دومین دور مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ در ژنو در دوره اخیر به رسیدن به یک متن مشترک بسیار نزدیک شد، ولی سرانجام رویکرد هیأت فرانسوی باعث شد که هیأتها، کار را به چند روز بعد موکول کنند، ارزیابی کلان از روند مسأله هستهای ایران، موضوع گفتوگو با پیروز مجتهدزاده بود که متن کامل آن را میتوانید در
اینجا بخوانید. در جایی از این گفتوگو، این استاد پرسابقه دانشگاه برای هیأت مذاکرهکننده بغض کرد.
دکتر پیروز مجتهدزاده از کارشناسان روابط بینالملل و مدیرعامل بنیاد پژوهشی یوروسویک در لندن است. مهمترین پاسخهای ایشان به پرسشهای «تابناک» به این شرح است:
ــ بعد از انقلاب اسلامی رودرویی بین ایران و امریکا به وجود آمد. ایالات متحده نیز سلسله اقداماتی علیه نظام جدید ایران به منظور ساقط کردن و یا از حیز انتفاع انداختن نظام جدید انجام داد که این حرکتها در آغاز راه، جنبه عصبانیت ناشی از اشغال سفارت ایران را داشت.
ــ رفته رفته کشورهای همدست امریکا در غرب به این کشور پیوستند. این مرحله ادامه داشت تا این که جورج دبلیو بوش به سیاست امریکا راه یافت. او سیاست امریکا را به سمت اقدامات تهاجمی برد، به گونهای که در چند مرحله دیدیم که امریکا بهانههایی برای دست زدن به یک اقدامات نظامی علیه ایران ایجاد میکرد.
ــ مسأله هستهای برگرفته از گزارش تحریکآمیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که تحت فشار امریکاییها و صهیونیستها ارائه شد. این بهانه همه بهانههای قبلی را تحت الشعاع قرار داد.
ــ بوش تلاش میکرد به اصطلاح جامعه جهانی (اصطلاحی که بنده قبول ندارم. نمیشود شما میان دویست ملت در جامعه جهانی، سی یا چهل دولت را انتخاب کنید و آنها را جامعه جهانی بنامید) را علیه ایران بشوراند و از جهتی دیگر کوشیدند در سازمان ملل تحریمهای به اصطلاح کمرشکن طراحی و تصویب کنند.
ــ آخرین این نوع تحریمها که خوشبختانه دو سال پیش خنثی شد، موقعی بود که آنها تصمیم گرفته بودند، صدور نفت از سواحل ایران را تحریم کنند، که میتوانست منجر به جنگ شود. خوشبختانه حرکتی از طرف ایران صورت گرفت و خود بنده هم در این زمینه دستاندرکار بودم. ما اعلام کردیم که این کار به منزله اعلام جنگ علیه ایران است و در این صورت ایران هر نوع واکنشی را برای خود از جمله بستن تنگه هرمز و هدف قرار دادن مواضع نفتی کشورهای دیگر حق میداند. این اقدام مؤثر شد و اروپا از این وضعیت دست برداشت.
ــ عربستان سعودی همزمان در جبهه دیگری اقدامات تروریستی علیه ایران و موقعیتهای ایران در خاورمیانه و پاکستان انجام میداد و توانست نوع جدیدی از تروریسم را به جهان سیاست نشان بدهد. دیر یا زود امریکای خفته در ارتباط با نقش عربستان درخواهد یافت، آن کشوری که تروریسم جهانی را شکل داده، ایران نیست، بلکه عربستان است.
ــ هرچند دولت آقای خاتمی قبلا توانسته بود، به دلیل سیاستهای جدید گفتوگوی تمدنها و تنشزدایی، جلب توجه کند و برای مدتی آرامش را بیاورد، از سوی دیگر مماشات نشان داده شد.
ـ اشتباهات سیاست خارجی خاتمی زیاد است؛ مثلا ترتیبی داده شده بود که تصادفی در سازمان ملل، آقای خاتمی و کیلنتون با هم دیدار کنند، ولی در آخرین لحظات آقای خاتمی پنهان شد و این دیدار انجام نگرفت.
ـ یکی دیگر از اشتباهات این است که وی خود را در سیاست خارجی تصمیمگیر جدی نمیدانست. در صورتی که این کار اشتباهی بود.
