روزنامه شرق نوشت: امروز چهلوششمین سالگرد مرگ جهانپهلوان غلامرضا تختی است، عبدالله موحد یکی از کشتیگیرانی بود که در اردوهای مختلف همراه او بود و با بسیاری از رفتارهای او آشنا بوده. موحد با پنج مدال طلای جهان و یک مدال طلای المپیک در فهرست مشاهیر کشتی ایران در رتبه اول و در تالار افتخارات فیلا در جایگاه یازدهم قرار دارد. اما حمید سوریان کشتیگیر فرنگیکار کشورمان با رکورد او برابری کرده و با توجه به شرایط سنیای که دارد، میتواند رکورد او را بشکند.
با توجه به اینکه امروز سالگرد مرگ تختی است، شما بهعنوان یکی از کسانی که در کنار ایشان بودید، خاطرهای دارید که برای ما تعریف کنید؟من فکر میکنم، در مورد این پهلوان هرچه بوده در سالهای گذشته گفتند، بهطور کل آقای تختی، انسانی بود که کمتر دور خود را شلوغ میکرد و با هر فردی گرم میگرفت، برای همین من نمیدانم این افرادی که خاطرههای فراوان از ایشان تعریف میکنند، چطور با او ارتباط داشتند، چون از آنجایی که در اکثر اردوها در کنار تختی بودم، او را اینگونه ندیدم. تختی برای ورزش این مملکت و برای اینکه نام ایران در سرتاسر جهان شنیده شود، مانند تمام قهرمانان قبل و پس از خود زحمات زیادی کشیده، تا قبل از او تنها، نامجو و سلماسی بودند که برای ایران مدالآوری کرده بودند و با ظهور تختی بود که نام ایران دوباره در ورزش بهخصوص کشتی زنده شد. در یک کلام میتوان گفت، تختی انسان بسیار خوبی بود. خیلیها اعتقاد دارند، او را کشتند، اما من هم مانند بسیاری دیگر فکر میکنم او خودکشی کرده است.
با توجه به خصایص اخلاقیای که از او سراغ داشتید، فکر میکردید او خودکشی کند؟من فکر نمیکردم خودکشی کند، چون اصلا اینگونه انسانی نبود، هرچند در سالهای آخر زندگی خود کمتر در مجامع دیده میشد و بیشتر در خودش بود. زمانی که به من خبر دادند خودکشی کرده است در حال درسدادن بودم و اصلا باور نکردم و برای همین با یکی از دوستانم تماس گرفتم که او خبر مرگش را تایید کرد. من خودم را همان زمان به پزشکیقانونی رساندم و دیدم که جنازه خود این پهلوان است. برعکس شایعاتی که آن زمان پیچید، هیچ آثار ضربوشتم و کوفتگی در بدن او وجود نداشت و بدنش بسیار پاکیزه بود.
علت خودکشی تختی، میتواند بهخاطر فشارهایی باشد که از سوی ساواک بهدلیل سیاسیبودن به او وارد میشد؟تختی تا جایی که من شناختم و مدتها در اردوها با او شطرنج بازی کردم، آدم سیاسیای نبود و برای خودم دلایلی دارم. من و آقای تختی در اردوهای مختلف ساعتها با هم شطرنج بازی میکردیم، من از او کوچکتر بودم و محصل، اگر او آدم سیاسیای بود، من پتانسیل خوبی داشتم تا روی من کار کند و من را به سمت گروه مورد علاقه خود بکشد، چون آدمهای سیاسی دوست دارند، عقاید خودشان را به دیگران بگویند و آنها را به حزب و دسته خود وارد کنند، اما آقای تختی هیچگاه این کار را انجام نداد. به نظرم اگر هم عضو گروهی شده بود، او را به آن سمت کشیده بودند و بهتر بگویم بهزور او را بردند و تختی رویش نمیشد به آنها بگوید که نمیخواهد کار سیاسی انجام دهد. تختی انسان آزادهای بود و هر کاری که انجام میداد برای مردم کشورش بوده، نه بهخاطر حزب خاصی. تنها چیزی که میدانم این است که او بعد از کنارکشیدن از کشتی دوست داشت بهعنوان مربی در کنار بچههای تیم ملی باشد، اما نگذاشتند که این کار انجام شود و او به آرزوی خود برسد.
دلیل خودکشی او را چه میدانید؟تختی اجازه نمیداد که فردی به زندگی خصوصی او نزدیک شود و برای همین اطلاع کمی در مورد زندگی او وجود دارد، من نمیدانم علت خودکشی او روابط شخصی بوده یا خیر.
چرا او چندینبار کشتی را رها کرد و بعد بازگشت؟علتش برایم مشخص نیست، او دوبار این کار را انجام داد، در سال1963 و 1965 کشتی را رها و بعد دوباره بازگشت، اما این رفتوآمد به کشتی او ضربه زد. به نظرم وقتی شما کشتی یا بهطور کل ورزش را رها میکنید و بعد بازمیگردید، دیگر رقیبان روی شما حسابی باز نمیکنند و نسبت به شما جسور میشوند.
