رزمنده‌ای که فرماندهان عراقی از او می‌ترسیدند + ویدیو

محسن رضایی با بیان اینکه چند نوع فرمانده وجود دارد، افزود: یک فرمانده از روی درجه و مقام عمل می‌کند و یک ‌فرمانده ‌از طریق پاداش و دستمزد؛ اما در جنگ تحمیلی هیچ یک از این‌ها وجود نداشتند. شهید کاظمی هیچ درجه‌ای نداشت و به هیچ رزمنده‌ای قول پست و پول و درجه هم نمی‌داد. اما چه شد همه رزمندگانی که با او کار می‌کردند، فرمانبردارش بودند. این نوع سوم فرماندهی ‌از طریق نفوذ معنوی بود.
کد خبر: ۳۶۹۴۶۵
|
۱۸ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۸ 08 January 2014
|
56656 بازدید
|

هرگز کسي ندانست که احمد به همراه حسين، فاتح اصلي خرمشهر بودبه مناسبت سالگرد پرواز ملکوتی سرداران سپاه اسلام حاج احمد کاظمی، حاج سعید سلیمانی، حاج سعید مهتدی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و جمعی دیگر از فرماندهان سپاه در سانحه هوایی ۱۳۸۴، بر آن شدیم تا صفحه دیگری از دلاوری‌های شهید احمد کاظمی را بر سیاهه دلمان بنگاریم تا شاید مرهمی باشد بر خاطر خسته‌مان و دلیلی شود برای همت‌های بلندمان.

مبارزه علیه رژیم صهیونیستی


احمد در دوم مرداد ۱۳۳۸ در نجف آباد اصفهان متولد شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه شهید محمد منتظری، شهید غلامرضا صالحی و شهید غلامرضا یزدانی در دی ماه سال ۵۸ راهی سوریه شد. او تصمیم داشت همراه با گروه‌های فلسطینی، آموزش‌های چریکی را در کنار سازمان‌های فعال و مبارز فلسطینی فراگیرد و وارد مبارزه علیه رژیم صهیونیستی شود؛ اما حوادث کردستان در حالی او را مجبور به بازگشت به کشور کرد که وی کوله باری از تجربه‌ جنگ‌های چریکی و مبارزه علیه رژیم شاه را با خود داشت. حوادث کردستان او را بیقرار کرده بود. برای همین، بلافاصله جهت یاری رساندن به مردم کردستان و مبارزه علیه ضد انقلاب وارد کردستان شد و در کنار سرلشکر رحیم صفوی، شهید حسین خرازی، شهید همت، متوسلیان و دیگر برادران سپاه، موفق به شکست ضد انقلاب و بازگرداندن امنیت به کردستان گشت.

‌فاتحان اصلی خرمشهر


یک هفته پس از عملیات فتح‌‌المبین، او بدون وقفه و استراحت وارد دارخوین شد و مقدمات عملیات آزادسازی خرمشهر را ـ که بیت‌المقدس نام گرفت ـ فراهم کرد. او یکی از طولانی‌ترین و سخت‌ترین محور‌ها را عهده‌دار شد و چهار روز پس از عملیات فتح‌‌المبین در نیمه‌های شب، در حالی که دشمن در خواب عمیق فرو رفته بود، به آرامی از رودخانه پرخروش کارون گذشت و بانفوذ به عمق بیست کیلومتری خط دشمن، خود را به جاده استراتژیک اهواز‌ ـ خرمشهر رساند. در حالی که هنوز واحدهای دشمن در خطوط اولیه و در نزدیک رودخانه کارون بودند، در کنار جاده جنگ تن به تن رخ داد. فرماندهان دشمن که متحیر از این پیشروی بودند، در حالی که صدام و جوخه‌های اعدام پشت آن‌ها ایستاده بود، بار‌ها به نیروهای احمد حمله کردند اما همه این تلاش‌ها ناکام ماند و او با تثبیت جاده آسفالت، حملات بعدی خود را به ‌خرمشهر آغاز کرد، در حالی که خود و دیگر همرزمانش به شدت زخمی بودند.

 

او در شرایطی بسیار سخت و نابرابر با دشمن با قبول یکی از به یاد ماندنی‌ترین تصمیمات در حالی که همه از آزادی شهر خرمشهر ناامید بودند، استشهادی به همراه شهید خرازی (فرمانده نامدار لشکر ۱۴ امام حسین) به انبوه دشمن در خرمشهر حمله برد و با تدبیر تاکتیکی خود، ‌خرمشهر را با هزاران تن از نیروهای دشمن به محاصره خود در‌آورد و لحظاتی بعد بیش از پانزده هزار ‌از نیروهای دشمن با زیر‌پوش‌های سفید خود را تسلیم او کردند و صدای بانگ الله اکبر در شهر خرمشهر طنین افکن شد. اما هرگز کسی ندانست که احمد به همراه حسین، فاتح اصلی خرمشهر بود و او هیچ گاه حاضر نشد از این حماسه چیزی بگوید.

