مجوز اکران فیلم «قصهها» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد کارگردان پرسابقه سینمای ایران پس از یک دوره تعلیق، در حالی صادر شد که برخی نقدهای وارده مبتنی بر اطلاعات اشتباه، هیچ کمکی جز افزایش فروش این فیلم در گیشهها نخواهد کرد و این سعادتی است که نصیب سایر فیلمهای با شرایط مشابه نیز خواهد شد!
به گزارش «تابناک»، «هیچ فیلمی، هیچ وقت، تو هیچ کُمُدی نمونده، بالاخره یه روز، یه جایی دیده میشه، چه سازندهاش زنده باشد، چه مرده…»؛ این یکی از دیالوگهای فیلم «قصهها» است. این اثر در سال ۹۰ با نگاهی به شخصیت فیلمهای قبلی رخشان بنیاعتماد ساخته شد. بنی اعتماد در شرایطی این فیلم را ساخت که وضعیت شبیه به کمال تبریزی داشت و تقریباً یا نباید میساخت یا نباید به صدور پروانه نمایش فیلمش امیدوار بود، ولی او نیز همچون تبریزی متوقف نشد و اثرش را مقابل دوربین برد؛ اثری پربازیگر که گفته شد با نگاهی به شخصیت فیلمهای قبلی بنیاعتماد ساخته شده است.
«قصهها» پس از پایان مراحل تولید، وضعیت مورد انتظار را یافت و اثری که به اکران نرسیده بود، از سوی برخی وبسایتها، متهم به پردازش مسائل سیاسی شد و علاوه بر قضاوت، برایش حکم نیز صادر کردند؛ بنابراین، فیلم معلق نگاه داشته شد و به بنی اعتماد نه توقیف فیلمش رسماً اعلام و نه مجوز اکران یا حضور در جشنواره صادر شد و «تعلیق» دقیقترین عبارتی بود که درباره این اثر و شمار چشمگیری دیگر از آثار سینمایی به وقوع پیوست تا مدیران بعدها تأکید کنند فیلمهای کمی توقیف کردهاند و در عین حال، شرایطی نزدیک به توقیف را پیش روی سازندگان قرار داد.
برای این فیلم حتی در مقطعی مجوز اکران محدود صادر و قرار شد در چند سانس در سینماتک قلهک اکران شود و پیش فروش بلیت نیز صورت پذیرفت؛ اما سرانجام این اکران لغو شد و بنی اعتماد در یادداشتی که روز پنجشنبه یازدهم آبان ماه منتشر کرد، نوشته بود: «در نمایشی محدود، قرار بوده آخرین فیلمم روز جمعه دوازدهم آبان در پردیس سینمایی قلهک دیده شود که نمایش این فیلم را لغو کردند»؛ اما در عین حال به خانم کارگردان اعلام نمیشد که فیلم توقیف شده است.
این شرایط به مراتب بدتر بود، چرا که در صورت توقیف رسمی یک اثر، کارگردان در جریان قرار میگیرد که فیلم به چه دلایلی و بنا بر کدام مصادیق توقیف شده و حتی در صورت پذیرش سانسور مصادیق امکان اکران فیلم نیز وجود داشت؛ امری که برای یک فیلم «معلق» یا به عبارت بهتر «بلاتکلیف»، تحققیافتنی نیست و «قصهها» و چندین فیلم دیگر نظیر دو فیلم اکران نشده کمال تبریزی چنین وضعیتی داشتند. با این اوصاف، این اثر
اساساً رفع توقیف نشده و تنها از «تعلیق» درآمده و از حالت بلاتکلیفی خارج درآمده است.اما آنچه از بحث «رفع تعلیق» فیلم آخر خانم کارگردان پراهمیتتر است، طرح موضوع عدم برخورداری پروانه ساخت برای تولید این فیلم است که مبهم بیان و چنین تصور میشود که بنی اعتماد نه به عنوان یک کارگردان جوان که به عنوان یک کارگردان پخته هنوز با بدیهیات فیلم سازی در ایران آشنایی ندارد. آنچه مسلم است بر خلاف برخی اخبار منتشره که به واسطه ناآگاهی از پروسه ساخت این اثر بوده، «قصه ها» مجوز ساخت داشته؛ اما این مجوز ساخت مجوز ساخت سینمایی نبوده و مجوز ساخت ویدئویی بوده و حال در زمان اکران، پروانه سینمایی گرفته است.
این پروسه برای بسیاری از آثار به وقوع پیوسته و اثری همچون «تنهای تنهای تنها» که جزو ده اثر برتر تولیده شده توسط کارگردانان مقیم شهرستان پس از انقلاب است و هم اکنون روی پرده سینماهای سراسر کشور است، اساساً با سرمایهگذاری مرکز صداوسیمای بوشهر و در قالب یک تله فیلم تولیدش آغاز شد؛ اما کیفیت فیلم آنچنان افزایش یافت که سقف سرمایهگذاری افزایش یافت و این اثر به یک فیلم بلند سینمایی تغییر وضعیت داد؛ بنابراین، درباره «قصهها»ی بنی اعتماد نیز اتفاق خاصی رخ نداده است.
حال فرض را بر این بگذاریم که فیلم دیگری توسط جوانی با سرمایهگذاریِ شخصی ولی بدون مجوز تولید ساخته شده؛ اما در نهایت اثر خلق شده، نه تنها همه چهارچوبهای کشور را رعایت کرده، بلکه از کیفیت بالایی نیز برخوردار شده است. آیا قوانین ممیزی وحی منزل است و نمیتوان با اصلاح این قوانین و بازنگری در آنها، فرصت را برای کارگردانان اینچنینی فراهم کرد تا اولاً آثارشان را در چهارچوب نظام اکران کنند و دوم آنکه از این پس در چهارچوب مذکور فعالیت کنند؟ این موضوع مهم را جدا مورد توجه قرار خواهیم داد؛ اما درباره رخشان بنی اعتماد که خوشبختانه مشخص شد، مجوز ساخت نیز صادر شده بوده است!
در واقع هیاهوهای بیحاصلی که برای فیلم رخشان بنیاعتماد به راه افتاده، تنها باعث خواهد شد این اثر در سینما بفروشد؛ اتفاقی که درباره «پل چوبی» نیز رخ داده و این اثر به رغم کیفیت بسیار پایین و سناریوی بیبنیه و پردازش ضعیفتر، توانست بفروشد و البته همین خدمت را شمقدری به برخی از آثار کاهانی نیز کرده بود و حالا در غیاب شمقدری، طرفدارانش در رسانهها، به این وظیفه حساس سازی شاخکهای افکار عمومی میپردازند که جز افزایش بلیت فروشی اثری ندارد.
آنچه مسلم است، این فیلم که در واقع به نوعی هفت داستان است و بازیگرانی چون گلاب آدینه، صابر ابر، فرهاد اصلانی، بابک حمیدیان، نگار جواهریان، ریما رامینفر، حبیب رضایی، عاطفه رضوی، مهراوه شریفینیا، محمدرضا فروتن، شاهرخ فروتنیان، باران کوثری، پیمان معادی، فاطمه معتمدآریا، حسن معجونی، مهدی هاشمی و... در آن نقش آفرینی میکنند، نسبت به برخی آثار پیشین رخشان بنی اعتماد سطح بالایی ندارد، ولی خانم کارگردان میتواند خدا را شکر کند که دشمنانش از قبیله قائلین به عقل نیستند و برایش حسابی بیننده جذب خواهند کرد!