از محدوده استحفاظی و قلمروی خودش دفاع میکند و مرزهای واقعیتها تار و مهگرفتهتر میشود اما آنچه این روزها در جلوی چشمان هر رهگذری در چهارراه فرهنگی پایتخت، عرضاندام میکند نه بنایی تاریخی است و نه منظری از فرهنگ. تنها رقص بیل و کلنگهایی است که کسی از پایان زمان اجرای بازی آنها خبری ندارد، بازی که حال معمول «تئاتر شهر» را هم تحتالشعاع قرار داده است و پیکرش بیصدا میلرزد، نم میکشد و....