او از هر عملیات زخمی به یادگار داشت و در ‌هشت سال جنگ واحد خود را از تیپ به لشکر و سپاه ارتقا‌ داده بود و جنگ‌های مهمی همچون رمضان، محرم، والفجر (۱، ۲، ۴، ۸) و تمامی عملیاتی که به نام کربلا نام گرفت (کربلای ۲، ۳، ۴، ۵، ۶) شرکت کرد و در همه این عملیات‌ها، نام احمد، آرام‌بخش جمع فرماندهان و لشکر بود و عدم حضور او به عنوان یک خلأ در صحنه عملیات حس می‌شد.

‌عملیات بدر؛ غم فراق آقا مهدی


او در عملیات خیبر و بدر به همراه رفیق شفیق خود، مهدی باکری، فرمانده قهرمان لشکر ۳۱ عاشورا که به شدت به او عشق می‌ورزید، یکی از متهورانه‌ترین صحنه‌های جنگ را که به فیلم‌های جنگی شباهت داشت، به نمایش گذاشت و در نیمه‌های شب با هلی‌برد به روی جزایر مجنون در عمق هور العظیم ـ که خود و شهید باکری در اولین فرود در آن شرکت داشتند ـ در ‌یک شب دو جزیره بسیار مهم نفتی، یعنی جزیره مجنون شمالی و جنوبی را از تصرف دشمن به درآوردند و از آن گذشتند و در شمال شرق بصره ضربات سنگینی به دشمن وارد کردند.

در همین عملیات، یکی از انگشتان احمد بر اثر ‌برخورد ترکش قطع شد، ولی او با وجود درد شدید جهت جلوگیری از عفونت، محل زخم انگشت را در آب و نمکی که از سنگر عراقی‌ها آورده بودند، می‌گذاشت، ولی حاضر به ترک جبهه نبود. در عملیات بدر که نزدیک همین جنگ بود، او و دوست شهیدش باکری به دشمن تاختند و با عبور از رودخانه خروشان دجله جاده استراتژیک بصره ـ العماره را قطع کردند. اما در این حین، مهدی آهنگ رفتن کرد و با شهادتش احمد را در حسرتی جان‌سوز فرو برد.

حاج احمد، فرمانده همیشه پیروز


هیچ عملیاتی نیست که در ‌جنگ اتفاق افتاده باشد و احمد کاظمی در آن پیروز نباشد و همیشه نقشش را هم به بهترین شکل انجام می‌داد. حتی در عملیات رمضان که عملیات ناموفقی بود، حاج احمد تنها فرمانده‌ای بود که در شرق بصره تا نهرکتیبان جلو رفت و قلب دشمن را شکافت، ولی به علت عدم پیشروی در مناطق دیگر به منطقه قبلی بازگشت.


کمترین تلفات در عملیات‌ جنگ در لشکر ۸ نجف بود. برای تأمین امنیت جانی رزمندگان دغدغه فراوان داشت. بدون تحلیل جزء به جزء اهداف و نتایج عملیات وارد عمل نمی‌شد. بهترین راهکار عملی و تاکتیکی در صحنه رزم را در دشوار‌ترین شرایط طراحی و اجرا می‌کرد.
سردار احمد سوداگر در خاطرات خود در کتاب «جاده‌های سربی» می‌نویسد: کاری که احمد کاظمی در والفجر ۸ کرد، خارج از توان یک انسان معمولی است.

هرگز کسي ندانست که احمد به همراه حسين، فاتح اصلي خرمشهر بود

محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه می‌گوید: ما در حقیقت چهار لشکر داشتیم که این‌ها وقتی هر جا وارد می‌شدند، هیچ خطی در مقابلشان قدرت مقاومت نداشت؛ حاج همت و لشکر ۲۷ محمد رسول اله (ص)، حسین خرازی و لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، مهدی باکری و لشکر ۳۱ عاشورا، احمد کاظمی و لشکر ۸ نجف که در هر کجا وارد می‌شدند، بدون استثنا با موفقیت همراه بود. دو تن از فرماندهان عراقی که اسیر شده بودند، می‌گفتند وقتی نام احمد کاظمی، حسین خرازی و مهدی باکری می‌آمد ما بر انداممان لرزه می‌افتاد و دعا می‌کردیم روبروی این لشکر‌ها نباشیم، چون مطمئن بودیم این‌ها می‌آمدند و می‌زدند و هیچ کس جلودارشان نبود. احمد مرد پر قدرت و با اراده بود، فرد طراحی بود و تاکتیک را خوب می‌فهمید.