ـ الان هم به آقای روحانی میگویم که اگر شما هم میخواهید، بگویید هیچ کاره هستید کنار بروید. قانون اساسی تکلیف را روشن و اختیارات و مسئولیتهای ریاست جمهوری را مشخص کرده است، نه این که اگر روزی در روابط خارجی مشکلی پیش آمد، آن را به گردن رهبری بیندازیم.
ـ من نمیخواهم تیمهای گذشته در حوزه سیاست خارجی را نقد کنم، چرا که آنها در دورههایی که مسئول مذاکرات بودند، مشکلات دوران خودشان را داشتهاند.
ــ در دوران آقای جلیلی فترتی توجیه ناشدنی پیش آمد. علت اصلی این بود که هیچ یک از طرفین واقعا به دنبال حل موضوع نبودند. امریکا و همدستان به دنبال وقت گذرانی بودند تا بر اثر گذشت زمان فشارها تأثیر کند و پذیرفتن بیگناهی ایران نیز به تأخیر بیفتد، چون در صورت اثبات بیگناهی همه چیز تموم میشد. از طرف دیگر ما هم برنامهای مشخص و قاطعی نداشتیم. حل مشکل هستهای ایران، نیازمند تمرکز فراوان بود. اما تیم قبل میخواست موضوعات دیگر را نیز در مذاکرات بگنجاند.
ــ انتخابات دوره جدید در حالی شکل گرفت که غرب از سیاستهای گذشته خود خسته و دچار افول سیاسی و اقتصادی شده است. دیگر برای آنها صرف نمیکند، سیاستهای پیشین را ادامه دهد.
ــ از انتخابات ایران ترجمه درستی شد. این انتخابات، مأمور ساختن دولت برای حل مشکلات سیاسی و اقتصادی بود. در واقع پیام به غرب این بود که ما به شما صادقانه اعلام میکنیم خواستار حل بحرانها و حل موضوع هستهای هستیم. خوشبختانه این پیام اثر کرد.
ــ خوشبختانه دولت جدید در مقابل همه فشارها مقاومت کرد و در رأس دیپلماسی ایران شخص با کفایتی گذاشت.
ــ نباید ابتکارات دیپلماتیک ایران برای حل موضوع هستهای تعبیر به تلاش ایران به روابط دوجانبه با امریکا شود. مطلقا چنین هدفی چه رسمی و غیر رسمی تا جایی که من میدانم، در میان نیست. این شبهه میتواند خدشهٔ بزرگی در کار مذاکرات باشد. آنچه از نیویورک تا اینجا اتفاق افتاد، تنها و تنها برای حل بحران هستهای است.
ــ اگر از نظر تکنیکی و تاکتیکی به برنامهریزی خارجی نگاه کنیم، نخست باید مسائل مهم را حل کرد. از جمله بحرانهای هستهای و بحرانهایی که ناشی از آن است. اگر مثل دوران گذشته بخواهیم تمام مشکلات جهان را حل کنیم به نتیجهای نمیرسیم.
ــ تحریمها یک عامل عمده در ایجاد بحرانهای موجود است. وقتی صحبت از حل بحرانها میکنیم، لزوما بحث تحریمها نیز میشود.
ــ ادعای گفتوگو به خاطر فشار تحریمها حرف اسرائیلیهاست. آنها باید این گونه استدلال کنند. آنها از هر فضایی برای به شکست رساندن پروسه مذاکرات استقبال میکنند. ما باید برای سخنان اسرائیلی پشیزی ارزش قائل نشویم.
ــ ۵+۱ از آغاز برخوردش با ایران هیچ گاه در راهبردش یکپارچه نبوده و این عدم یکپارچگی صورتهای گوناگونی به خود میگیرد. مثلا در دورهای آلمانیها، مدتی چین و روسیه و در بیشتر موارد ترمز اصلی را برای توقف مذاکرات را امریکایی میکشید. ۵+۱ زحمت بسیاری کشید تا آمریکا را نرم کند. در این دور امریکاییها همراه شدهاند، برای همین تلآویو دستپاچه شد.
