بار دیگر حملات تروریستی هفته گذشته در روسیه، پس از چند سال، ترس از ناامنی و تهدید تروریستی را از حاشیه به مرکز توجه مردم این کشور بازگرداند. در این میان، نزدیک بودن این حملات به زمان برگزاری المپیک زمستانی «سوچی»، اهمیت مسأله را بیش از پیش برجسته ساخت؛ اما طراح و پشت پرده اصلی این حملات که اینک به کابوسی برای روسیه بدل شده، کیست؟
به گزارش «تابناک»، هرچند با گذشت چند روز از وقوع انفجارهای تروریستی در شهر ولگاگراد روسیه، هنوز هیچ گروهی رسما مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته، اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران، بار دیگر مسئولیت این ماجرا را بر عهده گروههای افراطگرای قفقاز شمالی و به ویژه «دوکو عمراف»، رهبر این گروه میدانند.
«کریستین ساینس مانیتور» در مطلبی به بررسی این موضوع پرداخته و مینویسد:
در ماه ژوئیه، ویدئویی توسط گروههای افراطگرای شبه نظامی قفقاز شمالی در برخی سایتهای روسیه منتشر شد که در آن، یک مرد چچنی به نام دوکو عمراف، هشدارهای صریحی درباره المپیک زمستانی پیش روی در سوچی میداد؛ المپیکی که دولت روسیه برای موفقیت آن، میلیاردها دلار سرمایهگذاری کرده است.
در این ویدئو، عمراف که لباس استتار بر تن کرده و مانند همیشه ریش پرپشتی بر صورت خود داشت، میگفت: «امروز ما باید به کسانی که در کرملین زندگی میکنند، نشان دهیم که مهربانی ما به معنای ضعفمان نیست. آنها میخواهند بازیهای المپیک را بر استخوانهای اجداد ما برگزار کنند؛ بر استخوانهای مسلمانان کشته بسیاری که در سرزمین ما در دریای سیاه دفن شدهاند. ما مجاهدین نباید اجازه دهیم این اتفاق رخ دهد و در این راه، از هر ابزاری که خداوند اجازه آن را داده، استفاده میکنیم».
بنا بر این گزارش، روزهای یکشنبه و دوشنبه، دو عامل انتحاری خود را در نقاط گوناگونی از شهر ولگاگراد منفجر کردند؛ شهری مانند سوچی که تنها چندصد مایل با قفقاز فاصله دارد. هنوز نه عمراف و نه هیچ کس دیگری مسئولیت این انفجارها را که به کشته شدن دستکم ۳۲ تن و زخمی شدن دهها تن منجر شد، بر عهده نگرفته است؛ اما آنچه مسلم است، اینکه تنها چند هفته پیش از افتتاحیه المپیک، این حملات، بار دیگر کشوری را که بیست سال با حملات تروریستی مبارزه کرده به لرزه درآورده است.
به هر حال، از نظر تحلیلگرانی که به مطالعه تاکتیکهای تروریستی در روسیه و دیگر کشورها مشغول بودهاند، بسیار محتمل است که عمراف در این حملات دست داشته باشد. برنامهریزی، سازماندهی و اجرای حملات انتحاری موفق، کار دشواری است و گروههای بسیاری هم در قفقاز نیستند که چنین توانایی داشته باشند. این نکته را «میا بلوم»، استاد دانشگاه و نگارنده چندین کتاب درباره تروریسم در روسیه بیان میکند.
بلوم میگوید: «دوکو عمراف فرد با پشتکاری است. وی به ویژه دنبال این است که روسها پوتین را ـ به طور خاص درباره سوچی ـ تحقیر کنند».
وی میافزاید: «این الگوی عمراف آشناست: استفاده از زنان، استفاده از حملات همزمان، حمله به مراکز زیرساختی حمل و نقل، تکرار حملات... همگی به مثابه مهر برجسته کارهای وی به شمار میروند».
«جان هورگان»، از دیگر کارشناسان مسائل تروریسم نیز میگوید، رد مسئولیت حملات از سوی عمراف، احتمالاً به معنای آن است که حملات دیگری نیز در راه است.
عمراف آخرین نمونه از میراث شورش در چچن است. وی در دو جنگ روسیه و چچن که این منطقه و کل قفقاز شمالی را در بر گرفت، شرکت داشت. عمراف در سالهای ابتدایی هزاره جدید به شهرت رسید و نامش در کنار نامهایی همچون «شامل باسایف»، دیگر شورشی چچنی و همچنین شخصیتهایی با اصالت اردنی یا سعودی، مانند «الخطاب»، «ابوحفص» و «ابو ولید» مطرح شد.
