به گزارش خبرآنلاین، علیرضا رضاداد سابقه برگزاری چهار دوره جشنواره فیلم فجر را به عنوان مهمترین جشنواره سینمایی کشورمان برعهده داشته است؛ دورههایی که جزو ادوار مهم جشنواره نیز محسوب میشوند و چهرههای سرشناسی نیز در آن مقاطع آثار خود را به جشنواره ارائه کرده بودند.
اگر در آن چهار دوره هر سال یکی دو چهره مطرح در جشنواره فیلم داشتند، امسال تقریبا تمامی این نامهای مهم گرد هم آمدهاند و آثار خود را به جشنواره سی و دوم تحویل دادهاند، حالا این دبیر جشنواره است که به گفته خود که نمیخواهد هیئت انتخاب را مقابل سینماگران قرار دهد، باید به گونهای داوران را بچیند که بزرگان سینما بعد از پایان کار جشنواره رضایتمند باشند.
مروری بر دورههای بیست و دوم، بیست و سوم، بیست و چهارم و بیست و پنجم جشنواره فیلم فجر، نامهایی که داور بودند و همچنین فیلمهایی که جایزه گرفتهاند و فیلمهایی که از قلم افتادهاند میتواند تصویری کلی از روحیه دبیری که مسئولیت جشنواره پیش رو را برعهده دارد، ارائه کند.
دوره بیست و دوم و 7 سیمرغ برای درویش
جشنواره بیست و دوم فیلم فجر را میتوان یکی از ادوار مهم آن محسوب کرد؛ حاصل این جشنواره بود که عنوان سینمای معناگرا را به سینمای ایران افزود و فیلمسازی چون حمید نعمتالله را به سینمای ایران معرفی کرد و همچنین خود جشنواره به واسطه وجود نامهایی چون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، احمدرضا درویش، رخشان بنیاعتماد، بهروز افخمی و اصغر فرهادی (که البته بعدها چلچراغ سینما شد) از اهمیت بالایی برخوردار بود.
نتیجه جشنواره دستان پر پروژه پر سروصدای احمدرضا درویش بود. او که حدود پنج سال زمان صرف کرده بود تا «دوئل» را بسازد هفت سیمرغ بلورین درو کرد و در اصل جوایز مهم جشنواره را به دست آورد.
این در حالی بود که «مهمان مامان» به گفته اغلب منتقدان و دوستداران و حتی مخالفان سینمای مهرجویی، جزو کارهای مطرح او در سالهای اخیر محسوب میشد. سهم فیلم مهرجویی با فیلمنامهای که به واسطه اقتباس از داستان هوشنگ مرادی کرمانی چفت و بست خوبی هم داشت و بازیهای به یادمانی فیلم، یک سیمرغ بلورین بهترین فیلم بود. حالا اینکه چطور یک فیلم بهترین فیلم میشود، اما در هیچ رشتهای بهتر از باقی نبوده خود نکتهای قابل تامل است.
سهم فیلم رخشان بنیاعتماد از این جشنواره فقط دریافت یک سیمرغ بود. به گفته اغلب منتقدان نسخه کوتاه فیلم سینمایی «گیلانه» یعنی همان اپیزود «ننه گیلانه» در فیلم «روایت سه گانه» اثر قابل بحثتر بود. با این حال فیلم بنیاعتماد که یکی از تصاویر به یادماندی و انسانی از نتایج جنگ را به نمایش میگذاشت غیر از جایزه چهرهپردازی دریافتی دیگری از فجر بیست و دوم نداشت و این در حالی بود که بازی فاطمه معتمدآریا در این فیلم جزو بازیهای درخشان این هنرمند محسوب میشود. البته هیئت داوران برای خالی نبودن عریضه جایزه ویژهای به بنیاعتماد اعطا کردند.
هرچند اصغر فرهادی در سال 1382 هنوز اسکار و گلدنگلوب نبرده بود، اما از نخستین فیلم این کارگردان روشن بود که کار خود را به خوبی بلد است. او با دومین فیلم خود «شهر زیبا» در جشنواره فجر حضور داشت و فیلمش فقط یک جایزه صدابرداری برد.