‌سر‌لشکر رحیم صفوی نیز می‌گوید: کوه‌های سر به فلک کشیده و پر از برف کردستان و دشت‌های سوزان خوزستان شهید کاظمی را می‌شناسند. در فتح و آزادی بستان محور عملیات بود. در فتح‌‌المبین جبهه رقابیه را ایشان شکافت و بزرگ‌ترین پیروزی را آفرید. در همه عملیات‌ها، ‌‌فرمانده‌ای بود که با نبوغ و خلاقیت دشمن را به زمین می‌کشاند. هیچ جبهه‌ای در ‌هشت سال دفاع مقدس نبود که در مقابل لشکر هشت نجف تاب استقامت بیاورد. یکی از فرماندهان فتح فاو شهید کاظمی بود. نیروهای دشمن در رمضان و در کربلای ۵ دیدند که با ‌آرامش چگونه دروازه شرق بصره را شکافت و آنان را مجبور به صدور قطعنامه ۵۹۸ کرد.

فرمانده سپاه قدس حاج قاسم سلیمانی از شهید کاظمی این گونه یاد می‌کند: در میان فرماندهان جنگ سه تن بودند که اگر در جلسه‌ای نبودند، حتما در آن نقص بود: حسن باقری، حسین خرازی و احمد کاظمی. اگر همه ما می‌نشستیم در جنگ حرف می‌زدیم، تصمیم گیری می‌کردیم، سکوت هر یک از این سه تن حتما «امکان تصمیم گیری را مشکل می‌کرد. اگر مخالفت می‌کردند با عملیاتی، حتما یک مسأله و دلیل داشت.

سردار مهدی کلیشادی از فرماندهان دوران دفاع مقدس می‌گوید: اگر تا شب پیش از عملیات خودش مطمئن نمی‌شد که این معبری که برای عملیات باید از آن بگذرند، پاک شده است یا نه‌، کاری نمی‌‌کرد. به جزئی‌ترین چیز ‌می‌اندیشید. حقوق زیر دست برایش خیلی مهم بود. با کمترین تلفات اهداف را تصرف می‌کرد.

ضمناً به اطلاع عموم می رساند مراسم گرامیداشت یاد و خاطره سرداران شهید سرلشکر پاسدار احمد کاظمی، فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه و حسان‌القیس از فرماندهان جهادی حزب‌الله لبنان امروز برگزار می‌شود.

این مراسم با حضور فرماندهان و مسئولان عالی‌رتبه کشوری و لشکری و آحاد مردم از ساعت 14:30 در حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) واقع در میدان سپاه خیابان پادگان حضرت ولیعصر(عج) برگزار می‌شود. حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان نیز سخنران این مراسم خواهد بود.

 

راز فرماندهی «احمد کاظمی‌ها»

رزمنده‌ای که فرماندهان عراقی از او می‌ترسیدند + ویدیو

دکتر محسن رضایی با بیان اینکه چند نوع فرمانده وجود دارد، افزود: یک فرمانده از روی درجه و مقام عمل می‌کند و یک ‌فرمانده ‌از طریق پاداش و دستمزد؛ اما در جنگ تحمیلی هیچ یک از این‌ها وجود نداشتند. شهید کاظمی هیچ درجه‌ای نداشت و به هیچ رزمنده‌ای قول پست و پول و درجه هم نمی‌داد. اما چه شد همه رزمندگانی که با او کار می‌کردند، فرمانبردارش بودند. این نوع سوم فرماندهی ‌از طریق نفوذ معنوی بود که شهید کاظمی از این شیوه استفاده می‌کرد.

فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس تصریح کرد: خود این فرماندهان اگر در جنگ همراه سایرین نبودند، عقب‌تر از آن‌ها نیز نبودند و دیگر آنکه این فرماندهان دلسوزی بسیاری برای بچه‌های مردم داشتند و این انس با یکدیگر قیامت می‌کرد. مسأله سوم فرمان‌پذیری رزمنده‌ها این بود که فرمانده‌ها تا موضوعات و نقشه‌ها را پخته نمی‌کردند، وارد عملیات نمی‌شدند و رزمنده‌ها متوجه می‌شدند، ‌روی هر عملیاتی فکر شده و این موضوع اعتماد می‌آورد.