از داستان جهانپهلوان تختی فاصله بگیریم و به موضوع روز بپردازیم، وضعیت ورزش کشتی در ایران در حال حاضر چگونه است؟من با آن دقتنظر به مسایل روز کشتی ایران نگاه نمیکنم، چون همیشه اینجا نیستم. اگر مسوولیتی داشتم، میتوانستم وارد این بحث شوم، اما در حال حاضر نمیتوانم نظرخاصی بدهم.
با تغیر قوانین کشتی موافق هستید؟قوانین قبلی باعث قهر تماشاگران با کشتی شده بود، هلدادن و قرعه، جایگزین فنهای زیبای کشتی شده بود، بهقدری کشتی کسلکننده شده بود که در جامتختی وقتی از بیرون سالن به داخل نگاهی انداختم، دیدم، 200 نفر در سالن حضور دارند. در حالی که در زمان ما وقتی تیمی از روسیه به ایران میآمد، سالن از حضور جمعیت در حال انفجار بود و به زور باتوم و پلیس، مردم به داخل نمیآمدند. اگر قوانین به قبل بازگردد، مطمئن باشید، تماشاگران دوباره به کشتی بازمیگردند و با آن آشتی میکنند.
وزنهای کشتی در المپیک کم شده است، این ترس وجود دارد که در هر المپیک تعداد وزنها کم شود، نظر شما چیست؟در مورد کمشدن اوزان باید مسوولان رایزنی کنند، اما در مورد حذف از کشتی تنها میتوانم بگویم، آنهایی که این حرف را میزنند، انسانهای نادانی هستند که اطلاعی از فلسفه المپیک که همان نزدیکشدن ملتهاست ندارند. بعضی میگویند از این ورزش پول در نمیآید، که به نظرم یک مشت آدم نادان میتوانند از اینگونه حرفها بزنند.
حمید سوریان به رکورد شما در تعداد مدالها رسیده است، اگر رکورد شما را بزند، چه احساسی خواهید داشت؟حمید سوریان یک ورزشکار حرفهای است که هنوز میتواند تعداد مدالهای خود را افزایش دهد. من نه تنها ناراحت نمیشوم که او رکوردم را بشکند، بلکه خوشحال میشوم. امیدوارم سایر کشتیگیران هم تعداد مدالهایشان از من بهقدری بیشتر شود که دیگر نامی از من باقی نماند.
چه فردی بهتر از سوریان که هموطن است رکورد من را بزند. هر مدالی که گرفتم و هر رکوردی که زدم به خاطر کشور و مردمم است، وقتی مردم در خیابان من را میبینند و میخواهند دستم را ببوسند، این نه به خاطر موحد، بلکه به خاطر مدالهایی است که برای کشورم گرفتم، چرا دست هیچکدام از برادرهای دیگرم را نمیبوسند. رکوردزدن سایر کشتیگیران، باعث خوشحالی من است، چون نام من بار دیگر زنده میشود.
بسیاری از ورزشکاران، به سمت سیاست رفتند و وارد مجلس و شورای شهر شدند، مانند همدوره شما امامعلی حبیبی در آن زمان، شما با این کار موافق هستید؟هر فردی، به نظرم آزاد است که هر تصمیمی درمورد آینده خود بگیرد. اما من هیچگاه این کار را انجام نمیدادم و در همان رشتهای که در آن پیشرفت کردم و نخبه شدم میماندم و به جوانان آن رشته کمک میکردم. اما بعضیها نظر دیگری دارند که قابل احترام است.
در دهه اخیر چه کشتیگیری، شبیه شما در ایران وجود داشته؟کشتیگیران و قهرمانان زیادی داشتیم که نخبههای این ورزش بودند و موجب افتخارآفرینی برای ورزش ایران شدند که هرکدام از من هم بهتر بودند، اما فکر کنم علیرضا حیدری کشتیگیری بود که شباهت زیادی از نظر اجرای فنون به من داشت.
وضعیت رسیدگی به قهرمانان چگونه است؟در گذشته واقعا مشکلات زیاد بود و کمتر به یک قهرمان رسیدگی میکردند بهخصوص با بعضی از ورزشکاران مثل من هم که بسیار بد برخورد میشد. اما در سالهای اخیر اتفاقات خوبی افتاده است. هرچقدر به یک قهرمان رسیدگی شود کم است، چون او برای بالابردن پرچم کشورش و سرود آن زحمات زیادی کشیده است. شاید به خیلی از کشورها میلیاردها تومان پول بدهید، حاضر نمیشوند که سرود کشور ایران برای چند دقیقه نواخته شود، اما به احترام قهرمانان این کار را انجام میدهند. قهرمانان باید همیشه عزیز باشند و به نیکی از آنها نام برده شود. رسیدگی به وضعیت زندگی آنها یک وظیفه است.