در حالی که در هفته اخیر، ماجرای فساد اقتصادی در ترکیه در صدر تحلیلها و اخبار پیرامون ارتباطات اقتصادی ایران و ترکیه قرار گرفته، ولی نصر در مطلبی تحلیلی، از زاویهای متفاوت به روابط ایران و ترکیه نگاه کرده و نوشته است: ترکیه میتواند خود را متحد استراتژیک ایران در منطقه معرفی کند.
به
گزارش «تابناک»
ولی نصر در مطلب
خود با تیتر «ایران؛
ترکیه؛ متحدان جدید؟» یادآور شده است:
فساد مالی اخیر، منجر به آن شده که ترکیه وارد بحران شود؛ بحرانی جدی که مشروعیت دولت رجب طیب اردوغان را زیر سؤال برد. اکنون دولت اردوغان با چالش جدی از سوی سکولارها و همچنین متحد سابق و رقیب کنونی خود (فتح الله گولن) روبهروست که از پنسیلوانیا، یک حرکت اسلامی در ترکیه را هدایت میکند. همچنین رشد کند اقتصادی ترکیه و عقب نشینی در سیاست خارجی به این بحران دامن میزند.
برای سالها ترکیه در حال ترویج و گسترش روابط با همسایگان عرب زبان خود بوده است. دیپلماتها و تجار ترک در همه سوی مرزها رفت و آمد کردهاند و مسیرهای تجاری را گشودهاند تا واسطهای برای گشایش کسب و کار و توافقات سیاسی باشند، تا جایی که موفقیت بینظیر اقتصادی ترکیه و دموکراسی اسلامی با ثباتش مدلی برای کل منطقه قلمداد میشود.
اما در یک سال گذشته سیاست اردوغان در قبال خاورمیانه، دچار یک بحران و مشکل اساسی گشته و نا آرامیها در منطقه، منجر به کاهش تأثیر و نفوذ ترکیه و همچنین کندی رشد اقتصادی این کشور شده است.
مسأله سوریه و به ویژه مصر منجر به ایجاد شکافی عمیق میان ترکیه و عربستان شد، زیرا به هر حال دموکراسی اسلامی در ترکیه، نسخه معتدل شده نمونه خود در بین جماعت اخوانالمسلمین در مصر است که با کمک عربستان سعودی ارتش مصر حکومت را از دست آنها به در آورد.
البته ترکیه به این موضوع اعتراض کرد؛ اما کاری بیش از اعتراض از دست دولت ترکیه ساخته نبود. تا همین جا نیز این امر منجر به اخراج سفیر ترکیه از مصر شد.
در عین حال انتقاد از حکومتهای سلطنتی حاشیه خلیج فارس، منجر به کاهش مناسبات تجاری ترکیه با آنها و ضربه خوردن به اقتصاد ترکیه شد و همه اینها در یک زمان کاملاً چالشی برای اردوغان از را رسید.
از سوی دیگر، روابط ترکیه و اسرائیل از سال ۲۰۱۰ و در پی چالش بر سر کمک رسانی به غزه تیره شده و همچنان که نقش محوری ترکیه در منطقه به تدریج کاهش یافته، ایالات متحده نیز تمایل کمتری به مشورت با آنکارا برای مدیریت خاورمیانه دارد.
اما در عرصه سیاست خارجی، شاید هنوز شانس با اردوغان یار باشد. اکنون که ایران و ایالات متحده به شکل جدی وارد مذاکرات شدهاند، قضایا برای ترکیه متفاوت است. بر خلاف اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ترکیه از ایفای نقش یک پل بین ایران و غرب و فراهم کردن مسیری برای تهران در خروج از انزوا سود میبرد.
هماکنون مناسبات اقتصادی و تجاری ایران و ترکیه با عبور از مرز ۲۰ میلیارد دلار، بسیار قوی و مستحکم است و حتی شاید این رقم، بسیار بیش از این باشد، زیرا در جریان فساد مالی اخیر اینگونه عنوان شده که هالک بانک به ایران در دور زدن تحریمها کمک کرده است.
در هر صورت اکنون صادرات ایران روانه ترکیه و در ازای آن طلا و نقره خریداری شده و به ایران بازگردانده میشود. از سویی اقتصاد ترکیه وابسته به نفت و گاز ایران، سرمایهگذاری ارزی ایران و همچنین بازار خوب این کشور برای صادرات است.
بنابراین، اگر ایران به توافق طولانی مدت بر سر برنامه هستهای خود با غرب برسد، نباید از دنیای عرب زبان سنی، انتظار خوشامدگویی داشته باشد. از آنجا که منطقه مملو از شکافهای فرقهای است، با این توافق عربهای حاشیه خلیج فارس تنها از بابت بلند پروازیهای منطقهای ایران عصبی و ناراحت خواهند بود. این امر از ترکیه یک متحد احتمالی استراتژیک برای ایران میسازد، به ویژه اگر اقتصاد این کشور به واسطه لغو تحریمها شروع به رشد و توسعه کند.
با توجه به اینکه نفوذ ایالات متحده در منطقه در حال کاهش است و از آنجا که پادشاهیهای عرب و اسرائیل در مخالفت با برنامه هستهای و توافق ایران و غرب همسو و متحد هستند؛ ترکیه به لطف روابط حسنهاش با ایران میتواند نقش محوری در این میان بازی کند.
از سوی دیگر، ارتباطات و مناسبات خوب ایران و ترکیه میتواند رشد و ترقی برای غرب باشد: ارتباطات اقتصادی ترکیه میتواند رشد بازرگانی ایران را توسعه ببخشد که این امر به استحکام جایگاه دولت اعتدال در ایران کمک شایانی خواهد کرد.
هرچند مشکلات داخلی اردوغان اکنون بسیار زیاد شده است، ترکیه هنوز این فرصت را دارد که جایگاه جهانی خود را بازیابی کند. راه حل این است که نه تنها نشان دهد با ایران همسو و مدافع ایران است، بلکه باید از نفوذ خود برای تغییر سیاست خارجی و تسهیل رسیدن به یک توافق هستهای میان ایران و غرب استفاده کند.