محسن رضایی اضافه کرد: عامل چهارم در فرمان‌پذیری رزمنده‌ها، سبک مدیریت تعاملی بود، به گونه‌ای که فرماندهان هم مطلب یاد می‌دادند و هم از سایرین می‌آموختند و اگر در جنگ مشورت و یادگیری نبود، امکان نداشت به این شیوه مدیریت شود. همان جوانان ۲۰ تا ۲۴ ساله، به ژنرال‌های استراتژیست جنگ تبدیل ‌و موفق شدند، یک شبه ره صد ساله را طی کنند؛ بنابراین، سؤال این است آیا این جوانان باز هم پدید می‌آیند؟

سرلشکر محسن رضایی با طرح اینکه چرا ما نباید از تجارب‌‌ همان زمان استفاده کنیم، تأکید کرد: در دفاع مقدس فضای عمومی سیاسی و اجتماعی کشور هم تغییر کرد، به گونه‌ای که حتی مخالفین دفاع هم خجالت می‌کشیدند که مخالفت آشکار ‌بکنند. همین آقایان نهضت آزادی در دوران جنگ خجالت می‌کشیدند حرف بزنند، زیرا هم کارآمدی و هم معنویت را در صحنه نبرد می‌دیدند. حال چرا نباید این موارد ‌دوباره ‌شکل بگیرد.

تعداد بازدید : 2066
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۷
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۱۱۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
روحش شاد کاش هم برای ما دعایی نماید
پاسخ ها
محمد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
تا وقتي بين ما بودند چه كسي در مورد اونا اطلاع رساني ميكرد.كجايند مردان بي ادعا.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
این سرداران سپاه و فرماندگان نیروی هوایی ارتش هر دو دقیقا با هواپیمای فوکر و در یک زمان شهید شده اند و هر دو گروه قطار قطار و در کنار هم در بهشت زهرا دفن شده اند!!!

حالا چرا بین این دو گروه فاصله تاریخ شهادت انداخته شده است!!!!
روی سنگ قبرهایشان که تاریخشان یکی است!!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۹ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
حسین خرازی ها و احمد کاظمی ها چقدر الان جایتان خالی است.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
به فیلمها و تصاویر چهره بسیجیان در جنگ ۸ ساله که نگاه میکنیم

نجابت و مظلومیت و حیاء و فرو تنی ، تواضع و

مهربانی را در چهره و نگاه بسیجیان را بخوبی میبینم

که متاسفانه سالهاست دیگر آن زیبایی ها را در نگاه و

چهره افراد جدید را شخصا ندیده و نمی بینم
سرباز شهید کاظمی بزرگ و وطن دوست
|
Germany
|
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
اول ممنونم از تابناک.من سرباز این بزرگوار بودم سال 75 خاطرا زیادی از این خدا رحمت کرده دارم.سرزده میومد پادگان ببینه چه خبره.یه روز امد و همه رو خواست تو میدون جمع شن بعضی از درجه دارها حوصله وتوان دویدن تو میدون رو نداشتند آخه باید بدو رو میومدن تو میدون.خلاصه اونا آروم آروم اومن.سردار اونا رو خواست و گفت چرا بو دو رو نیومدین تو میدون و باید تنبیه شین.از ساعت 8 صبح تا 10 این درجه دارها رو تو میدون جلوی تمام رسمیها و سربازها میدووند تو میدون.اقتداری که این شهید تو نظام داشت بی نظیر بود .یادش گرامی
ناشناس
|
United States of America
|
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
روحش شاد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
خدا رحمتشون کنه
داريوش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
روحتان شاد قهرمانان ملي
احمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
روحش شاد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
یادش گرامی و راهش پر رهرو - انشاالله
حامد اصیلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
خدایا به حق پاکی شهید کاظمی و امثال این گونه مردان بزرگ ما را آنی و کمتر از آنی به خودمون وا مگذار
یک جانباز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
..ایکاش اینها نمیرفتند...کاش خداوند وجود اینها را برایمان زیادی نمیدید و برایمان نگه میداشت...یادشان همیشه در دلهایمان هست.این بزروگار فرمانده من بود....دیگر اینچنین انسانهایی خلق نمیشوند...خداوند خانواده شان را سلامت بدارد انشالله..
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
ما هم شنیدیم که ایشون فرمانده ی بی نظیری بوده و شکست نخورده تا حالا.
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