همه اینها در وضعیتی بود که «اشک سرما» ساخته عزیزالله حمیدنژاد و «مزرعه پدری» رسول ملاقلیپور هم در جشنواره بودند و گویا دیگر جایی برای توجه به آنان باقی نمانده بود.
دوره بیست و سوم و 6 سیمرغ برای میرکریمی
قطعا یکی از فیلمهای مهم سینمای ایران بعد از دهه 80 «خیلی دور، خیلی نزدیک» است، مجید مجیدی هم از مطرحترین کارگردانان سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب است و خوب وقتی این دو با هم در جشنواره فجر فیلم داشته باشند، دیگر توقع اینکه جایزه به رخشان بنیاعتماد و دکتر علی رفیعی برسد چندان محتمل نیست. همانطور که در جشنواره بیست و سوم فجر این اتفاق افتاد و فیلمهای میرکریمی و مجیدی روی هم 10 سیمرغ گرفتند و بنیاعتماد و دکتر رفیعی با دستان خالی جشنواره را ترک کردند.
وقتی وضعیت از این قرار است، طبیعی است که «بیدارشو آرزو» ساخته کیانوش عیاری فقط یک سیمرغ بگیرد و آن هم جایزه هنر و تجربه.
دوره بیست و چهارم و سیمرغهای حاتمیکیا
حتی طرفداران سینمای ابراهیم حاتمیکیا هم معتقدند «به نام پدر» جزو کارهای درخشان کارنامه این فیلمساز نیست. با این حال فیلم او از جشنواره بیست و چهارم چهار سیمرغ بهترین فیلم و دو بازیگری و یک چهرهپردازی را گرفت.
این اتفاق در سالی افتاد که اصغر فرهادی با «چهارشنبه سوری» به جشنواره فجر آمده بود. فیلم فرهادی سه سیمرغ از داوران گرفت و یک سیمرغ هم از تماشاگران تا تعداد جوایز آن هم به چهار برسد.
«شاهزاده ایرانی» محمد نوریزاد و «شهر آشوب» یدالله صمدی در این دوره از جشنواره در حالی روی هم چهار سیمرغ بلورین گرفتند که سهم «کافه ستاره» سامان مقدم و «تقاطع» ابوالحسن داودی هیچ جایزهای نبود.
دوره بیست و پنجم و جایزههای لطیفی و بنیاعتماد
«خونبازی» خوشساخت توانست در جشنواره بیست و پنجم پنج سیمرغ بلورین بگیرد که البته یک سیمرغ آن با «روز سوم» ساخته محمدحسین لطیفی مشترک بود.
فیلم لطیفی در روزهای پایانی جشنواره به سینما رسید و توانست چهار سیمرغ بلورین بهترین فیلم،کارگردانی، بازیگری و چهرهپردازی را از آن خود کند. با اینکه تعداد جوایز «روز سوم» بیش از «خون بازی» است، اما عملا اعطای دو جایزه اصلی بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نشان میدهد که میل و رغبت بیشتر به سمت کدام فیلم بوده است.
بداقبالی فیلم «سنتوری» داریوش مهرجویی از همان جشنواره شروع شد و فیلم با آنکه نظر تماشاگران را به خود جلب کرده بود و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورده بود، فقط یک جایزه بهترین بازیگر مرد را به دست آورد و باقی ارزشهای فیلم دیده نشد و مورد توجه قرار نگرفت.
البته «اخراجیها» مسعود دهنمکی اجازه نداد عنوان بهترین فیلم این جشنواره فقط به فیلم مهرجویی اختصاص پیدا کند و بالاخره همه چیز طوری پیش رفت که یک سیمرغ مردمی هم به دستان مسعود دهنمکی سپرده شود تا او هم در پایان مراسم اختتامیه جشنواره بیست و پنجم روی سن بیاید و به سبک خود سروصدایی غیرمعمول مراسم پایانی جشنواره روی سن به راه بیاندازد. تا آنجا که حسین پاکدل مجری برنامه خوشحالی خود را از اینکه دهنمکی زبان سینما را برای بیان حرفهایش انتخاب کرده، ابراز خوشحالی کند.