حضور این پیکارجویان خارجی، سبب شد که جنگ چچن از یک مبارزه سکولار و قومی برای کسب استقلال، به یک جنش افراطگرای اسلامی با ماهیت فرامرزی تبدیل شود که به بخشهای دیگر قفقاز نیز سرایت کرد.
در سال ۲۰۰۷ و پس از آنکه نیروهای روس، شماری از فرماندهان ارشد شورشیان، از جمله باسایف را کشته و در چچن دست بالا را پیدا کردند، آثار شکاف و شکست در میان شورشیان پدیدار شد. عمراف خود را «امیر امارت قفقاز» اعلام کرد که مجموعهای از گروهها را در قفقاز شمالی در بر میگرفت. عمراف از ابزار حملات انتحاری ـ که باسایف آن را در روسیه رواج داده بود ـ در مواردی همچون گروگانگیری در یک تئاتر در مسکو در سال ۲۰۰۲ و اشغال یک مدرسه در «بسلان» در سال ۲۰۰۴ استفاده کرد.
در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، مجموعهای از حملات غیرعادی در مسکو و همچنین شماری بمبگذاریهای زنجیرهای در قفقاز شمالی روی داد؛ از این جمله میتوان به انفجار در قطار سریعالسیر سنت پترزبورگ، دو حمله انتحاری به متروی مسکو در سال ۲۰۱۰، و همچنین حمله انتحاری به فرودگاه «دامادِدوا» مسکو در سال ۲۰۱۱ اشاره کرد.
در سال ۲۰۱۱، «امارت قفقاز» از سوی وزارت خارجه آمریکا رسماً به یک گروه تروریستی طبقه بندی و برای هرگونه اطلاعاتی که به دستگیری عمراف منجر شود، جایزهای پنج میلیون دلاری تعیین شد.
این گزارش در ادامه آورده است، از زمان وقوع جنگ دوم چچن در سال ۲۰۰۰، تاتیک کرملین در قفقاز شمالی بر مبنای استفاده از متحدان منطقهای خود به منظور مبارزه با شورشیانی چون باسایف و عمراف استوار بوده است. این تاکتیک به همراه صرف میلیونها دلار برای سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختها، به برقراری آرامشی ظاهری در چچن کمک کرد.
با این حال، مسائل در دیگر مناطق ادامه پیدا کرد؛ از جمله در داغستان، جمهوری در شرق چچن که به عنوان موزائیکی از اقوام گوناگون شناخته میشود که با یکدیگر مشکلاتی دارند. داغستان همان جایی است که «تیمرلان سارنایف»، یکی از دو عامل بمبگذاری سال گذشته در بوستون آمریکا، چند ماه پیش از این حمله به آنجا سفر کرده بود؛ افزون بر این، گفته میشود، زنی که در ماه اکتبر با یک حمله انتحاری شش تن را در ولگاگراد به قتل رساند، از همین منطقه بود.
فعالیتهای عمراف در چند ماه منتهی به ژوئیه (زمان انتشار ویدئوی مذکور)، چندان چشمگیر نبود و همین سبب شکلگیری این گمانه شد که وی در حال تحکیم اقتدار خود بر گروههای شورشی قفقاز است تا زمینه لازم را برای حملات جدید علیه بازیهای المپیک فراهم آورد.
اما بازیهای المپیک سوچی که از هفتم فوریه آغاز میشود، گرانترین رقابتها از نوع خود است و برآوردها حاکی از آن است که کرملین، نزدیک ۶۰ میلیارد دلار برای این رقابتها هزینه کرده است. باور عمومی بر این است که ولادیمیر پوتین، وجهه و اعتبار شخصی خود را برای این بازیها گرو گذاشته و سرویسهای امنیتی روسیه، سالها در پی تضمین برگزاری بدون دردسر این رقابتها بودهاند. به همین دلیل است که تروریستها دیگر شهرهای روسیه، همچون ولگاگراد را که محور حمل و نقل برای جنوب روسیه به شمار میرود، برای حملات خود برگزیدهاند.
به عبارت دیگر، تروریستها در صدد القای این موضوع هستند که با وجود همه تدابیر امنیتی، باز هم تضمینی در این بازیها نیست و امکان اینکه حملاتی مشابه در جریان بازیهای المپیک صورت بگیرد، هست.