ــ در امریکا صهیونیستها قدرت دارند؛ اما قدرت مطلق نیستند. در فرانسه با روی کار آمدن دولت سارکوزی، نفوذ صهیونیست به طور وحشتناکی افزایش پیدا کرد؛ یعنی خود سارکوزی یک عنصر صهیونیستی بود. در دولت اولاند نیز وزیر خارجهاش صهیونیست است. این یک وضعیت جدید در فرانسه است. تاریخ سیاسی فرانسه در جمهوری پنجم چنین چیزی را در گذشته خود ندارد.
ــ دولت اسرائیل ائتلافی است. برخی از این احزاب، بسیار بیمنطقتر و افراطیتر از خود نتانیاهو هستند. نتانیاهو میخواهد برای ماندن در عرصه سیاست اسرائیل، نشان دهد که من همه تلاش خود را برای شکست کشاندن این مذاکرات به کار گرفتهام. من فکر میکنم که اسرائیل هر چه قدرت داشته برای به شکست دادن این مذاکرات انجام داده است. اگر اسرائیل یک بار دیگر مثلا ایران را تهدید نظامی بکند، با توجه به شرایط جدید مطمئنا خود غربیها با این سیاست این کشور به مشکل خواهند خورد.
ــ مذاکرات داشت به موفقیت نهایی میرسید و حتی امریکاییها که بیشترین پافشاریها را داشتند کوتاه آمدند، ولی در آخرین لحظه وزیر خارجه فرانسه تحت تأثیر مذاکرات تلفنی مستقیم با اسرائیل، ناگهان ترمز کشید.
ــ بیگمان ما وارد مرحله جدی از روابط دو طرف شدهایم. با توجه به طبیعت زندگی انسانی که همیشه رو به پیشرفت است، ما دیگر به دوران نتانیاهو و جورج بوش برنمیگردیم.
ــ غرب تنها یک چیز میخواهد. ایران نباید به تکنولوژی هستهای دست پیدا کند، چرا که صهیونیستها مخالف هستند. غرب هدف مهم دیگری ندارد. اینکه غرب به دنبال حقوق بشر و دمکراسی و... است، بسیار اشتباه است.
ــ اگر ایران امروز متعادل، آرام و دیپلماتیک رفتار میکند، ناشی از فشارهای امریکا نیست. بلکه ناشی از ضرورتهای ملی کشور ماست.
ــ شرم بر ما باشد که اگر امریکا فشار آورد و ما در مواضع خود کوتاه بیاییم. این پیام روشنی از من به روشنفکران کلاسیک باشد که بس است. بروید مطالعه کنید و طبیعت سیاست را بفهمید چیست.
ــ در مورد آینده نمیتوان پیشبینی کرد، اما میتوان حدسیاتی داشت. اگر ما در مذاکرات موفق شویم، با جهانی جدید روبهرو خواهیم شد. در این دنیای جدید ما نیاز نداریم با تاکتیکهای قبلی نقش خود را ثابت کنیم. پس از این ما صاحب نقش ثابت و به رسمیت شناخته خواهیم بود. ما بسیار محترمانه و مقتدرانه و عاقلانه برخورد خواهیم کرد، آن چنان که همه قدرتها تلاش خواهند کرد با ایران به موازنه برسند.
ــ من دلم میسوزد (صدای مجتهدزاده بغضآلود میشود)، نمایندگان ما در ژنو دو شب نخوابیدند طرف غربی هم نخوابید. در واقع آنها هم چنین دغدغهای دارند.
ــ اگر موفق به توافق نشدیم باز هم باید گفت جهان سیاسی اطراف ایران دگرگون شده است. این دوران درخشان نخواهد بود اما مناسبتر خواهد بود. امیدوارم تشکیلات سیاسی ایران تحولات را از این دید ببییند؛ یعنی از دید ژئوپولتیک. در ژنو در دوره اخیر، به رسیدن به یک متن مشترک بسیار نزدیک شد، ولی سرانجام رویکرد هیأت فرانسوی، باعث شد که هیأتها، کار را به چند روز بعد موکول کنند؛ ارزیابی کلان از روند مسأله هستهای ایران، موضوع گفتوگو با پیروز مجتهدزاده بود. در جایی از این گفتوگو، این استاد پرسابقه دانشگاه برای هیأت مذاکرهکننده بغض کرد.