و جشنواره سی و دوم
هر چیزی درباره جوایز این دوره از جشنواره در حال حاضر مطرح شود فراتر از گمانهزنی نخواهد بود، اما گمانهزنی میتواند براساس توهمات باشد یا براساس بررسی دقیق یک روند مشابه.
علیرضا رضاداد تاکنون و براساس آنچه از اسامی فیلمهای راه نیافته به جشنواره برمیآید نشان داده چندان اهل ریسک و خطر نیست. البته تا این لحظه و ممکن است این وضعیت در روزهای بعد تغییر کند. او تا جایی که خبرها از هیئت انتخاب رسیده بود، اجازه نمایش «آشغالهای دوستداشتنی» را برای هیئت انتخاب صادر نکرده بود. فیلم علیرضا امینی هم گویا به دلیل تلخی نباید به جشنواره بیاید که خاطر شاد همگان را مکدر کند. علاوه بر اینها فیلمسازان جوان متعددی که امید خود را به جشنواره امسال بسته بودند چندان فرصتی کسب نکردهاند.
از سوی دیگر تمامی فیلمهای جشنواره امسال ابتدا به تایید شورای پروانه نمایش میرسند بعد به نمایش در میآیند تا جشنواره حاشیه نداشته باشد و صحبت از فیلمهای مسئلهدار در این جشنواره نباشد. این رویه که قطعا استراتژی دبیر جشنواره است، فضای جشنواره را آرام میکند، اما جشنواره فجر بیش از آرامی نیازمند پویایی است که امید میرود این موضوع در اهدای جوایز لحاظ شود.
رسیدن به همین مسئله به نظر میرسد یکی از دشواریهای این جشنواره باشد. در چهار دوره جشنوارهای که رضاداد برگزار کرده، احمدرضا درویش، ابراهیم حاتمیکیا، رضا میرکریمی و رخشان بنیاعتماد رکورددار بودند و امسال همه اینها با هم در جشنواره فیلم دارند. باید منتظر جشنواره ماند و دید رضاداد با شیوه خود چه ترکیبی از هیئت داوران خواهد چید. حتی اگر او را در نتیجه داوریها کاملا بیتاثیر بدانیم، قطعا نقش او در انتخاب داوران غیرقابل انکار است و حالا او در مرحله چینش داوران است تا را سرنوشت فیلمهای مدعی جشنواره امسال را روشن کند.
جشنواره با فیلمهای بزرگان سینما گرم میشود، اما سیستم مدیریتی که اجازه برون رفتن از چارچوبهای محدود را ندهد با ماهیت این گرما در مقابله است. انتظار میرود بعد از سالها جشنواره امسال با دلگرمی برگزار شود نه با دست و پای بسته به ترس و نگرانیها.
دوره جشنواره |
هیئت داوران |
فیلمهای برگزیده جشنواره |
فیلمهای از قلم افتاده |
بیست و دوم |
محمد بزرگنیا، ابوالحسن داودی، محمد داودی، مجتبی راعی، مهدی شجاعی، مینو فرشچی و علی نصیریان |
«دوئل» (احمدرضا درویش): 7 سیمرغ بلورین شامل بهترین کارگردانی، جلوهاى ویژه، طراحی صحنه، صداگذارى، تدوین، فیلمبردارى و مکمل مرد. «قدمگاه» (محمدمهدی عسگرپور): 3 سمیرغ بلورین شامل موسیقی، هنر و تجربه و چهرهپردازی (مشترک با ننه گیلانه). «مارمولک» (کمال تبریزی): 2 سیمرغ بلورین شامل فیلمنامه و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران اپیزود «ننه گیلانه» (رخشان بنیاعتماد): 1 سیمرغ بلورین چهرهپردازی (مشترک با «قدمگاه») «سربازهای جمعه» (مسعود کیمیایی): 1 سیمرغ بلورین بازیگر مکمل زن «مهمان مامان» (داریوش مهرجویی): 1 سیمرغ بلورین بهترین فیلم «رسم عاشقکشی» (خسرو معصومی): 1 سیمرغ بلورین نقش اول زن «گاوخونی» (بهروز افخمی): 1 سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد «شهر زیبا» (اصغر فرهادی): 1 سیمرغ بلورین صدابرداری «شمعی در باد» (پوران درخشنده): 1 سیمرغ بلورین نقش اول مرد «بوتیک» (حمید نعمتالله): 1 سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول |
