عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایران با 1+5 با بیان اینکه دوران مذاکرات دوران پراسترس و پرتنشی بود، گفت: حداقل در ژنو 3 دو بار با قهر و تلخی جلسه را ترک کردیم. بعد دوباره واسطه شدند و قرارداد را اصلاح کردند. یک بار اصلا یک جلسه را نرفتیم و کنسل کردیم و گفتیم که حاضر نیستیم تا تکلیف یک موردی روشن نشود در آن جلسه شرکت کنیم. دوران پراسترس و پرتنشی بود.
به گزارش ایسنا سیدعباس عراقچی گفت: متن تفاهم شده بین ایران و 1+5 را نمیشود توافق حقوقی دارای تعهدات الزامآور دانست بلکه بیشتر شبیه یک بیانیه سیاسی است که در آن دو طرف مذاکره اقداماتی که هر کدام به صورت داوطلبانه برای یک دوره زمانی مشخص انجام میدهند را فهرست کردهاند که گام اول برای رسیدن به توافق جامع به شمار میرود.
وی با اشاره به مذاکرات پیشین ایران و 1+5 و تفاوت آن با این دوره از مذاکرات، اظهار کرد: در فروردین سال 91 در مذاکرات استانبول که برادر عزیزمان آقای جلیلی مذاکرهکننده بودند توافق جدیدی درباره روند گام به گام شد اما قبلا پیشنهاداتی که ارائه میشد فقط شامل گام اول بود و ما صرفا راجع به گام اول صحبت میکردیم. این موضوع یک حس بیاعتمادی نسبت به مذاکرات ایجاد میکرد و آینده مبهمی داشت. برای پوشش دادن این نقطه ضعف در دور مذاکرات جدید هدف مشترک را تعریف کنیم.
گزیده سخنان وی از این قرار است:
*مذاکراتی که صورت گرفت محصول تجربیات قبلی و چه بسا تجربیات بیش از 30 سال گذشته انقلاب بوده است. به هیچ وجه به آمریکاییها خوشبین نیستیم و به صراحت به آنها گفتهایم که ما، مردم و رهبری ایران به شما بدبین هستند.
*هر لحظه احساس کنیم طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمیکند و در اقداماتی که باید انجام دهد کوتاهی میکند و نمیخواهد آن را انجام دهد بلافاصله روند را متوقف میکنیم. در گام اول تمامی اقدامات به صورتی است که ساختار برنامه هستهیی ایران را به صورت کامل حفظ میکند. هیچ عقبگردی در آن نیست.
* ما قبول کردیم که برنامه خود را از نظر کمی گسترش ندهیم اما از نظر کیفی برنامه ما گسترش خود را دارد و ساختار به طور کامل حفظ میشود. در تمام شش ماه اگر احساس کنیم که طرف مقابل به تعهدات خود به طور کامل عمل نکرده به جایگاه اول باز میگردیم.
* در سندی که با 1+5 توافق کردیم چند قسمت وجود دارد که درباره ارقام و اعداد صحبت میکند که در آن گفته شده درباره این ارقام توافق خواهد شد. قرار بود آمریکاییها بیانیه جداگانهای بدهند و این ارقام را در آن ذکر کنند. مثلا در متن سند میگویند بخشی از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور به ایران باز میگردد که میزانش مورد توافق قرار خواهد گرفت. ما درباره میزان آن توافق کردیم اما به دلایلی تصمیم گرفتیم آن را در سند نیاوریم. آمریکاییها قرار بود جداگانه آن را اعلام کنند مثلا بخشی که مربوط به درآمدهای نفتی ایران و یا دانشجویان است اما آمریکاییها در این فکت شیت سند را از زاویه خود تحلیل، ارزیابی و معرفی کردند. این نوعی فضاسازی رسانهای است که هیچ توجیهی ندارد.
*اتفاقا این اطلاعیه مورد انتقاد برخی رسانههای آمریکایی نیز واقع شد همانطور که واشنگتنپست به کاخ سفید انتقاد کرده بود که شما برخی از موارد را به درستی اشاره نکردید و در واقع به ایران حق غنیسازی را دادهاید اما به ما نمیگویید. از نظر ما بیانیه کاخ سفید هیچ ارزشی نسبت به توافق ندارد جز آنچه که مربوط به مشخص کردن ارقام است.
*در این نوع مذاکرات باید دید آنکه بیشتر سر و صدا میکند معلوم است که بیشتر امتیاز داده است و میخواهد با حرفها و فضاسازیها و تفاسیر امتیاز دادن خود را جبران کند. مفاد توافق روشن است اما تفسیرهایی را مطرح میکنند البته بخشی از این واکنشها قابل درک است تا بتوانند به آن دسته از اعضای کنگره که مخالف این مذاکرات بودند و رژیم صهیونیستی و دوستان خود در منطقه که آنها هم مخالف بودند نشان دهند که ما امتیازات زیادی ندادیم اما خود سند گویاست و نیازی به مراجعه به تفاسیر ندارد. کاملا گویا است که ایران یک طرف و شش کشور قدرتمند در طرف دیگر توافقی صورت دادند که ایران در یک سو کلیات برنامه هستهیی، غنیسازی و حقوق کامل هستهییاش به رسمیت شناخته میشود. اینکه آمریکاییها چگونه موضوع را مطرح میکنند مهم نیست. قبل از اینکه دعوا سر نقش غنیسازی باشد بر سر ارادههای دو طرف است.
* ما 10 سال با شش قدرت دنیا دعوا داشتهایم. نبرد ارادهها جریان داشت. در طول این سالها هر کاری که میتوانستند انجام دادند. در این توافق اراده ایران غالب بود. این دستاورد بزرگی است که نباید آن را کمرنگ کنیم.
*{در واکنش به اینکه آمریکاییها گفتهاند تنها پنج درصد از تحریمها را لغو کردهاند} به آنها که از پنج درصد سخن میگویند توصیه میکنم یک بار دیگر حساب و کتاب کنند چون ارقام هیچگونه با پنج درصد تطابق ندارد. ساختار برنامه هستهیی ایران حفظ شده اما از آن سو ساختار تحریمها، شکافها و ترکهایی برداشته است که میتواند آن را دچار مشکل کند. پنجاه درصد تحریمها ناشی از فشار و بار روانی تحریمها بود. در مواردی هیچ قانونی برای تحریمها وجود ندارد اما در عمل بسیاری از شرکتها از ترس ایجاد مشکل برایشان وارد برخی معاملات نمیشوند. اولین ترتیب این توافق از بین رفتن بار و فشار روانی است که شاکله و هیبت تحریمها را از بین برده است.