«مزرعه پدری» (زنده یاد رسول ملاقلیپور)، «اشک سرما» (عزیزالله حمیدنژاد). |
بیست و سوم |
حمید دهقانپور، عزیز ساعتی، فرامرز قریبیان، حسین کرمی، منوچهر محمدی، داریوش مهرجویی و محمدعلی نجفی |
«خیلی دور، خیلی نزدیک» (رضا میرکریمی): 6 سیمرغ بلورین شامل بهترین فیلم، چهرهپردازی، موسیقی، فیلمبرداری، صداگذاری و طراحی صحنه و لباس. «بید مجنون» (مجید مجیدی): 4 سیمرغ بلورین شامل نقش اول مرد، کارگردانی، برگزیده تماشاگران و صدابرداری. «کافه ترانزیت» (کامبوزیا پرتوی): 2 سیمرغ بلورین شامل بهترین فیلمنامه و نقش اول زن. «ما همه خوبیم» (بیژن میرباقری): 2 سیمرغ بلورین شامل بهترین بازیگر نقش دوم زن و تدوین «بیدارشو آرزو» (کیانوش عیاری): 1 سیمرغ بلورین هنر و تجربه «جایی برای زندگی» (محمد بزرگنیا): 1 سیمرغ بلورین جلوههای ویژه «سالاد فصل» (فریدون جیرانی): 1 سیمرغ بلورین نقش دوم مرد. |
«گیلانه» رخشان بنیاعتماد و «ماهیها عاشق میشوند» دکتر علی رفیعی |
بیست و چهارم |
پرویز پورحسینی، احمدرضا درویش، مهدی شجاعی، فرهاد صبا، رسول صدرعاملی، مجید مجیدی و اکبر نبوی |
به نام پدر (ابراهیم حاتمیکیا): 4 سیمرغ بلورین شامل نقش اول مرد، بهترین فیلم، چهرهپردازی و نقش دوم زن «چهارشنبهسوری» (اصغر فرهادی): 4 سیمرغ شامل بهترین کارگردانی، نقش اول زن، تدوین و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران «زمستان است» (رفیع پیتز): 2 سیمرغ بلورین شامل بهترین فیلمبرداری و صدابرداری «شاهزاده ایرانی» (محمد نوریزاد): 2 سیمرغ بلورین شامل طراحی صحنه و لباس و فیلم دوم «شهر آشوب» (یدالله صمدی): 2 سیمرغ بلورین شامل جلوههای ویژه و موسیقی متن. «عصرجمعه» (مونا زندی حقیقی): 1 سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول |
«کافه ستاره» (سامان مقدم) و «تقاطع» (ابوالحسن داودی) |
بیست و پنجم |
شهریار بحرانی، محمدرضا هنرمند، جواد طوسی، عبدالحمید قدیریان، محمدعلی نجفی، علی نصیریان و محمد داودی |
«خون بازی» (رخشان بنیاعتماد): 5 سیمرغ بلورین شامل فیلمنامه، تدوین، نقش اول زن (مشترک با «روز سوم»)، چهرهپردازی و هنر و تجربه. «روز سوم» (محمدحسین لطیفی): 4 سیمرغ بلورین شامل بهترین فیلم، بازیگر نقش اول زن (مشترک با «خون بازی»)، کارگردانی و طراحی صحنه و لباس. «پا برهنه در بهشت» (بهرام توکلی): 4 سیمرغ بلورین شامل فیلم اول، فیلمبرداری، صدابرداری و نقش دوم مرد. «سنتوری» (داریوش مهرجویی): 2 سیمرغ بلورین شامل بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران «قاعده بازی» (احمدرضا معتمدی): 2 سیمرغ بلورین شامل جلوههای ویژه و صداگذاری. |
«اتوبوس شب» (کیومرث پوراحمد) و «میم مثل مادر» (زنده یاد رسول ملاقلیپور) |